یعنی جنگ اول جهانی تصور آسیای را علیه امپریالیزم اروپایی به وجود آورد ٬ تخریب ٬ بیچارگی بوسیله آنهایی که خود را پاسداران مدنیت و دیگران را مظهر بربریت می دانستند٬ افکار و تصورات نخبه گان افغان را در باره ای بزرگی و برتری «مدنیت مدرن » برعکس ساخت. افغانستان در همان زمان ایکه قتل عام در اروپا فاقد از همه ارزش های مدنی و اخلاقی بود ٬تصمیم گرفت که از چنین مدنیت گوشه گیری اختیار نماید و بی طرفی کشورش را اعلان کند. مدرنیست های افغان بیشتر از همیشه باور مند شدند که استقلال کامل سیاسی از بریتانیا، قبل از انکه به باز سازی کشور شروع کنند ،شرط اول موفقیت است٬ آنها هر نوع اقدام باز سازی رابدون بدست آوردن استقلال مطلق ممکن تصور نمی کردند و به این باور رسیدند که بدون بدست آوردن کنترول به بر روابط خارجی نمی توان به استقلال داخلی بسنده شد٬ امان الله گفت: فقط یک نوع اسقلال وجود دارد ٬ استقلال کامل.
دوستان ، گزارش ها از انقلاب ۱۹۱۷ در روسیه که در ان وقت در سرزمین هند بریتانیوی سانسور می گردید ٬ اما به افغانستان میرسید ، نادیده از مهتواه روبنایی آن ،برای روشنفکران افغان این مطرح بود که این انقلاب ماهیت ضد امپریالیستی دارد ٬ ملی گرایان افغان از این تحول در رو سیه به گرمی استقبال نمودند ٬ انقلاب خواسته های مدرنیست ـ ناسیونالیست های افغان را برای بدست آوردن استقلال کامل کشور شان شدت داد ٬ همان بود که با ترور امیر حبیب الله خان نزاع قدرت بین نیرو های اصلاح طلب — نوگرا و محافظه کار — سنت گرا در افغانستان شعله ور شد ٬ جوانترین پسر امیر ٬ امان الله خان ٬ حاکم ولایت کابل ٬ رهبر ی نوگرایان را به عده گرفت و خود را امیر پادشاهی افغانستان اعلان کرد و بعد از کنترول کامل کشور ٬ خود را موظف به استرداد استقلال کامل برای میهن می دانست٬ امان الله در اولین بیانیه سلطنتی خود قول داد که اتباع خود را به آزادی مطلق هدایت کند٬ و این وعده وی سبب شد تا حمایت افکار عمومی را بدست آورد. رهبران افغان اصرار داشتند همه افغانهایی که میهن پرست هستند٬ خود را برای جهاد علیه بریتانیای کبیر ٬ دشمن سنتی استقلال افغانستان٬ آماده کنند٬ وظیفه ای که منجر به جنگ سوم انگلو- افغان شد. در ماهده راولپندی که در ۸ اگست سال ۱۹۱۹ امضا رسید ٬ افغانستان را به عنوان یک کشور کاملا خود مختار به رسمیت شناخت. اگر چه با امضای این قرارداد پرداخت پولی خود راانگلیس ها به امیر که از امضای ماهده دیورند تا این زمان وجود داشت لغو نمودند و ورود اسلحه از طریق هند را متوقف کردند٬ البته امان الله مجبور شد خط دیورند را نیز به رسمیت بشناسد تا سرحد بین بریتایا هند و افغانستان مشخص گردد. روابط بین افغانستان و بریتانیا به تدریج عادی شد٬ کشور شوراها اولین دولت ای بود که آزادی افغانستان را قبلا یعنی در ۲۷ مارچ ۱۹۱۹به رسمیت شناخت و افغانستان با اتحاد جماهیر شوروی روابط دیپلوماتیک را بر قرار نمود. در قدم اول در ۷ اپریل ۱۹۱۹افغانها دو نامه به مسکو فرستادند٬ یکی از محمود طرزی نامزد وزارت خارجه که اظهار امتنان از رهبر روسیه نسبت به تاجگزاری امیر امان الله خان نمود٬ نامه دوم یادداشت شخصی امان الله به و.ا.لنین بود،که در آن خواهان ایجاد روابط دیپلوماتیک شد ٬ ۲۷ می ۱۹۱۹ لنین با اظهار تبریکی به خلق افغانستان پیشنهاد برقراری روابط دیپلوماتیک را پزیرفت ٬ که متعاقبا اهییت ای از طرف افغانها به رهبری مولوی برکت الله به مسکو اعزام شد ٬ برکت الله در نشست مسکو اظهار نمود که وی نه کمونیست است و نه هم سوسیالیست، اما یک ملی گرای آسیایی است که علاقمند اخراج بریتانیا از قلمرو هند است٬ او همچنان اظهار نمود که روسها و ملی گرایان آسیا متحدین طبیعی هستند.
