به گزارش اسپوتنیک، اندری نیکولایویچ سرنکو مدیر مرکز تحلیلی جامعه دانشمندان سیاسی روسیه، رئیس مرکز مطالعات سیاست افغانستان در مورد وضع افغانستان ابراز نظر نموده گفت: "اولاً با روی کار آمدن طالبان در افغانستان، شیوه زندگی افغان ها تغییر کرده است. طالبان عملاً روند برچیدن نهادهای دولتی و نظام را در کشور آغاز کرده اند، روند استقرار رژیم های جدید که به آن امارت اسلامی می گویند. در واقع، ما در مورد رژیم حکومت نظامی صحبت می کنیم، یعنی تصرف نظامی قدرت با ابزارهای مسلحانه، که در ماه اگست در افغانستان اتفاق افتاد. امروز می بینیم که رژیم نظامی حکومت طالبان سعی دارد خود را زیر پرچم امارت اسلامی تقویت کند. همچنان، سرویس های ویژه پاکستان اپراتورهای اصلی طالبان باقی مانده اند و نفوذ اسلام آباد بر کابل بسیار قوی است. بنابراین می توان گفت که تصرف قدرت در افغانستان توسط طالبان منجر به این واقعیت شد که این کشور عملاً به مستعمره پاکستان تبدیل شده استو طالبان در این مورد وظیفه یک اداره اشغالگر را ایفا می کند که افغانستان را کنترل می نماید و مطابق با توصیه های ارتش و سرویس های ویژه پاکستان عمل می کند".
سرنکو تاکید کرد که در سیاست داخلی افغانستان، یک بحران سیستماتیک بشردوستانه وجود دارد، زیرا ما در مورد تخریب سیستم مراقبت های صحی، تامین اجتماعی و آموزش صحبت می کنیم. سیستم بانکی عملاً فلج شده، اقتصاد سقوط کرده است، محیط کسب و کار در حال عبور از یک بحران مطلق است، مشکل فقیر شدن سریع جمعیت، کاهش سطح زندگی، که قبلا در افغانستان پایین بود، بسیار حاد است. همزمان، بحران غذایی وحشتناک در حال وقوع است. واقعیت این است که افغانها واقعاً منتظر هیچ چیز خوبی نیستند. بنابراین، پیروزی نظامی طالبان منجر به فروپاشی دولت افغانستان و نابودی نهادهای آن شد. امروز شاهد ناتوانی طالبان در برقراری زندگی عادی روزمره در این کشور و تلاش برای ایجاد یک رژیم دیکتاتوری شخصی هستیم. یک روند سلطهزدایی از افغانستان و تبدیل آن به یک مستعمره پاکستان وجود دارد.
وی به سوال اینکه طالبان هنوز به چه اهدافی دست نیافته اند؟ پاسخ داده گفت که هدف اصلی طالبان به دست گرفتن قدرت در افغانستان بود که در ماه اگست سال گذشته به آن دست یافتند. اهداف بعدی عبارت بودند از: اولاً به رسمیت شناختن رژیم آنها در جهان و ثانیاً ایجاد کمک کنندگان بین المللی که بر اساس سیستماتیک بتوانند به طور منظم به رژیم طالبان در افغانستان در مقادیر قابل توجهی تمویل کنند. این دو وظیفه از سوی طالبان انجام نشده است. طالبان نتوانستند با جامعه جهانی به سازش برسند: علیرغم تمام تلاش های آنها و اپراتورهای پاکستانی آنها، تمام جهان از به رسمیت شناختن رژیم طالبان خودداری می کند. عجیب است که حتی پاکستان که در واقع به شدت در تلاش برای حل این مشکل است، از به رسمیت شناختن طالبان به تنهایی عجله نمی کند.
همچنین یافتن کمک کنندگان بین المللی که بتوانند به طور منظم از رژیم طالبان حمایت مالی کنند، ممکن نبود. هیچ فردی حاضر به ارائه چنین حمایتی نیست. اما در حین حال، انواع و اقسام وجوه و پروژه ها وجود دارد که کمک های بشردوستانه را به افغان ها ارائه می کند. طالبان می خواستند همان رژیم تمویل خارجی را که قبل از به قدرت رسیدن آنها در دوران ریاست جمهوری اشرف غنی وجود داشت، حفظ کنند. اما بدیهی است که این یک هدف کاملاً خارق العاده است و هرگز محقق نخواهد شد، زیرا رژیم فعلی، همانطور که قبلاً اشاره کردم، هیچ کس قصد تأمین مالی ندارد.
فعلاً طالبان به بحران داخلی عمیق فرو رفته اند، زیرا خود طالبان نمی دانند در آینده چه کاری انجام دهند. تسخیر قدرت نه تنها برای آنها موفقیت آمیز بود، بلکه نوعی تله سیاسی نیز بود. گرفتن قدرت کافی نیست، مهم این است که آن را دور بریزیم و آن را حفظ کنیم. بنابراین، زمانهای بسیار سختی برای طالبان فرا میرسد، زمانی که آنها به مرور زمان در معرض خطر از دست دادن قدرت هستند. من معتقدم، حداقل در شکلی که طالبان به قدرت رسیدند، ممکن است دیگر معماری قدیمی سلطه سیاسی بر افغانستان را حفظ نکنند.
وی در مورد این که طالبان تا کی می توانند در قدرت باقی بمانند؟ گفت: " من فکر می کنم که قالب حکومت طالبان که در حال حاضر شاهد آن هستیم و به دنبال نتایج پیروزی اگست شکل گرفت، ممکن است نباشد. طولانی ماندن این قالب حکومت طالبان با تسلط جناح حقانی، درگیری بین جناح حقانی و جناح دوحه مشخص می شود. علاوه بر این، باید رشد آشکار تناقضات بین رهبری طالبان در کابل و فرماندهان گروه ها در ولایات مختلف افغانستان به ویژه در ولایات شمال را نیز اضافه کرد. در درون طالبان، درگیریهای قومی بین پشتونهای مسلط و گروههای تاجیک و ازبک که در زمان خود به آنها پیوستند، امکانپذیر است. بنابراین، من فکر می کنم که در شکل کنونی خود، که در آن حکومت نظامی وجود دارد، ممکن است مدت زیادی دوام نیاورد، حتی برای یک سال".
اندری افزود که من تاکنون هیچ مدعی واقعی برای قدرت در افغانستان را نمی بیند. تنها پنج ماه از به قدرت رسیدن طالبان می گذرد و این مدت زمان زیادی نیست. البته باید مدتی بیشتر صبر کرد و شاید در بهار یا تابستان 2022 تغییرات سیاسی در افغانستان رخ دهد، یعنی ظهور یک مقاومت مسلحانه متحدتر ضد طالبان که برای به دست گرفتن کنترل اعمال خواهد شد. حداقل از چندین ولایت افغانستان و این یک واقعیت نیست که طالبان قادر به جلوگیری از این امر باشند.
اگر طالبان میانهرو مشروط بتواند جناح حقانی را از قدرت بیرون کند و رژیم را قابل مذاکرهتر و معتدلتر کند، شاید از جنگ داخلی جلوگیری شود. من فکر می کنم سال 2022 نقطه عطفی برای افغانستان خواهد بود، زمانی که لازم است به دنبال نتایج زمستان پر دردسر فعلی که با مشکلات جدی برای تمام افغانستان مواجه است، انتخاب شود.