فرمانده جبهه مقاومت: مبارزه برای آزادی در ۲۰ ولایت گسترش پیدا کرده است

یک فرمانده جبهه مقاومت می گوید، که در دو سال پسین، جغرافیای مقاومت به ۲۰ ولایت گسترش پیدا کرد و همه ای محاسبات دشمن و پشتیبانان شان به خاک یکسان شد.
Sputnik
به گزارش اسپوتنیک به نقل از صدای افغانستان، گروه طالبان دو سال پیش در تاریخ ۲۴ اسد ۱۴۰۰ خورشیدی، پس از توافقنامه پیچیده و پنهانی دوحه برای بار دوم به قدرت در افغانستان دست یافتند. پس از آنکه نخستین جنگجوی گروه طالبان به ارگ افغانستان راه یافت، پرچم مقاومت ملی به رهبری احمد مسعود از پنجشیر بر افراشته شد. بلافاصله ولایت بغلان (اندراب‌ها و خوست‌ها) پس از آن تخار، پروان،‌ کاپیسا و بدخشان نیز به جغرافیای مقاومت پیوند خوردند. همچنان یکتن از فرماندهان پیشین گروه طالبان بر ضد این گروه در بلخاب دست به قیام زد و اما با نداشتن نیرو و جنگ افزارها و پشتیبان کافی با شکست روبرو شد.
دو سال از مقاومت مردم در برابر حاکمیت تندروانه ای گروه طالبان می‌گذرد و در این دو سال جنگ و ایستادگی در برابر این گروه همچنان ادامه دارد.
محمد صدیق اندرابی یک تن از فرماندهان که فرازوفرودهای را در این دو سال ایستادگی شاهد بوده، درباره ای مقاومت با خبرگزاری مقاومت چنین روشنگری کرد:
خبرگزاری: جناب اندرابی صاحب! در نخست سلام خدمت شما و تمام کسانیکه به ایستادگی برای آزادی باور دارند. ممنون از اینکه برای مصاحبه با خبرگزاری مقاومت فرصت گذاشتید. می‌خواهم نخستین پرسشم را این‌گونه مطرح کنم؛ شما به عنوان یک‌تن از مقاومت‌گران، انگیزه ایستادگی و جنگ شما با طالب چیست؟ چه انگیزه شما را واداشت که به کوه‌ها بروید و به پیکار و جنگ بپردازید؟
صدیق اندرابی: بسم الله الرحمن الرحیم! سلام به شما و مخاطبان خبرگزاری مقاومت. ممنون از اینکه فرصتی گذاشتین تا صدای آزادیخواهان و آنانی‌که باور به عزت و سربلندی این سرزمین دارند، به گوش مخاطبان شما و جهانیان برسانیم.
در پاسخ به پرسش شما باید گفت که، انگیزه ما خیلی فراتر و عمیق‌تر از آنچه است که گروه متحجر طالب فکر می‌کند. ما برای آزادی و ختم اشغال مبارزه می‌کنیم، هم با قلم هم با تفنگ. برای آرامش مبارزه می‌کنیم. برای نسل‌ تاریخ و نسل‌های بعد از ما که در رفاه زندگی و آزاد زندگی بکنند. کشور ما و شما اشغال شده یعنی بی عزت شده، ما برای برگشتاندن عزت برای این سرزمین تفنگ به دست گرفتیم. در طول تاریخ اجنبی‌ها به کشور ما به هدف اشغال آمدند، اجداد نیاکان ما آن‌ها را از کشور راندند و اشغال‌ها پایان یافت. ما هم به همین انگیزه که روزی آزادی به دست خواهد آمد و اشغال پایان خواهد یافت، برخاستیم و این راه مقدس را در پیش گرفتیم.
ادامه این ظلم و وحشت که اراده زندگی کردن را نداشته باشی و به مثل یک برده زندگی بکنی، بزرگترین انگیزه را به یک آزاده و آزاده‌باور می‌دهد. ما به پی‌روی از عقاید از قهرمان ملی کشور شهید احمد شاه مسعود که می‌گفت، "مرگ با عزت بهتر از زندگی با ذلت است" انگیزه می‌گیریم و تا پای جان مبارزه می‌کنیم.