مقامات شوروی با چنین نقطه نظر کاملا موافق بودند ٬ مخصوصا با موقعیت استراتیژیک افغانستان داشت. حتا لنین امان الله خان را در پان اسلامسیم و رهبری وی به حیث متحد کننده همه مسلمان های آسیا به خاطر آزادی و استقلال شان تاکید نمود.
در ۱۳ سپتامبر سال ۱۹۲۰ جانبین معاهده ای در کابل به امضا رسانیدند ٬ که ۲۸ فبروری ۱۹۲۱ اتحادشوروی و اگست ۱۹۲۱ جانب افغانی پذیرفتند. به اساس این توافق نامه افغانستان ازوابسته گی کامل در ترانزیت کالا ها از هند بریتانیوی نجات یافت٬ راه تجارت از طریق قلمرو شوروی باز شد و افغانها مالیه نمی پرداختندآنها می توانستند چه در شوروی و چه در خارج امتهه خود را به فروش برسانند ٬استقلال و آزادی فعلی بخارا و خیوه ،که برای افغانها اهمیت زیاد داشت، برسمیت شناخته شد،این شرط موقعیت امان الله خان را به عنوان قهرمان وحدت اسلامی تقویت نمود ٬ همچنان چیزی که برای کشور شوراها در این معاهده قابل اهمیت بود، عدم شمول افغانستان در پیمان های نظامی و سیاسی بود. همچنان به روسها اجازه داده شد که ۵ کنسولگری در هرات ٬ مزار شریف٬ قندهار٬ غزنین و میمنه و افغانها ۷ کونسلگری جمله در تشکند ٬ پتروگراد٬ قازان٬ خوقند٬ سمرقند٬مرو و کرسنادارسک بازکنند. در ماده عمده ای که به نفع افغانها شامل این معاهده گردید ایجادی یک ایستگاه رادیویی قدرتمند در کابل بود٬ در این معاهده خط تلگراف بین ترکستان و افغانستان و همچنان بین کابل ٬قندهار و همچنان کوشک در مرز شوروی — افغانستان مهندسی گردید. ایجاد نیرو های هوای افغان با هواه پیماها ومربیان روسی از مواد عمده این قرار داد بود.
باید گفت که روابط نیک دیپلماتیک را امان الله خان با کشور های اروپایی و حتا امریکا که مانند انگلیس تمایل چندانی به وی نداشتند، نیز برقرار نمود ٬نمی توان از برقراری روابط دیپلوماتیکی افغانستان با ترکیه در اول مارچ ۱۹۲۱ و در ۲۲ جون همین سال با ایران که حایز اهمیت بسزای برای جانبین داشت٬ یاد ننمود. ملی گرایان ترک مخصوصآ جمال پاشا نقش بزرگی را در استحکام بخشیدن روابط شوروی و- افغان بازی کرد. او تلاش زیادی کرد تا بدگمانی افغانها را از شوروی زایل و ایشانرا متقاعد سازد که روسیه می تواند به آرمان پان-اسلامیسم در شرق کمک کند ٬ نا گفته نماند که امان الله خود نقش ترکیه رادر عرصه روشن نمود ٬ چنان چه در دسمامبر سال ۱۹۲۰ وی طی نامه ای به لنین اظهار فرمودکه جمال پاشا به افغانها مقاصد قابل ستایش شمارا در آزادی جهان شرق توضیع نموده و در عرصه از کمک های مادی و معنوی جماهیر شوروی به کشور ترکیه قدر دانی نموده.
امان الله منحیث فرزند صدیق این کشور کارمانه های زیادی در مدت زمانی تقریبا ده سال از حاکمیت خویش گذاشت که در تاریخ کشور ما رهبری قاطع و آزاد مشرب٬ با جرعت بی صابقه ای در جامعه افغانی امری بود هم تقاضای وقت و هم متضاد با جامعه سنتی کشور. صحبت مکمل دکتور سمیع الله پویا را در زیل کلیک کنید و بشنوید:
صفحه ای از تعاملات سیاسی یک قرن پیش در افعانستان و ماواری آن که سیاست خارجی امان الله خان را مطابق به شرایط زمان رقم زد
17:51 21.08.2015 (بازآوری شدن: 17:53 21.08.2015)
© Sputnik / RIA
/ عضو شوید
انقلاب ۱۹۱۹ در افغانستان به سر کردگی غازی امان الله خان و استقلال کشور نتیجه از تحولات مبرم جهانی بود.