واگذاری هواپیماهای افغانستان به تاجیکستان و ازبیکستان/ امریکا کشته را می خواهد قربانی مجرا کند

ایالات متحده امریکا با بذل و بخششی یک یا چند فروند هواپیمای که عملا از دسترس اش بیرون شده به نوعی می خواهد که بذر نفاق را در شمال افغانستان، بین این کشور و همسایگانش برای یک مدتی طولانی به کار بیاندازد.
Sputnik
در زمان فروافتادن دولت پیشین افغانستان، خلبانان این کشور 46 هواپیماهای گوناگون را به کشور تاجیکستان و ازبیکستان انتقال دادند تا این هواپیماها به دست گروه طالبان نیافتد. اکنون روزنامه ای پولیتیکو به نقل از یک مقام ارشد پنتاگون که نخواسته نامش گرفته شود، نوشته است، که واشنگتن قصد دارد در ازای توافق غیررسمی برای "تعمیق روابط امنیتی" در زمینه حفاظت از مرزها و مبارزه با تروریسم، شماری از این هواپیماها را در اختیار دولت‌های ازبیکستان و تاجیکستان قرار دهد.
گروه طالبان اصرار دارند، که این هواپیماها متعلق به افغانستان است و خواستار بازگرداندن آنها هستند. با این حال، مقام های ازبیکستان و تاجیکستان می گویند، که آنها دارایی ایالات متحده هستند و بازگردانده نمی شوند. به گفته یک مقام ارشد وزارت دفاع ایالات متحده، هر دو کشور آسیای مرکزی "مطمئناً بسیار علاقه مند" به حفظ این هواپیما هستند.
مذاکرات گروه طالبان با کشورهای همسایه برای بازگرداندن هواپیماها
امریکا با چنین کارهایش می خواهد بذر نفاق در بین کشورهای منطقه بپاشد
در این پیوند آقای افشار کارشناس سیاسی و فعال فرهنگی درباره این که تاشکند و دوشنبه تا چه اندازه دوستدار چنین همکاری ها هستند، چنین دیدگاهش را بیان کرد: " در قسمت سوالی که مطرح شد باید عرض کنم که امریکایی ها معمولا در تمامی تصامیم و برنامه هایش که ظاهرش بوی کمک و همکاری داده میشه ولی فی الواقع، زمینه سازی یک بحرانی جدید یک فتنه جدید و یک کشمکش جدید در منطقه را فراهم میسازه".
او همچنان درباره واگذاری هواپیماهای افغانستان به این دو کشور افزود: "در بحث هواپیماهای که از افغانستان به کشورهای همسایه از آن میان تاجیکستان و ازبیکستان منتقل شده باید عرض کنم که یکم این که تاجیکستان و ازبیکستان معمولا از کشورهای محسوب میشن که درگیری خاصی با همسایگان شان ندارند و اساسا اونا ارتش به این معنا که خواسته باشند آماده بکنن برای جنگ های همه جانبه تا حالا از بدو ظهور و بروز این کشورها مشاهده نشده. لهذا اونا به همی جهت در این حوزه در حوزه ای سرمایه گذاری روی ارتش های خود شان صرفا در حد معقول سرمایه گذاری کردند و نیازی به سلاح های متعدد ندیده اند".
او همچنان درباره نیاز این کشورها به چنین کمک های نظامی امریکا روشنی انداخته گفت: "امریکایی ها اگر واقعا علاقمند کمک به کشورهای مثل تاجیکستان و ازبیکستان می بودند در سالهای گذشته هم می توانستند کمک های نظامی به این دو کشور داشته باشند. ما یک مثل در افغانستان داریم، میگیم که طرف کشته را به قربانی داره مجرا می کنه، حالا هم امریکایی عملا می دانند که این هواپیماها امکان برگشت به امریکا را نداره عملا از دست رس ازونا مانند میلیارد ها دالر دیگی تسلیحات نظامی که از امریکایی ها در افغانستان جا ماند و اونا فرار کردند بیرون شده و نتوانستند با خود شان ببرند. حالا می خواهند با بذل و بخششی این هواپیماها را به این دو کشور که عملا یک نقطه اختلافی بین ازبیکستان و تاجیکستان و با دولت مستقر در افغانستان است، ایجاد کند. همین رقم که بعضی از بحران ها را میان ایران و افغانستان بر سر منابع آبی ایجاد کردند و بر او دامن زدند و او را عمق بخشیدند، همینطور در روابط تاجیکستان با ممکنه پاکستان دنبال یکسری احرام های اختلاف بگردند در قسمت دو همسایه شمالی افغانستان یعنی تاجیکستان و ازبیکستان همی موضوع میتانه برای سالهای طولانی به عنوان یک مانع اختلافی نقش بازی کنه و از همگرایی افغانستان با همسایگان شمالی شان جلوگیری کنه و به نوعی افغانستان را در محاصره ای همسایه ای قرار میته که با افغانستان نمی خواهند روابط حسنه دانشته باشند".
