واشنگتن مجبور است درنقش که ایالات متحده امریکا در دنیا ایفا می کند تجدید نظر نماید. کاخ سفید برای حل و فصل مشکلات جهانی باید خوددارتر باشد، زیرا سال به سال قدرت و منابع مالی اش برای این کار کمتر می شود. چین هم به نظر مولفین این مقاله، با مشکلات انبوهی روبرو خواهد شد. آهنگ رشد اقتصادی چین در ده سال آینده کند می شود. وخیم شدن وضعیت اقتصادی باعث افزایش نارضایتی مقامات چینی می گردد. با این حال، حزب کمونیستی چین حاضر نمی شود به اصلاحات لیبرال دست بزند. تنها راه مبارزه با این بی نظمی در حال تشدید و حفظ موقعیت حزب حاکم، تشدید سرکوب ها خواهد بود. مشکل جدیتر که سال 2025 در انتظار چین است، با توسعه کاملا ناهماهنگ مناطق مرتبط می باشد. ولایات ساحلی رشد می کنند و ولایات که از بحر دور هستند به خاطر محدودیت دسترسی به بازارهای خارجی مجبور به گذران زندگی فقیرانه هستند. به مرور زمان، با شهرنشین شدن مردم، این مشکلات شدت پیدا می کند. شکاف بین ولایات کنار خلیج و دیگر ولایات زیاد می شود ودر تاریخ چندقرنی چین، شاهد بی نظمی خواهیم بود.
یکی از پیامدهای این جریان می تواند افزایش نارضایتی ولایات ساحلی پکین باشد که برای حفظ آرامش مجبور به انتقال بیشتر پول و منابع می گردد. در عوض شرایط در بخش جنوبی چین تعدیل می شود. شش مدعی در جزیره بجری چین جنوبی متوجه می شوند که جزایر غیرقابل سکونی برای جنگ در آنجا قرار نگرفته اند. تغییر در موازنه قدرت به حفظ تعادل شکننده در منطقه کمک می کند و یکی از پیشگویی های خوشبینانه برای ده سال آینده امریکا همین است.
یک نشریه دیگر امریکایی به نام «نشنال اینترست» وضعیت آینده را خوشبینانه تر ترسیم می کند. جمعیت انبوه چین و رشد اقتصادی سریع به این معنا خواهد بود که چین می تواند جای امریکا را به عنوان قدرت برتر در آسیا بگیرد. در سال 2021 چین می تواند بزرگترین اقتصاد دنیا به جای امریکا شود. و این نمودار مهمی برای قدرت دولتی است. چین هم اکنون از ذخایر عظیم اسعار خارجی برخوردار می باشد و حاضر است وام دهنده بزرگ جهان شود. چین هم اکنون وام های بزرگتر از بانک جهانی می دهد. اما مقامات چین عجله ای برای توسعه و پیشرفت و انجام اصلاحات لازم برای تبدیل کشور به مرکز پولی جهان ندارند. جریان آزاد سرمایه، تبدیل ساده اسعار، دعوت از نهادهای پولی خارجی، رقابت در بخش بانکی، سرمایه گذاری و تجارت، هیچ کدام در چین به صورتی که باید نیستند. دولت چین می خواهد دالر را به عنوان ذخیره اسعار جهان کند، اما بازار آزاد و باثبات پولی و اقتصاد شفاف ندارد. پکین به این زودی ها نمی تواند دالر را از سکه بیندازد. با توسعه اقتصادی چین، قشر متوسط در حال رشد باید در سیاست شرکت کند و همین مساله نیازمند تحولات دموکراتیک است. تیوری دنیای دموکراتیک می گوید که چین دموکرات دیگر اینطور آماده همکاری نخواهد بود. این جریان باعث همگرایی چین به نظم جهانی می شود و بر پیروی از قواعد استوار است. واشنگتن می تواند از این جریان استقبال کرده و یا چین در حال حرکت به سوی دموکراسی را پیش ببرد تا این کشور با میل بشتر به همکاری روی آورد. اما در عین حال خطر اینکه امریکا با دستان خود کلید رهبری دنیا را به چینی ها تقدیم کنند، بیشتر می شود. «ما شما را با محتوای برخی نشریات و گفته های رسانه های جهانی در خصوص چین آشنا کردیم».