اسپوتنیک به نقل از مجله امریکن کنسروتیو می نویسد: امریکاییهای طرفدار جنگ ناراضی هستند: چرا ما باید آن کشور را ترک کنیم اگر توانستیم با هزینهای اندک از افغانستان دفاع کنیم؟ آنها میگویند که امریکا طالبان (گروه ممنوع در روسیه) را تحت کنترول خود داشتند و از دولت کابل حمایت میکردند و بابت آن تنها 300 میلیون دالر در روز پرداخت میکردند و با کمک تنها 2500 سرباز این کار را انجام می دادند.
این درست نیست. حتی زمانی که نیروهای مسلح امریکا در افغانستان بودند، طالبان به حملات خود ادامه دادند و مناطق روستایی را تصرف کردند که در آن فقر و ناامیدی شدید از دولت تحت حمایت امریکا وجود دارد - طالبان حتی به شهر بزرگ کندهار رسیدند. علاوه بر این، هزینه های اشغال 20 ساله را نمی توان به راحتی حساب کرد. پیامدهای عملیات نظامی در افغانستان محدود به قلمرو این کشور نیست. این پیامدها کل منطقه و حتی جهان را نیز تحت تأثیر قرار داد. و یکی از پیامدهای منفی آن، افزایش قاچاق موادمخدر در سراسر جهان بود.
خشخاش تریاک قرن ها در افغانستان در حال رشد بوده است، اما تنها در دهه 1980 بود که مجاهدین از آن برای تأمین بودجه مقاومت در برابر سربازان شوروی استفاده کردند. هنگامی که مقامات ایران همسایه عملاً تریاک را ممنوع کردند، تقاضا برای مواد افیونی (تریاکی) افزایش یافت و حجم کشت آن در افغانستان بیشتر شد. امریکایی ها چشم خود را بر روی این مشکل بستند، زیرا آنها آماده انجام هر کاری برای جلوگیری از روس ها بودند. در نتیجه، افغانستان به مرکز جهانی تامین مواد افیونی تبدیل شده است.
با روی کار آمدن طالبان، کشت خشخاش همچنان رو به رشد بود و در سال 2000 میلادی، ملاعمر، رهبرطالبان، طی فرمان، کشت خشخاش را خلاف اسلام دانسته و ممنوعیت کشت این گیاه را در افغانستان علام کرد. این یک اقدام نسبتاً موفق بود، اگرچه به اقتصاد افغانستان آسیب رساند. بر اساس کار تحقیقی «نظر سنجی تریاک افغانستان، در سال 2000» خشخاش در 82 هزار هکتار از اراضی افغانستان و در سال 2001 تنها 8 هزار هکتار کشت شد.
امریکایی ها وارد افغانستان شدند، دولت جدیدی روی کار آمد و کشت خشخاش به سرعت افزایش یافت. تا سال 2003 میلادی، مساحتی که دانه های خشخاش اشغال کرده بود تقریباً به سطوحی رسید که قبل از صدور فرمان ملاعمر بود و تا آغاز سال 2004 از این حد فراتر رفته بود. و همه آنها عمدتا مناطق فقیرنشین روستایی بودند که از دولت مرکزی ناراضی بودند. در نتیجه، خشخاش به یک منبع مالی تمام نشدنی برای طالبان تبدیل شده است. امریکا و دولت افغانستان تلاش کرده اند که تریاک را ممنوع کرده و حتی مزارع آن را نابود کنند. با این حال، آنها با این کار، کشاورزان بیشتری را به آغوش طالبان کشاندند. در سال 2009 میلادی، دولت اوباما اعتراف کرد که استراتژی ریشه کن کردن خشخاش شکست خورده است. واشنگتن شروع به توزیع وجوه مبارزه با موادمخدر به مقامات محلی کرد، اما کشت خشخاش به رشد خود ادامه داد. در سال 2014 میلادی، جان سوپکو بازرس ویژه امریکا برای بازسازی افغانستان هشدار داد که کمپین 7.6 میلیارد دالری امریکا علیه خشخاش افغان شکست خورده است: «حجم کشت و تولید در حال افزایش است، حجم سرکوب و تخریب کاهش می یابد. حمایت مالی از شورشیان در حال افزایش است و اعتیاد و مصرف مواد مخدر در افغانستان به سطح بی سابقهای رسیده است».
نه تنها طالبان، بلکه دولت مرکزی افغانستان نیز به تریاک وابسته بودند. دولت به شدت به دنبال بودجه بود و مقامات فاسد همیشه آماده بودند جیب خود را با پول پُر کنند. بخش کشاورزی از خشخاش سود بیشتری داشت تا گندم، که قبلاً محصول اصلی محسوب می شد. خشخاش همچنین به مبارزه با بیکاری کمک کرد، زیرا به نیروی زیادی نیاز داشت. در سال 2018 ، دفتر مبارزه با مواد مخدر و جنایت سازمان ملل متحد نوشت که تریاک و تجارت تریاک در افغانستان 20 تا 32 درصد از کل تولید را تشکیل می دهد و مساحت اشغال شده توسط خشخاش از سال 2000 میلادی، چهار برابر شده است.
کار به جایی رسید که خانم واندا فلباب براون، عضو ارشد موسسه بروکینگز، سال گذشته در پارلمان بریتانیا گفت که «ممکن است جامعه بینالمللی قبلاً با اقتصاد مواد مخدر قوی مانند افغانستان روبرو نبوده است». هروئین افغانی 85 تا 90 درصد بازار جهانی مواد مخدر را تشکیل می دهد و در حالی است که اکثر موادمخدر امریکای لاتین به ایالات متحده امریکا می رسند، اقیانوس اطلس هنوز نمی تواند بهطور کامل ما را از رونق مواد افیونی که جرقه زده ایم محافظت کند. ما یک «دولت موادمخدر» ایجاد کرده ایم، به نظر می رسد کلمبیای دهه 1990 در کنار آن فقط یک مرکز توانبخشی است.
حالا که ارتش امریکا کابل را ترک میکند، بعد چه خواهد شد؟ به احتمال زیاد، طالبان بین دو گزینه دچار اختلاف خواهند شد. از یک سو، طالبان اکنون میخواهند از مشروعیت بینالمللی بیشتری نسبت به گذشته برخوردار شوند. این امر می تواند آنها را مجبور کند که دوباره ممنوعیت شدید موادمخدر را وضع کنند. از سوی دیگر، امروزه تریاک بسیار قوی تر از گذشته در اقتصاد افغانستان بافته شده است. رقابت شدید با موادمخدر مصنوعی مانند فنتانیل نیز باید در نظر گرفته شود.
هر طوری شده، نباید فراموش کنیم که هروئین ماری جوانا یا کوکائین یا برخی از «نمک های حمام» فانتزی نیست. اینجا در امریکا، تریاک کل شهرها را چیده و سیاست ما را خراب کرده است. آیا امریکا افغانستان را تضعیف می کند؟ نه، این افغانستان است که امریکا، و همچنین اروپا و آسیا را تضعیف می کند. این همان چیزی است که امریکایی ها از یک کمپین 20 ساله دریافت کردند که برای آن دالر و خون پرداختند. در نتیجه یک عملیات اعزام به قصد صادرات دیموکراسی، ما کشوری داریم که مادهای را صادر می کند که یکی از قوی ترین اعتیادها را ایجاد می کند.