به گزارش اسپوتنیک، فرهاد دریا آواز خوان مشهور افغانستان با انتشار نامه ای سرگشاده به اشرف غنی رئیس جمهور گریزی پیشین افغانستان، از پیام عیدی او انتقاد کرده و گفته است، آنچه من و میلیون ها هموطن منتظر شنیدنش بودیم از شما نشنیدیم.
او در این نامه اشرف غنی را خطاب قرار داده و نوشته است، که مردم میخواهند بدانند کدام دستها، به کدام قیمتها و به کدامین جرم و گناه، یک شبه همگی و همه چیز را فروختند! نظر به موقف و مسؤلیتی که داشتید، پاسخ به این پرسشها تنها باید نزد شما باشد. مصلحتاندیشی و خاموشی بیشتر شما، ممکن است احتمال این باور - که خود تان از مهرههای مرکزی این توطئه بودید - را چاقتر و قویتر میکند.
او افزوده است: جناب غنی! من هم مانند صدها هزار شهروند دیگر، در نخستین روزهای حکومتداریی تان به خاطر پیشینهی آکادمیک و به احترام چند کتاب که در زندگی خوانده و حتا نوشتهاید، و به ده ها دلیل دیگر، شما را انسانی صادق، و دوستدار افغانستان فکر میکردیم. اما پس از تماشای کارکردهای نادرست و پر از تعصب اکثریت اعضای رهبریی جمهوریت، به یک مخالف و منتقد جدی حکومت تان مبدل شدم - و این مخالفت با فرار غیر مسؤلانهی رهبری، شدتی بیشتر یافت. امروز یک ملت بر شما سخت خشمگین است. "شاید" بتوانید با افشای حقایق ناگفته، تا حدی نارضایتی یک ملت را کمتر کنید.
در ادامه پیام دریا آمده است، که وقتی در پیام عیدی تان اعتراف کردید که "انحصار قدرت، اوضاع افغانستان را وخیمتر میسازد." باخود گفتم ایشان درسی را تکرار میکند که خودش در زمان حکومت خود، آن را از یاد برده بود، و با خیال راحت گذاشت تا افغانستان تا گلو در لجن امروزی فرو رود.
او همچنان از وضعیت کنونی افغانستان انتقاد کرده و نوشته است، که این نامه صدای سربازی است که از وطن، از خاک، از جمهوریت و از محل اقامت شما در ارگ به بهای خون و جان شیرین خود دفاع کرد، اما پس از فرار شما امروز با مرگ و شکنجه دست و پنجه نرم میکند. این نامه صدای دخترانی است که شما آنها را آیندهی افغانستان خطاب میکردید. اما گذاشتید آیندهی آنها زیر شلاق و دُرّهی یک جماعت ظالم و جاهل نابود شود. این نامه صدای هنرمندانی است که سالها برای حمایت از ارزشهای ایدهآل جمهوری و رسیدن به یک وطن آزاد و آباد و خالی از بیعدالتی و تعصب، سرودند و به دانش و عقل و خرد شما اعتماد کردند. اما شما گذاشتید گلوی شان را به جرم عشق و مثبتاندیشی، با تفنگ و خنجرِ تحریم پاره کنند و شما از دور تماشا کردید!
او باز هم غنی را خطاب قرار داده و نوشته است:
آقای غنی!
در این دنیای دُمدار و شاخدار، هر چیزی امکان دارد. اگر قرار باشد روزی از خارج - و یا کی میداند شاید از داخل وطن - به مردم پیامی داشته باشید، خوب است این موارد را واضح و مختصر به مردم توضیح بدهید:
شما به حیث سرقومندان "اعلی" - در حالی که دل به شکست و فرار داده بودید - به کدامین منطق قهرمانان امنیتی را حتی تا دم سقوط کابل در وضعیت دفاعِ فعال نگه داشته بودید؟ فرمان تسلیمی و گذاشتن اسلحه برزمین، از کدام مرجع به قهرمانان امنیتی مخابره میشد؟ مسؤل و مقصر اصلی از همپاشیدن و شکست یک اردوی مجهز سه صد هزار نفریِ قهرمان، کیها بودند؟ (راستش نمیخواهم مقاومت رهبر اوکرایین در برابر ابر قدرت روسیه را با فرار جمهوریت در برابر چند موترسایکلسوار مزدور مقایسه کنم!)
او درباره فروافتادن جمهوریت دیدگاهش را چنین بیان کرده است: حقیقت این است که سقوط جمهوریت، سقوط نظامی نی، بلکه سقوط اخلاقی بود؛ سقوطی که توسط خیانت و توطئهی یک گروه خاص، به مرور زمان و پلان شده، عملی شد. اگر شما جزءِ گروه خیانت نبودید، هنوز هم شاید فرصت باشد تا به مردم وضاحت بدهید چه بلای بالای مردم نازل شد.
در پایان نامه سرگشاده اش دریا افزوده است: این نامه، به هیچ صورت تحلیلی سیاسی نیست - که سیاست کار من نیست. و نیز به دلیل نفرت از کسی و یا به اصطلاح از سرِ “بیمضمونی” و برای پُر کردن فیسبوک نوشته نشده، و من هم شوقی به نوشتن در مورد شما ندارم. زندگی من پر از عشق و مضامین زیباست که میتوانم تا قیامت در مورد آنها بنویسم و خوش باشم. شوربختانه ملتی که علاقهی به نوشتن و خواندن تاریخ خود ندارد، حداقل این حق را دارد که بداند بر سرنوشت ایشان، چه معاملهی صورت گرفته است.
یادآوری می کنیم، که گروه طالبان در جریان یک ماه بدون هیچگونه درگیری نزدیک به 33 ولایت افغانستان را تصرف کرد و به تاریخ 15 اگوست جنگجویان این گروه وارد کابل شدند.