کشته شدن ۱۲ جنگجوی گروه طالبان و یک فرمانده جبهه مقاومت در درگیری های بدخشان

خبرگزاری: طبعاً، مبارزه برای یک کشور و یک جغرافیا است. فکر می‌کنید که مقاومت مسلحانه علیه گروه طالبان چقدر این گروه را به بُن‌بست مواجه می‌سازد؟
صدیق اندرابی: بلی، شما درست میگین. وقتی مبارزه برای یک کشور و عزت یک سرزمین است، مبارزه و مقاومت هم باید ابعاد مختلفی را داشته باشد. اما از دید من؛ هیچ راهی بهتر از جنگ مسلحانه علیه این گروه نیست. این گروه جز وحشت و جنگ به چیزی دیگری باور ندارند. نه به انسانیت باور دارند و نه به حقوق بشر و اصول دین مقدس اسلام… در ساختار جبهه مقاومت ملی، هر کس به بخشی از این مبارزه مشغول است. ما هم به جنگ و ایستادگی در برابر هر اشغال‌گر به شمول تروریستان حاکم متعهد هستیم. و همین مقاومت مسلحانه بود که محاسبات طالبان و تمام معادلات جهان را که به سرنوشت مردم افغانستان بازی کرده بودند، به خاک یکسان کرد.
خبرگزاری: شما به عنوان یکی از فرماندهان جنگ جبهه مقاومت ملی، با تجربه‌ای که دارید ظرفیت نیروهای طالبان را در جنگ چگونه می‌بینید؟ به نظر شما، جبهه مقاومت ملی توانای مبارزه را همزمان در چند ولایت دارد؟
صدیق اندرابی: نه تنها من، بلکه تمام مقاومت‌گران توانایی و ظرفیت جنگی طالب را به درستی می‌فهمیم. به اطمینان به شما گفته می‌توانم که یک مقاومتگر برابر با ۷۰ طالب تروریست مبارزه می‌کند. شما در جنگ‌های گذشته هم شاهد بودین. ۷ هزار تا ۱۰ هزار طالب مسلح بخاطر ۲۰ الی ۳۰ مقاومت‌گر در یک جغرافیا حمله می‌کردند. آن‌ها به درستی می‌دانند که ظرفیت و تاکتیک جنگی مقاومتگران بالا است و به همین تناسب تعداد از نیروهای جنگی شان را بیشتر متمرکز می‌سازند. اما یک مسأله که مهم است باید گفت؛ گروه طالبان با پشتوانه تروریستان دیگر و تجهیزات و تکنولوژی جنگی و مشاوره و رهبری نظامیان پاکستانی وارد جنگ می‌شوند.
به امید خدا، تروریستان در وطن ما جای نخواهد داشتند. به زودی نابود می‌شوند، ان‌شاءالله.
خبرگزاری: از تاکتیک جنگی طالبان کمی بیشتر بگویید. اکثراً از طریق رسانه‌ها و منابع می‌شنویدیم که طالبان در جغرافیای مقاومت پیش‌روی داشتند و یا نیروهای مقاومت ملی را تحت فشار جدی قرار می‌دهند؟ چه چیزی باعث می‌شود که شما از میدان جنگ پا می‌کشید؟
صدیق اندرابی: همانطور که گفتم، نیروهای طالبان در میدان جنگ هیچ‌گونه تاکتیکی ندارند. هیچ‌نوع برتری نظامی ندارند، برعکس ما از اینکه نقاط حاکم و همچنان بلدیت با جغرافیا را نیز داریم. اما، تفاوت ما با طالب این است که آنان وحشت می‌آفرینند و ما برای آسایش مردم از جان خود می‌گذریم. گروه تروریستی طالبان پس از آنکه در میدان جنگ شکست خورد، یا قبل از اینکه به جنگ رویاروی با نیروهای مقاومت ملی مواجه شود، باشندگان محل را تحت شکنجه قرار میدهند و توهین می‌کنند و به آن‌ها آسیب می‌رسانند. برای اینکه مردم بیگناه و باشندگان محلی که در اطراف آن جنگ جریان دارد، آسیب نبینند ما یا عقب‌نشینی می‌کنیم و یا هم جنگی را آغاز نمی‌کنیم.
