همین که دولت قانونی اوکراین سرنگون شد، امریکایی ها به رهبران جدید کشور انواع کمک را در بدل قطع ارتباط با روسیه پیشنهاد کردند.
اوکراین هم فکر میکرد که امریکا همه توجه اش معطوف به این کشور نموده است. اما قضیه اینطور نیست. ایالات متحده امریکا برنامه های ضد روسی را دارد که تحقق آنها طی این سال های طولانی به دلیل فقدان بهانه قابل توجیه میسر نبوده است. شرایط اوکراین بهانه لازم را به دست شان داد. ولادیمیر زاخاروف استاد انستیتوت اقتصاد جهانی و روابط بین الملل آکادمی علوم روسیه این نتیجه گیری را می کند. وی در ادامه می گوید:
«حوادثی که در اوکراین رخ داد، از قبل طرح ریزی شده بود. همه چیز آماده بود. این کار برای بیدار کردن غرب و دشمن ساختن آن با روسیه بود. میگوفتند که روسیه بد است، بدترین دولت دنیا است. تا حدی که غرب نیز از تحریمات امریکا علیه روسیه حمایت نمود».
حوادت میدان دست امریکا را باز کرد. ایالات متحده امریکا برنامه فشار بر مسکو را قبلاً به طور کامل طرح ریزی نموده بود. این فشارها به صورت دیپلماتیک و زبانی بودند. در آغاز روسیه را تحت اتهامات قرار داده و گفتند که روسیه قصد داشته تمامیت ارضی اوکراین را نقض کند. اروپا نیز حساس شد و برای درگیری نظامی خود را آماده کرد. در این میان پیمان ناتو نیز خود را آماده کرد: حکایات وحشتناک در مورد روسیه, به استدلال آنها برای مبارزه به خاطر افزایش بودجه ائتلاف مبدل شد. امریکا نیز با عجله خود را کنار کشید و به اروپا ی ها اجازه داد تا آش را که پخته میکنند, چمچه بزنند. برای این کار آلمان و فرانسه را انتخاب کرد. کیف از همان ابتدا از چنین روند ناراضی شد. سیاستمداران اوکراینی اطمینان داشتند که از نولاند تا ناتو فقط یک گام است. اما سیاستمداران اروپای تصمیم گرفتند که هنوز وقت است تا وضع درست نتیجه گیری گردد. عوامل خانه مشترک اروپا هم دراین میان نقش داشت و به این فکر شدند که جنگ لازم نیست. عامل زمان نیز سبب شد که بیشتر اروپایی ها آهسته آهسته دلایل واقعی وقوع این جریانات در اوکراین را درک کنند. الکساندر کانکوف سیاست پرداز روس می گوید:
«آنها می فهمند که دورنمای کوتاه مدت هیچ علایم پیشرفت را ندارد. و اما دورنمای طویلالمدت نیز مانع رشد کشورهای اروپایی می شود. به همین خاطر این تردید در ذهن آنها رنگین تر می شود و از طرف دیگر وعده های تحقق نیافته اوکراین برای انجام اصلاحات و رعایت حقوق بشر و اصول اولیه دموکراسی آنها را نیز ناامید ساخته است. زیرا نه تنها حقوق افراد را رعایت نمی کنند که حتی تحت فشارها بیشتر هم قرار میگرند. اوکراین دایما دستخوش حوادث منفی می شود و ثبات وجود ندارد».
انجام توافقنامه صلح مینسک برای واشنگتن رضایت بخش نیست. اوکراین با فشار بر روسیه از امریکا امتیاز می گیرد. این سیاست می تواند برگ برنده ی برای نامزد انتخابات آتی ریاست جمهوری اوکراین باشد. اشارات امریکا به اوکراین گویندگی از جنگ سرد میکند و ممکن است توسعه یابد. البته مشکلات جغرافیایی هم در این میان وجود دارند. اوکراین در حدی نیست که روی نقشه پیدایش کنند. با این حال یک راه حل وجود دارد. راه حل نظامی و آموزش سربازان اوکراینی و افسران آنها. در حدود 300 امریکایی به منطقه لووف عزام گردیده اند که با دقت نقشه را بررسی کنند و اوکراین را پیدا کرده و برای همسایگان شان تعریف کنند. و اینجا زنجیره سیاست امریکا کار خودش را خواهد کرد