او چنین همکاری امریکا با کشورهای منطقه را پخش بذر نفاق در منطقه دانسته گفت: " من تصور میکنم که هر حرکت امریکا در منطقه نه به سود ملت های منطقه است و نه به سود منافع ملی کشورهای افغانستان ازبیکستان تاجیکستان و در این پروسه هم قطعا با حرکتی که امریکایی ها می خواهند ایجاد کنن و با بذل و بخششی که یک چند تا هواپیمای که عملا از دسترس خارج شده به نوعی می خواهند که بذر نفاق را در شمال افغانستان هم بین افغانستان و همسایگانش برای یک مدتی طولانی به کار بیاندازه".
گرایش امریکا به واگذاری هواپیماهای ارتش پیشین افغانستان به ازبیکستان و تاجیکستان
امریکا با ایجاد موازنه فرصت طلبانه به دنبال باجگیری سیاسی است
در مقدمه ، با شناخت مولفه های تاریخی و هویتیِ اقوام و مذاهب و احزاب سیاسی در ازبیکستان، تاجیکستان، ترکمنستان، قزاقستان، قرقیزستان و سرزمین‌های چون افغانستان، شمال شرق ایران، مغولستان، کشمیر، شمال و غرب پاکستان و بخشی از سین‌کیانگ (ترکستان شرقی قدیم) در غرب چین و جنوب سیبری در روسیه ،،می توان در جوامع این سرزمین ها، مفهوم امنیت و چگونگی استقرار امنیت را تصور کرد.
در دو صد سال گذشته رقابت بریتانیا با روسیه تزاری، سپس رقابت اتحاد جماهیر شوروی با ایالات متحده امریکا برای نفوذ در این مناطق ، ناشی از نبودِ قدرت سیاسی داخلی و ضعف امیر نشین های بخارا، سمرقند، خوقند ( فرغانه ) و خیوه ( خوارزم ) عامل اصلی بی ثباتی سیاسی در جوامع آسیای میانه است.
که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پدیدار شدن کشورهای تازه استقلال یافته بی ثباتی سیاسی به شکلی دیگری نمود یافته است اما به دلیلِ :
۱- جمعیت کم
۲-اقتصاد کوچک
۳- دسترسی سخت و دور بودن از مراکز ثروت جهانی مانند خلیج فارس که محل عمده انرژی جهانی است ، بی ثباتی در آسیای مرکزی ( میانه ) از سوی جوامعِ قدرت های بزرگ جهانی نادیده گرفته می شد تا بر اثرِ:
۱- توسعه ارتباطات و گسترش راه های دسترسیِ کشورهای آسیای میانه ( مرکزی) به دیگر مراکز ثروت و اقتصاد جهانی و افزایش جمعیت و ثروت منطقه .
۲- نیاز بیشتر به معادن و منابع طبیعی از سوی مراکز بزرگ صنعتی به ویژه چین.
۳- گسترش ناتو به سوی شرق
۴- درگیری های نظامی در اوکراین و تهدید تمامیت ارضی روسیه فدراتیو .
۵- رشد اسلام گرایی افراطی و گسترش تروریسم
۶- سیاست بلند مدت ایالات متحده امریکا برای تغییر نقشه سیاسی جهان با هدف تجزیه روسیه، چین، هند و ایران .
اهمیت کشورهای منطقه آسیای میانه ( مرکزی ) برای جوامع قدرتمند اقتصادی و صنعتی به ویژه کشورهای غربی و ایالات متحده امریکا، افزایش یافته است.
با این مقدمه حمید تبرزن کارشناساس مسایل سیاسی به پرسش های زیر چنین پاسخ ها را ارائه کرده است:
۱- تاشکند و دوشنبه تا چه اندازه به همکاری ها امنیتی با امریکا و ناتو علاقه مند هستند؟
۲- آیا دوشنبه و تاشکند به دنبال ساخت پیمان امنیتی با امریکا خواهند رفت؟
۳- آیا این کشورها ( تاجیکستان و ازبیکستان) به چنین کمک های نظامی نیاز دارند؟
۴- چنین "همکاری" با امریکا چه معنایی برای منطقه دارد؟
-در پاسخ به پرسش نخست باید گفت: گرایش تاشکند و دوشنبه به سوی پیمان امنیتی با ایالات متحده امریکا و ناتو بستگی دارد به اینکه بتوانند با کشورهای منطقه و همسایه مانند روسیه ، چین ، ایران ، هند و پاکستان بتوانند به پیمان امنیتی کارآمد و نتیجه بخش برسند یا خیر و شرط بقای این پیمان امنیتی این است که بتوانند سطح همکاری امنیتی را به سطح همکاری سیاسی و اقتصادی و علمی گسترش و افزایش دهند.