خبرگزاری: به نظر شما دستاوردهای دو ساله جبهه مقاومت ملی چیست؟ دو سال گذشت و شما به چی‌ها رسیدید؟
صدیق اندرابی: یکی از عمده‌ترین دستاوردهای نظامی جبهه مقاومت ملی این است که جغرافیای مقاومت به بیش از ۲۰ ولایت گسترش یافته و عملاً‌ در برابر گروه تروریستی طالبان عملیات‌های جبهه‌ای و چریکی انجام می‌شود. جنگ‌های امروز و دیروز چندین ولسوالی بدخشان، خوست‌ها، اندراب‌ها، کاپیسا و پروان و همچنان عملیات‌های چریکی در گوشه-گوشه‌ای افغانستان که اکثر شان از طریق رسانه‌ها اعلام هم نمی‌شود. طبعاً بزرگان و رهبری جبه مقاومت ملی هم در عرصه‌های مختلف کارهای شان را می‌کنند. ما به فضل خداوند در سطح ملی و بین المللی به جایگاه که باید میرسیدیم، رسیدیم. مقاومت ملی در سطح جهانی مشروعیت پیداکرده و امروز ایستادگی مردم افغانستان را در برابر گروه تروریستی طالبان، تمام جهان می‌داند و قدردانی می‌کند.
خبرگزاری: جناب قوماندان صاحب! ما می‌خواهیم یکی از خاطره‌های تان را از روزهای سنگر به مخاطبان ما بگویید. طبعاً روزهای سخت و زمستان‌های سرد وتابستان‌های گرمی را سپری می‌کنید. سنگینی جنگ هم‌چنان…
صدیق اندرابی: بسیار زیاد تشکر برادر عزیزم! طبعاً کسیکه خودرا مبارز می‌داند، روزهای پر فراز و فرودی را در زندگی تجربه می‌کند. گاهی زندگی و روزها واقعاً‌ خاطره می‌شوند. یک خاطره به یادم آمد، البته جالب‌ترین خاطره ام است. در شب ۲۶ ماه سرطان ۱۴۰۱ هـ.ش با فرمانده زبیر تا دم صبح جنگیدیم، فرمانده زبیر واقعاً قهرمانانه جنگید و در کنارم شهید شد. من ۴ روز در حالی که زخمی هم بودم، تشنه و گرسنه زنده ماندم و به جای خودم را پنهان کردم. بعد از ۴۰ روز زمانی که کمی سرحال شدم و به آن محل رفتم، دیدم که در پهلوی قبری که فرمانده زبیر دفن شده بود، دیدم که قبری را برای منم آماده کرده تا پیدایم کنند و آنجا دفنم کنند. شهادت بهترین نعمت خداوند است که به بندگان رستگار و پاک خدا (ج) نصیب می‌شود و من واقعاً سپاسگزارم خداوند بی نیازی را که اوست زنده می‌کند و می‌میراند.
خبرگزاری: بله، واقعاً خاطره دردناکی و درعین حال جالبی بود. سپاسگزارم از اینکه به عنوان روایتی از تاریخ با ما شریک ساختید. جناب قوماندان صاحب! در اخیر می‌خواهیم پیام شما را به مردم و همسنگران تان داشته باشیم.
صدیق اندرابی: خواهش می‌کنم. طبعاً هرکس به هرشکلی مبارزه می‌کند و ما هم مدیون شما هستیم که صدای رسای ملت مظلوم افغانستان به جهانیان هستین و خداوند به همه‌ای ما و شما توفیق نصیب بکند.
بحث و گفتگو