بیانیه رییس جمهور در محفل محصلان نظامی تا اندازه ای جنبه احساساتی داشت٬ اما این احساسات وی ناشی از وضعیت کنونی است٬ که طبعا قابل درک است.
ریس جمهور به حق از فرزندان دلیر کشور که مصروف دفاع از نوامیس ملی کشور استند ٬به ستایش یاد نمود ٬ اگر از حق نگزریم در گ یک سال و اندکی که مسولیت های امنیتی به دوش اردوی ملی و پولیس کشور گماشته شده ٬ ایشان از عده ای این مسولیت به خوبی بدر آمده اند و نمی توان امنیت در کشور را با سایر کشور های که در آنجا تروریزم بین المللی نیز لانه کرده اند و صابقه ای به مراتب کمتر هم دارند ٬ در مقایسه قرار داد.
بدون شک افغانستان در این عرصه دستاورد های زیادی داشته و با وجود مشکلات برزگ امنیتی٬ امروز تمامیت ارضی کشور مورد سوال قرار نمی گیرد. نیرو های امنیتی کشور توانستند به دشمنان طالبانی و داعشی ثابت کنند که افغانستان خانه امن برایشان نخواهد بود. آمادگی و دیدگاه رهبران سیاسی کشور ٬مخصوصا معاون اول آن جنرال دوستم ٬برای مبارزه قاطعانه با تروریزم قابل ستایش است و نمی توان با همه خوشبینی و بد بینی که در مورد شان وجود دارد ٬ در این رستا ازواقعیت عینی چشم پوشی نمود.
ریس جمهور در صحبت های خود از تصمیم بارک اوباما و همکاران بین المللی اش در مورد تداوم کمک های تکنیکی و نظامی که در چوکات توافقنامه های دو جانبه ستراتیژیک و یا توافقنامه امنیتی دوجانبه به امضا رسیده ستایش نمود که البته این یکی از مقاصد عمده وی در این نشست در ارگ بودکه ریس جمهور خواست بیان نماید. دوستان قبل از اینکه در مواردی مشخص صحبت ها ریس جمهور بحث نمایم بی جهت ندانستم تا در موردی مصاحبه رییس جمهور سابق کشور حامد کرزی که نیز دیدګاه خود را در این هفته در مصاحبه ای با تلویزیون "راشاتودی " یا" روسیه امروز" در موردی نیرو های امریکا و متحدین اش ابراز نمود٬ مکث نماییم. حامد کرزی گفت مردم افغانستان حضور نظامی آمریکا را تنها در صورت امحای تروریسم، خاتمه جنگ، برقراری صلح، تقویت وحدت ملی و احترام به حاکمیت ملیشان خواهند پذیرفت، که به نظر وی تا به حال متاسفانه چنین نبوده.
این سیاست مدار مشخصا از سه رهبرد در مباززه با تروریزم در افغانستان نام گرفت: ۱- چیزی که خود به آن معتقد نیست و آن اینکه اګر غرب میخواهد واقعا با تروریسم مبارزه کند، باید به استراتیژی نو دست یابد ٬ یعنی اینکه با قدرتهای بزرگ چون روسیه، هند و چین مشورت کند. که نمی توان با وی موافق نبود.
دوم اینکه امریکا و متحدین اش باید هدف و برنامه خود را بر روی پناهگاههای تروریستها، مراکز و مدارسی که به افراطگرایان آموزشمی دهند ٬متمرکز نمایند ٬ که البته مقصد اش پاکستان است.
و سوم اینکه جامعه بین المللی، آمریکا و دیگر متحدان افغانستان باید از این کشور حمایت کرده و به آموزش و تجهیز نیروهای امنیتی افغانستان ادامه بدهند. در هیچ یک از این موارد رییس جمهور اشرف عنی مانند کرزی مشخص حرف نزد.
رییس جمهور اشرف غنی در مورد همکاری های جامعه جهانی به یک موازی تاریخی اشاره نمود ٬ خوب دقیق شوید ٬ وی می گوید هر کشوری در زمانی از تاریخ خود به کمک ها و همکاری ها نیاز داشته اند و مثال بسیار خوبی را طور نمونه از کشور های المان ٬ جاپان و کوریا جنوبی بیان نمود ٬ وی بسیار به جا در مورد اشاره نمود که اگر رهبران این کشورها دنبال منافع کوتاه مدت شخصی خود می بودند، نه تنها که این کشورها رفاه و سعادت را به هموطنان خود فراهم نمی کردند٬ بلکه به احتمال قوی حاکمیت ملی و استقلال خود را نیز از دست میدادند. ببینید خود اشرف غنی میګوید که کوریاییها بعد از جنگ جهانی با مشکلات نهادی مانند افغانها دچار بودند ٬ اما با یک اراده مستحکم توانستند در کمتر از سه دهه در قطار اول کشورهای توسعه یافته و متمدن جهان، جای اختیار نماییند و با عزت و سربلندی نه تنها استقلال و حاکمیت خود را حفظ کنند٬ بلکه در انکشاف جهان، با قوت و سربلندی سهم خود را آدا نمایند.
