بزرگنمایی طالبان درباره زلزله زدگان و خاموشی درباره یورش بر بلخاب

در حالی که زلزله زدگان در افغانستان نیاز به کمک دارند، گروه طالبان نیروهایش را برای درگیری در بلخاب فرستاده است.
Sputnik
به گزارش اسپوتنیک به نقل از رسانه ها، چند روز پیش گروه طالبان اعلام کردند که در چند ولایت افغانستان زلزله رخ داده و بیش از 2500 نفر کشته و زخمی شده اند و پس از آن این گروه صد میلیون افغانی برای آسیب دیدگان این زلزله اختصاص دادند.
وقوع دومین زلزله در پکتیکا؛ 5 تن جان باخته و 11 تن زخمی شدند
کارشناسان در این باره می گویند، که در حالی که زلزله زدگان نیاز شدید به کمک نیاز دارند و باید طالبان نیروهایش را برای کمک به این زلزله زدگان بسیج کنند، این گروه نیروهایش برای جنگ به ولسوالی بلخاب با فرمانده مهدی فرستاده است.
زلزله زدگان در حال حاضر نیاز شدید به کمک دارند و از آنجا که بیشتر آسیب دیدگان زنان و کودکان هستند، آنها نیاز به درمان دارند و اما داکتران و پرستاران زن بسیار کم می باشد و یا در برخی از مناطق اصلا وجود ندارند.
این کارشناسان می گویند، که گروه طالبان به زندگی شهروندان افغانستان اهمیت نمی دهند و دنبال اجرای دیدگاه های خود هستند.
گریز طالبان از ترخوج مرکز ولسوالی بلخاب
این کارشناسان می افزایند، که یا گروه طالبان درباره زلزله زدگان بزرگنمایی کرده اند و یا اینکه در فکر آنها نیستند، چون اگر در فکر این شهروندان افغانستانی می بودند، حداقل نیروهای خود را برای کمک به آنها بسیج می کردند و به جای فرستادن به بلخاب به ولایت های زلزله زده برای کمک می فرستادند.
سید حسین سنچارکی درباره یورش طالبان به بلخاب چنین نوشته است: لشکرکشی به بلخاب، خطای راهبردی طالبان. تا همین اکنون هم تلفات و خسارات لشکر کشی طالبان به بلخاب بسیار بیشتر از جبهات دیگر بوده است، اماپیامدهای این تهاجم می تواند چنین باشد: - غرور و نخوت نظامی طالبان شکسته می شود -بلخاب به یک زخم خونین این گروه که مرگبار خواهد شد تبدیل می شود -بلخاب به پایگاه نیروهای ضد طالبان از سراسر مناطق مرکزی و مبارزان شمال تبدیل می شود -بر فرض تصرف مرکز ولسوالی بلخاب، حفظ و نگهداری و اکمال آن توسط یک نیروی غیر بومی و اشغالگر بسیار سخت و پر هزینه و خونین خواهد بود. -مقاومت بلخاب با جبههٔ مقاومت ملی و سایر جریان های ضد طالبان گره خواهد خورد و به یک نهضت کلان و سر تاسری مبدل خواهد شد. -مهدی که افکارش خیلی متفاوت با تفکر متحجرانه طالبان است و همواره از بازشدن مکاتب دخترانه، حقوق مساوی شهروندی و آزادی و عدالت سخن زده است، به نماد مقاومت هزاره ها در برابر برتری طلبی و تبعیض تباری تبدیل شده و از گذشتهٔ طالبانی اش تبری خواهد جست. جنگ طالبان در بلخاب سرنوشت این گروه را با درد و فاجعه برای خودش رقم خواهد زد. طالب اگر عقل سیاسی می داشت مهدی و بلخاب را به حال خودش رها می کرد و بی اعتنا از کنار آن می گذشت اما تعطیل کردن همهٔ جبهات دیگر و تمرکز تمام نیروهایش به سمت بلخاب تنها اهمیت تاریخی و راهبردی بلخاب و قامت خم نشدهٔ مبارزان آن را برجسته تر می سازد و بس!
برخی کارشناسان درباره امارت گروه طالبان و تنش های مهدی مجاهد می گویند: اکنون اگرچه در افغانستان همه ظواهر اسلامی برقرار و محفوظ است و نمازهای جماعت و نماز جمعه از دیگر زمان ها بیشتر برقرار است و صدای اذان بلند و حتی گسترده تر از دوره های پیشین است، منتها ترس ووحشت حاکم بر جامعه استوار، فقر در حال گسترش، درونمایه اسلام یعنی عدالت و رعایت حقوق مردم و آنچه اسلام برای آنها ظهور کرد، وجود ندارد. مردم عادی ممکن نمی فهمند که از اسلام تنها پوسته ای مانده و هسته و درونمایه از بین رفته است. پس بر پیشوایان جامعه لازم است تا مردم را متوجه کند، که روح اسلام وجود ندارد و اگر این طور ادامه پیدا کند اثری از اسلام و عدالت نخواهد ماند، از اینرو خیزش ضروری است و باید وارد میدان شد و باید حماسه آفرید و سپاه جهل و حتی اندیشه جاهلانه آن را باید ریشه کن کرد و منتظر تراژدی نباشیم و با درست کردن رویدادهای تخیلی تراژدی، خود را از خیزش برای حماسه برائت ندهیم و این حماسه ما برای آزادی پاک است و پاک خواهد بود.
بحث و گفتگو