در تاریخ 11 سپتمبر جهان یکبار دیگر فاجعه 9/11 را که اسمان خراش های مرکز جهانی را در نیویارک نابود ساخت و عمارت وزارت دفاع امریکا را قسماً تخریب نمود، به خاطر اوردند.
اینکه، این فاجعه بود، در این مورد هیچکس تردید ندارد. تنها در اسمان خراش های مرکز تجارت جهانی بیش از سه هزار نفر کشته شدند.
ولی نقطه جالب اینست که اگر در رسانه های رسمی نباشد، پس در انتیرنیت اکثراً مطالب منتشر میگردند که نظریه رسمی حادثه را که مطابق ان طیارات اشغال شده را بر اسمان خراش های مرکز تجارت جهانی و پنتاگون تروریستان اسلامگرا سوق نموده بودند، مورد شک و تردید قرار میگیرد.
در این روزها در انتیرنیت روسیه در سایت «پاتیریوت» مقاله بسیار گویا تحت عنوان «حقیقت راجع به فاجعه 9/11» منتشر گردیده است.
در مقاله گفته شده که حتی در امریکا مطابق نظرسنجی های اجتماعی 65% نظردهندگان به شرط عدم افشای نام نظر رسمی حادثه 11 سپتمبر را مورد شک و تردید قرار داده اند.
مولف مقاله حالات اتی ان فاجعه را نام می برد که اشکارا با عقل سلیم و قوانین فزیک ضدیت دارند.
— اتش سوزی که به اثر تصادم « طیارات اشغال شده توسط تروریستان بر طبقه فوقانی اسمان خرش های مرکز تجارت جهانی بوجود امد نمی توانست باعث فروریختن انها با خاک شدن تمام ساختمان های اساسی گردد.
— عدم مطابقت صدمات عمارت پنتاگون با ان زیان های که اصابت طیاره بوئینگ وارد کرده میتوانست و عدم موجودیت پارچه های طیاره، بشمول انجن ان در محل حادثه.
— عدم موجودیت نشانه های واقعی طیاره سومی که گویا بسوی قصر سفید در حال پرواز بود، در روی زمین در محل احتمالی سقوط، بشمول اجساد کشته شدگان، پراگنده شدن پارچه های طیاره در شعاع 10 کیلومتری که به تخریب ان در هوا در ارتفاع زیاد اشاره میکند.
مولف خواننده را به این مفکوره وادار می سازد که حادثه 11 سپتمبر سال 2001 با انفجار کشتی زرهی «مین» در تاریخ 15 فبروری 1898 در هجوم هاوانا که به امریکا امکان اغاز جنگ اول امپریالیستی با اشغال فلیپین، کوبا و پورتوریکو داد، در یک ردیف قرار دارد. با حمله جاپانیان بر پیرل هاربور که در باره ان قصر سفید و رئیس جمهور روزویلت از قبل اگاهی داشتند، ولی از ان جلوگیری نکردند، در یک صف قرار دارد. این حادثه همچنان با حادثه در ابنای تانکین در یک ردیف قرار دارد که به امریکایان در سال 1964 اغاز جنگ در ویتنام را فراهم ساخت.
شاید، واضحاً مفکوره راجع به اینکه امریکایان خود اسمان خراش های مرکز تجارت جهانی و پنتاگون را منفجر ساختند، تا بهانه برای مداخله علنی در شرق نزدیک بدست اورند — این تخیل دیوانه وار شخص فاقد اخلاق می باشد.
ولی حتی اسمان خراش های مرکز تجارت جهانی تروریستان شرور اسلامگرا نابود ساخته باشند و ایا خشم امریکایان برحق بود که به جهان اعلام لشکرکشی صلیبی علیه تروریزم را به بار اورد؟ هزاران نفر، حتی میلیون ها نفر در افغانستان، عراق، سوریه و لیبیا قربانی ان گردیدند. از بوتل دیو ازاد گردید- ابتدا طالبان و بعداً داعش. اروپا را سیل پناه جویان از شرق نزدیک فرا گرفت.
بر این میتوان افزود که در زمستان سال 2014 در اوکراین دزدان و ناسیونالیستان بر سر قدرت امدند که امریکا و اتحادیه اروپایی از انها حمایت میکنند، امکان همگارایی اقتصادی روسیه را با اتحادیه اروپایی (پیشنهاد پوتین راجع به اتحادیه اقتصادی از لیسبون تا ولادی وستوک) را برهم زد و تحریمات ضد روسیه بر اقتصاد اروپا ضربه دردناک وارد ساخت.
اروپا رنج می برد و تضعیف شده میرود.
امریکا در برد قرار دارد، به خاطریکه اروپا نه تنها در هر صورت متحد امریکا است، بلکه رقیب اقتصادی ان نیز می باشد. حالا اروپا به رقیب هرچه بیشتر ضعیف و متحد هرچه بیشتر گوش به فرمان مبدل میگردد.
اگر هرچه گفته شود در نظریه دیوانه وار و غیراخلاقی در این باره که فاجعه 9/11 را خود امریکایان سازماندهی نموده بودند، بازهم، با عرض معذرت اغایون، چیزی در ان وجود دارد.