بلی دوستان این سیلی محکمی است که اشرف غنی برروی رهبران ۱۴ سال اخیر نواخت ٬ که در این مدت صرف در دنبال منافع شخصی خود بودند٬ نه متوجه رفا و سعادت برای ملک و جامعه خود ٬ متاسفانه افغانستان نه تنها در قطار اخیر کشور های در حال توسعه قرار ګرفت ٬بلکه در فساد اداری و کشت موادی مخدر در قطار اول کشورهای جهان جایګاه خود را اختیار نمود٬اینست سر بلندی افغانستان. اما هنوز هم اشرف غنی امید را از دست نمی دهد و می گوید که هنوز فرصت از دست نرفته است حال ٬ یعنی از این به بعد٬ ما باید از این فرصت استفاده اعظمی ٬برای به پا ایستادن و قرار گرفتن در قطار ملل پیشرفته و با ثبات٬ بکنیم. البته فرصتی که در بعضی موارد در سال های گذشته ازآن استفاده درست نشد و از دست رفت.
در موردی اجماع منطقوی در مبارزه با تروریزم که اشرف غنی تمامی کشور های منطقه ٬ به استثنای پاکستان را از آن نام برد٬ من شخصا به گمان شک می نگرم ٬ تا به حال مثال ای از چنین اجماع در عرصه را که در آن افغانستان و کشور های منطقه سهم بارز داشته باشند ٬ شخصا سراغ نمی کنم٬ تا به حال اګر چه افغانستان در پروژه های اقتصادی منطقوی همواره شامل بوده که موجودیت جغرافیوی وی تا به حال یکی از دلایل عمده ای عدم تطبیق چنین پروژه ها است ٬نه بر عکس آن٬ اما در مسایل امنیت منطقه من صرف می بیینم که کشور ها در تلاش اند تا صدی را در راه بروز تروریزم از افغانستان به این کشور هاایجاد نماییند٬ البته به استثنای پاکستان که دروازه بروز تروریزم برای منطقه و افغانستان ګردیده ٬ ممکن حدف ریس جمهور هم همین باشد ٬ که اگر چنین باشد ٬بلی ٬من با وی موافق استم.
اشرف غنی برحق می ګوید که مبارزه با تروریزم ماموریت مشترک برای صلح و امنیت جهانی نیز است. نیاز متقابل ما را در یک ماموریت مشترک و برابر قرارداده است. تداوم همکاری جهان و اجماع منطقه واقعا یک فرصت تاریخی را برای ما می تواند به ارمغان بیاورد ٬ بلی اشرف غنی امروز مانند حامد کرزی به این نکته پی برده که امریکا و متحدین اش نمی توانند امنیت کامل افغانستان را تامین نمایند ٬ تروریزم بیشتر از هر وقت دیگر خصلت فرا منطقوی گرفته و ابهاد بسیار وسیع دارد٬ خطر آن متوجه همه منطقه و جهان است ٬ بناً اگر امریکا بخواهد ویا نخواهد کشور های منطقه در آینده های نزدیک به اقدامات عملی در عرصه دست خواهند زد ٬ این معضله دیگر پرابلم تنها افغانها نیست.
باید گفت جنگ یگانه راه حل موفقیت نیست وضرورت مبرم برای اجماع بین الافغانی احساس می شود در پهلوی جنګ باید از این متود که همواره عنعنه مردم ما بوده و بسیاری پرابلم های خود را افغانها از طریق جرګه های محلی ٬ قومی و سراسری حل نموده اند٬ کاریست که باید به شکل دوامدار پیش برود و در امر صلح کمک نماید ٬ اما این پروسه نه به معنی مصالحه به ګفته رییس جمهور با ياغیان و شورشیان طالبانی و داعشی و امثال هم باشد ٬ بلکه این پروسه مذاکره در راه بسیج ساختن اتباع جامعه در مبارزه با این پدیده های شوم است٬ نه آشتی و یا تسلیمی به این یاغیان و تروریستان. واینکه رییس جمهور ضرورت می بیند که حرف های بین الافغانی را به صورت یک پروسه ملی و نه تنها دولتی به تمام معنی شروع کند به همین باور است که راه حل بیرون رفت از بحران افغانستان تنها جنگ نیست و اګر مذاکره است ٬ صرف با آن اتباع کشور که می توانند در امر صلح مفید و سهیم باشند.