به گزارش اسپوتنیک، چاندران نایر، مؤسس مؤسسه آینده جهانی، در مقاله ای برای The National Interestاین عقیده را بیان کرد، کشورهای غربی که واقعیت جدید را انکار می کنند، با یک "محاسبه بزرگ" مواجه می شوند که منجر به یک جهان چند قطبی پساغربی خواهد شد.
همانطور که نویسنده اشاره می کند، "پیش نیازهای یک محاسبه بزرگ" از قدرت های غربی اکنون در حال شکل گیری است. او گفت: "این باورها و ساختارهای دیرینه‌ای را که در قرن‌های گذشته از سلطه جهانی غرب حمایت کرده‌اند را به چالش می‌کشد و ماهیت حق ادعایی غرب برای رهبری سلسله مراتب جهانی را افشا می‌کند."
به نظر او، این وضعیت به دلیل پنج روند کلیدی است که غرب را وادار می کند تا با آینده ای چندقطبی سازگار شود که در آن قدرت باید تقسیم شود.
اول، این یک تجدید نظر در تاریخ معمول است. همانطور که نیر اشاره می کند، غرب در سراسر دوران استعمار وقایع تاریخی را به صورت گزینشی تفسیر می کرد و این مهارت را به کمال می رساند و خود را خالق تمدن مدرن و نیرویی معرفی می کرد که خیر را ترویج می کند. با این حال، اکنون وضعیت در حال تغییر است: فناوری اطلاعات انحصار اطلاعات و تاریخ را که زمانی متعلق به سانسورچیان غربی بود، از بین برده است؛
گرایش دوم، ارزیابی مجدد نظم بین المللی "مبتنی بر قواعد" است که باعث "تمسخرهای فراوان" در سراسر جهان می شود که ابزار کشورهای غربی برای حفظ هژمونی خود به حساب می روند. او گفت که ناامیدی از اینکه غرب دائماً قوانین خود را زیر پا می گذارد در حال افزایش است و به همین دلیل است که مشروعیت این نظم به طور فزاینده ای زیر سؤال می رود؛
ثالثاً، افشای "صلح بانی" به روش غربی است. بنابراین، بخش عمده جهان بر این باور است که غرب به رهبری آمریکا نه تنها کمکی به صلح واقعی نمی کند، بلکه از جنگ ها نیز سود می برد. به گفته نیر، جهان دریافته است که نمی توان به تنهائی به غرب اعتماد کرد، به ویژه با توجه به اینکه اقتصاد آن عمدتاً از درگیری ها سود می برد؛
چهارم، سرنگونی روبنای مالی غرب "از تاج و تخت" است. همانطور که نویسنده اشاره می کند، بر کسی پوشیده نیست که قدرت های غربی آشکارا از قدرت مالی خود برای منافع و اهداف ژئوپلیتیکی استفاده می کنند. در حال حاضر تلاش هایی برای حذف "امتیاز گزاف" آمریکا در ارتباط با دالر در حال انجام است، علاوه بر این کشورها به دنبال جایگزینی برای سیستم بانکی سوئیفت هستند که در تحریم های غرب مورد استفاده قرار گرفته است.
پنجم، سقوط اعتماد به مطبوعات غربی است که در یک لحظه حساس اتفاق افتاده است: در چند سال گذشته، نقص در کار رسانه ها چشمان جامعه جهانی را به این واقعیت باز کرده است که بخش های مورد علاقه غرب از نظم جهانی در ازهان مردم کاشته و منتشر می شود.
نویسنده در پایان چنین نتیجه گیری می کند: همانطور که نیر اشاره می کند، کشورهای غربی در حباب "انکار واقعیت" که خودشان ایجاد کرده اند زندگی می کنند، اما زمان آن فرا رسیده است که بفهمند دنیا دیگر آن چیزی نیست که پس از پایان جنگ سرد بود. "گذشته به پایان رسیده است و غرب به سادگی از قدرت سیاسی و مالی سابق برخوردار نیست و مشروعیت بین المللی را هم ندارد."