اوضاع واقعی در افغانستان چگونه است، کدام تهدیدهای بالقوه را برای کشورهای اسیای مرکزی در قبال داشته میتواند — به این سوالات و سوالات دیگر Sputnik کارشناس روسی پاسخ داد.
اندرانیک دیرینیکیان معاون انستیتوت سایبیریای همکاری و انکشاف علمی — تعلیمی یوریشیا میگوید: « نیروهای خارجی، منجمله عده ساختارهای غرب، تلاش های فعال تشدید نوبتی نظامی — سیاسی اوضاع در افغانستان اتخاذ میکنند. این امر مدتها قبل پیشبینی میشد و انتظار میرفت. حالا بصورت مصنوعی شرایط برای برهم زدن ثبات ایجاد میشونذد و در نتیجه، مقدمات اضافی برای سلطه ایدیولوژی دارای خصوصیات رادیکال و افراطی بوجود می ایند».
کارشناس میگوید، این، منجمله، برای کشورهای همجوار افغانستان کاملاً خطرناک است: « در لحظه کنونی اوضاع سیاسی و وضع نظامی چنین است که ظاهراً نمی توان راجع به تهدید مستقیم نظامی صحبت کرد، ولی همه چیز میتواند به جهت بدتر به سرعت تغییر کند. برای جلوگیری از این کار، باید اقدامات پیشگیرانه هماهنگ اتخاذ گردند».
اندرانیک دیرینیکیان معتقد است، در زمینه پدیدهای عمیق بحرانی در عرصه اجتماعی — اقتصادی در شرایط معین گروپ ناراضیان میتوانند بر پایه ایدیولوژی، همنوا با نمایندگان ساختار به اصطلاح «دولت اسلامی»، انهم برخلاف اراده رهبران منطقوی و قومی افغانستان با هم متحد شوند.
قاعده تاً، چنین جریانات خصوصیت کافی کتلوی کسب میکنند و میتوانند به شکست سیاسی مقامات حاکم خودکامه منجر شوند. در اینجا از نقش مذهب به خاطر عدالت استفاده سیاسی صورت میگیرد.
اندرانیک دیرینیکیان معاون انستیتوت سایبیریای همکاری و انکشاف علمی — تعلیمی یوریشیا فکر میکند که طراحان پروژه داعش در اساس ان برخورد ساده، ولی موثر پیریزی کرده اند. با فعالیت تحت بیرق «دولت اسلامی» هرکس در زندگی انچه را دریافت میکند که ارزوی ان راداشت. این مفکوره همگانی خوب سنجیده شده و قابل تحقق طراحان داعش می باشد. میخواهی کافران را بکشید؟ بفرمائید سلاح را بگیرد و به پیش! جهت عدالت اجتماعی تلاش می ورزید؟ یکجا با ما فعالیت کنید! احساسات کفایت نمی کند؟ ان را در عملیات بیاموزید! میخواهید پولدار شوید؟ کافران را غارت کنید و نعمات وجود دارند، انها را بردارید! ارزوی زنان و کنیزان زیاد دارید؟ بفرمائید!
داعش باید حالا پوتنسیال خود را در خاک افغانستان افزایش دهد، نه اینکه سنگرهای خود را توسط باشندگان این کشور در سوریه و عراق پر کند. برای داعش حالا سلطه بر بخش اعظم افغانان تحت پوشش ایدیولوژیکی خود می باشد. خطر عمده در همین امر نهفته می باشد.
کارشناس میگوید که طالبان موجود در افغانستان حال ان جنبش نیست که در سالهای 90 قرن گذشته به اثر مساعی ادارات استخباراتی غربی و همکاران پاکستانی انها ایجاد شده بود. طالبان حالا جنبش منسجم واحد نیست. حالا در ان گروه متفرق با تصورات ایدیولوژیک متفاوت شامل اند که برای ایجاد زندگی به اصطلاح درست مبارزه میکنند. بخش اعظم طالبان حالا وظایف خودی را حل میکنند و جهت اهداف مغرضانه شان تلاش می ورزند.
گروه های بزرگ ان، بازهم تحت نفوذ پاکستان قرار دارند. و نمایندگان جوامع کارشناسی و تحلیلی بسیار کشورها سالها در این باره صحبت میکنند.
گروپ های بزرگ تحت نفوذ استخبارات پاکستان قرار دارند و گروه های متفرق کوچک این جنبش با ادارات استخباراتی انگلیس و امریکا رابطه دارند.