-در پاسخ به پرسش دوم؛ در حال حاضر با توجه به قدرت نظامی روسیه ، چین و ایران در مبارزه با تروریسم و مبارزه با رشد اسلامگرای افراطی ، دوشنبه و تاشکند علاقه ای به همکاری گسترده نظامی با ایالات متحده ندارند اما برای هشدار دادن به روسیه و چین و ایران چنانچه نتوانند سطح همکاری امنیتی را به سطح همکاری سیاسی و اقتصادی برسانند درهای همکاری نظامی با ایالات متحده آمریکا بسته نیست و امکان توسعه و نفوذ ایالات متحده در منطقه وجود دارد.
-در پاسخ به پرسش سوم، با توجه به زیر ساخت های نظامی بجا مانده از اتحاد جماهیر شوروی و وجود پایگاه های روسیه فدراتیو و همکاری نظامی ایران با تاجیکستان تاکنون به همکاری با ایالات متحده برای دوشنبه و تاشکند نیازی متصور نیست و اولویتی ندارد
-پاسخ پرسش چهارم در پاسخ های سه گانه بالا نهفته است، معنا و پیام ارتباطات تاشکند و دوشنبه با ایالات متحده چنین است؛ اگر کشورهای منطقه آسیای مرکزی ( میانه ) و همسایگان آنان نتوانند پیمان امنیتی دسته جمعی را شکل دهند و امنیت منطقه ی را تامین نکنند و اگر به فرض امنیت منطقه تامین شد ولی سطح همکاری امنیتی به همکاری سیاسی و اقتصادی ارتقا و افزایش نیآبد، گزینه بعدی برای همکاری امنیتی، سیاسی و اقتصادی کشور ایالات متحده امریکا خواهد بود که پیآمد آن، توسعه ناتو به شرق و تاسیس پایگاه های نظامی ناتو در مرزهای روسیه ، چین و ایران خواهد بود که در سپهر سیاسی چنین رفتاری نه موازنه منفی است و نه موازنه مثبت بلکه رفتاری فرصت طلبانه است که امکان ایجاد یک ساختار سیاسی و‌ حقوقی برای برقراری یک نظام همکاری جمعی را فراهم نمی سازد.
تبرزن در ادامه افزود، که نکته مهم که نباید ناگفته بماند و شایسته و بایسته است که یادآوری شود این است که " ایجاد موازنه فرصت طلبانه " نوعی باجگیری سیاسی به حساب می آید و چنین باجگیرانی نمی توانند متحدان قابل اعتمادی باشند چون عهد و پیمانِ " سیاستمداران فرصت طلبِ وسط باز " برپایه ی مفاهیم بنیادین سیاسی نیست بلکه می خواهند فرصت طلبانه، از رقابت های قدرت های سیاسی و اقتصادی و نظامی، بهره برداری کنند.
که پس از روی کارآمدن دونالد ترامپ در سپهر سیاسی ایالات متحده امریکا چنین فرصت طلبیِ سیاسی به نام "موازنه ی فرصت طلبانه"یا"موازنه ی وسط بازی " دیگر امکان پذیر نیست بلکه ایالات متحده امریکا با زیرکی چنین کشورها و سیاستمداران "وسط بازی" را قربانی توسعه طلبی خود می کند. همان کاری که با اوکراین و سیاستمداران " وسط باز " اوکراین کردند.
او همچنان درباره واگذاری هواپیماهای افغانستان به تاجیکستان و ازبیکستان از سوی امریکا افزود: هواپیماهای منتقل شده از افغانستان به تاشکند و دوشنبه، این تسلیحات مانند اسباب بازی های بچگانه ی هستند تا شاید مزه ی تسلیحات مجانیِ امریکای به مذاقِ "سیاستمداران وسط باز " خوش آید و فریفته این اسباب بازی های خطرناک بشوند و بازیچه ی در دست سیاستمداران امریکای باشند .
یادآوری می کنیم، که با در آستانه چیرگی گروه طالبان بر افغانستان، بسیاری از خلبانان افغانستان با هواپیماهای شان به کشور تاجیکستان و ازبیکستان گریختند و از افتادن این هواپیماها به دست گروه طالبان جلوگیری کردند. اما گروه طالبان تاکنون چندبار از کشورهای تاجیکستان و ازبیکستان خواسته است تا این هوایپماها را به این گروه تحویل بدهند.
بحث و گفتگو