هدف عمده مشارکت بحرالکاهل — بلندبردن ستندردهای یک عده کشورها در باره مسایل حفاظت کار، تجارت، مالکیت فکری و محیط زیست می باشد. بارک اوباما رئیس جمهور امریکا انها را چنین تعیین کرده است. ولی، طوریکه بسیاری کارشناسان اشاره میکنند، امریکایان به وسیله این اتحادیه، قبل از همه، میخواهند مسایل خودی شان را حل نمایند.
اساس مشارکت بحرالکاهل را ایجاد ناحیه ازادی تجارتی منطقه اسیا — بحرالکاهل تشکیل میدهد.
در اوایل ماه اکتوبر بارک اوباما عقد موافقت نامه را تائید کرد که 12 کشور — امریکا، کانادا، مکسیکو، پیرو، چیلی، جاپان، مالیزیا، برونی، سینگاپور و ویتنام و همچنان استرالیا و زیلاند جدید را باهم متحد می سازد.
اگر چه در ابتدا امریکا در پروژه مشارکت تجارتی بحراکاهل به هیچ وجه شرکت نمی کرد و پیشنهاد راجع به ایجاد ان را زیلاند جدید، سینگاپور و چیلی پیشکش نموده بودند. در سال 2005 به ان برونی پیوست و در همان سال چهار کشور یادشده موافقت نامه راجع به تاسیس مشارکت عقد نمودند و یک سال بعد به مرحله اجرا گذاشته شد. در سند گفته شده که ناحیه تجارت ازاد مطابق موازین سازمان تجارت جهانی ایجاد میشود.
نتالیه ستاپران استاد دیپارتمنت شرق شناسی انستیوات روابط بین المللی میگوید که بعد از انکه امریکا ارزوی شرکت در این اتحادیه ابراز داشت، چیزهای زیادی تغییر کرد:
جهت تحکیم نظریه سیاسی مفکوره علاقمندی اقتصادی و فعال شدن امریکا در منطقه بوجود امد. این نظریه در مفکوره مشارکت ماورای اقیانوس تحقق می یابد. از اول این مفکوره امریکا نیست: در انجا کشورهای کوچک وجود داشتند که برای عقد موافقت نامه راجع به ناحیه ازاد تجارتی اماده بودند. در سال 2011 امریکا این ابتکار تحت حمایت خود قرار میدهد و ان به مفکوره امریکایی مبدل میگردد. باید دانست که خود مشارکت وجود ندارد. این میکانیزم مذاکره است که چندین سال ادامه دارد و تا به حال 20 دور برگزار شده اند. اکثراً انچه را به خاطر می اورد که در سازمان تجارت جهانی رخ میدهد. به خاطری که از لحظه که جاپان متحد بزرگ اقتصادی و شریک عمده تجارتی به ان می پیوندد، پروسه مذاکرات با بنبست مواجه میگردد. بسیاری مسایل دوجانبه بین امریکا و جاپان حل نشده و بین 12 کشور مسایل حل نشده هنوز هم بیشتر اند.
کارشناس در ادامه گفت که واشنگتن عملاً پلان را تحقق بخشید که نیم قرن قبل سنجیده شده بود:
امریکا در منطقه اسیا — بحرالکاهل در طول تاریخ بعد از جنگ منطقه حضور دارد. و سیستم دقیق امنیتی را ایجاد کرده است. در مرحله اول این سیستم اتحادهای دوجانبه امنیتی بود و از قرن 21، سر از سال های ده هم، تلاش های به خاطر تجدید نظر بر سیاست خود و تحکیم ان در انجا در چارچوب اوضاع در حال تغییر بعمل می اورد. از یک طرف، تهدید عمده بعد از جنگ — اتحاد شوروی، از بین رفت و از جانب دیگر، ماهیت جدید غیرقابل فهم — چین در حال قوی شدن روزافزون بوجود امده که به سرعت به مثابه تهدید نو برای امریکا و تمام منطقه بصورت کل تعبیر شده است.
ولی با مرور زمان امریکا وظایف نو پیدا کرد که به جلب کشورهای دیگر در این پروژه اجازه میدهد: واشنگتن با موجودیت ساختارهای موافق نیست و این، به گفته پتیر موزیاس استاد دیپارتمنت اقتصاد مکتب عالی اقتصاد بدان معنی است که باید ساختارهای نو را باید سنجید:
مشارکت ماورای بحرالکاهل — این تا اندازه زیادی عکس العمل امریکا و شرکای تجارتی ان نسبت به مشکلات حتی به عدم پیشبرد دیالوگ نه، بلکه تحقق ازادسازی تجارتی — سرامیه گذاری در چارچوب اتحادیه تجارتی — اقتصادی اسیا — بحرالکاهل می باشد. اتحادیه تجارتی — اقتصادی اسیا — بحرالکاهل — این تا اندازه زیاد گردهمایی برای بحث می باشد و هیچ چیز مکلف کننده از نظر حقوقی در عرصه ازادسازی سرمایه گذاری و تجارتی در ان طرح نشده است. در سازمان تجارت جهانی در مذاکرات کثیرالجانبه وقفه معین بوجود امده است. اگر این به رقابت کسی ربط دارد، پس این رقابت امریکا و چین است. در سازمان تجارت جهانی بیشتر از همه کشورهای شامل می باشند که سمت گیری امریکایی دارند، تا چینایی.
به عباره دیگر، امریکایان توسط این مشارکت میخواهند وزنه متقابل در رویارویی با چین کسب کنند.
ولی اگر امریکایان در کار خود با شرکا سناریوی ازموده شده دارند، پس چندان روشن نیست که مقامات در داخل کشور، جای که تحقق این مفکوره با مقاومت سرسختانه جدی مواجه می باشد، چگونه میتوانند بر حمایت از ان دست یابند. طبق قانون کانگرس برای مطالعه این سند 90 روز وقت دارد و بعد از ان باید به معرض رای گیری گذاشته شود. جمهوری خواهان همین اکنون اعلام داشته که انها از ان گذشت های زیادی راضی نیستند که اداره کنونی رئیس جمهور دموکرات به ان حاضر شده است. دموکراتان هراس دارند که مشارکت تجارتی ماورای بحرالکاهل به از دست دادن مشاغل منجر خواهد شد.