از یک سو رئیس سازمان بهداشت جهانی می گوید که واکسن آنها به همه کفایت نمیکند، در واقع نابرابری جهانی به اوج خود رسیده است. امروزه ثروتمندترین کشورهای جهان 39 میلیون دوز واکسن در اختیار دارند، در حالی که فقیرترین کشورهای جهان تنها 25 دوز واکسن دریافت کرده اند.
از طرف دیگر، همین سازمان بهداشت جهانی (WHO) بود که فقط یک واکسن-Pfizer/Biontech را تأیید کرده، در حالی که نه واکسن چین و نه هم واکسن روسیه مورد تأیید این سازمان قرار نگرفت.
واکسن فایزر آمریکایی-آلمانی به معنای واقعی کلمه به همه تحمیل می شود. صرف نظر ازاین واقعیت که فهرست از مرگ و میر و عوارض مرتبط با استفاده از این واکسن هر روز در حال افزایش است.
در آلمان تعداد مرگ های ناشی از کرونا به ده تن رسید، در ناروی تا 18 جنوری 29 نفر از اثر ابتلا به کرونا جان شان را از دست دادند. با این حال، آمار وحشتناک پزشکان محلی را ناراحت نمی سازد.
در همین حال استینار مادسن، مدیر پزشکی آژانس دارویی ناروی، به خبرنگاران اطمینان داد که واکسیناسیون با سرعت ادامه خواهد یافت.
به هر حال جای تعجب نیست. مدت زمان طولانی پیش از تولید واکسن Pfizer/Biontech پول خرید آن پرداخت شده بود. لابی گری در مورد واکسن در بالاترین سطح دولت صورت گرفت.
اورسولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا، شخصاً بر تأیید زود هنگام واکسن در اتحادیه اروپا اصرار داشت، صرف نظر ازاینکه Pfizer عملا هیچ تجربه ای در زمینه تولید واکسن نداشت. اما همواره دنباله رسوائی های کاملاً کر کننده را در پی داشت.
وحشتناک ترین این رسوایی ها شامل اتهاماتی است که فایزر به طور غیرقانونی آزمایش آنتی بیوتیک جدیدی را روی کودکان در نیجریه در اواسط دهه 90 انجام داد. شرکت کنندگان آزمایش از تست ها چیزی نمی دانستند. حدود 200 کودک وفات کرد. روند دادگاه با مقامات نیجریه ای سالها به طول انجامید. سپس پرونده های قضایی علیه فایزر در مورد سایر داروها تشکیل شد.
بنابراین، شرکت تصمیم گرفت که با استفاده از واکسن کرونا خود را بیمه کند. فایزر اصرار ورزید که در توافق نامه با آژانس دارویی اروپا در خصوص مسئولیت این شرکت مبنی بر عوارض جانبی واکسن هایش چیزی نوشته نشود.
اینگونه تجارب در ایالات متحده به طور گسترده وجود داشت، اما این تجربیات برای نهادهای نظارتی اروپایی به سادگی قابل تصور نیست. معمولاً آنها تمام مقررات را به شدت اجرا می کنند و تولیدکنندگان را به دقت بررسی می کنند. این روند در حال حاضر در مورد واکسن Sputnik V جریان دارد.
الکساندر گینتسبورگ رئیس مرکز علمی تحقیقاتی "گامالیا" روسیه در این خصوص می گوید :در رابطه با توافق پوتین و مرکل در مورد تولید مشترک Sputnik V، طی دو ساعت سخت ترین سوالات از ما پرسیده شد تا مشخص نمایند که آیا همه شرایط تولید واکسن را داریم یا خیر، این کنترل از نظر درجه عمیق تر، دشوارتر و سختگیرانه تر از اقداماتی بود که در رابطه با واکسن فایزر انجام دادند. آنچه که تنظیم کننده اروپا در رابطه با فایزر انجام داد، مغایر همه اقدامات جهانی است. شرکت سازنده از کلیه مسئولیت ها آزاد شد. این فقط نوعی دور هم جمع شدن در سطح ایالت است".
عوارض و مرگ ناشی از واکسن Pfizer/Biontech به دلیل استفاده از فناوری RNA در ایجاد آن است. تاکنون چنین واکسنهایی فقط در وترنری استفاده می شد. چنین دارو ها تا کنون برای انسان استفاده نشده اند. بر این اساس، تمام عوارض جانبی ناشی از واکسن های RNA مطالعه نشده و قابل پیش بینی نیست.
ماهیت روش استفاده واکسن چنین است که قطعه کوچکی از RNA (اسید ریبونوکلئیک) ویروس کرونا در بدن انسان تزریق می شود. در تئوری، بدن باید با ساخت آنتی بادی و به دست آوردن مصونیت واکنش نشان دهد.
با این حال، به گفته آکادمیک گینتسبورگ، مشکل اصلی در اینجا این است که RNA بسیار ناپایدار و به طور مداوم در حال تغییر است - و این امر می تواند در روند تولید اتفاق بیفتد. در نتیجه، RNA های موجود درهر بسته از واکسن ها ممکن است متفاوت باشند.
در بدن انسان این مواد می تواند تخریب شده و غیر قابل پیش بینی ترین عواقب را به وجود آورد. گینتسبورگ می گوید: "در اسرائیل با این مشکل روبرو شدند که افراد واكسن شده دچار فلج عصب صورت شده اند".
گینتسبورگ در ادامه گفت، با این حال، ما ایده کاملی در مورد عوارض دیگری که می توانند در داخل بدن رخ دهند، نداریم. به عنوان مثال می تواند باعث فلج عضله مری یا فلج عصب قلب شود.
گینتسبورگ معتقد است که حدود 30 تا 40 درصد مردم منع استفاده از واکسن دارند. کسانی که آلرژی دارند و افراد مسن. اما واکسیناسیون همچنان با شتاب ادامه دارد، صرف نظر ازاینکه میلیون ها اروپایی و آمریکایی عملا از آن می ترسند و سعی در فرار دارند.
این ترس اغلب مورد تمسخر قرار گرفته میشود - چگونه افراد متمدن می توانند به خطرات واکسیناسیون اعتقاد داشته باشند؟ با این حال، واقعا یک مشکل وجود دارد. به عنوان مثال، اروپاییان به طور جدی هراس دارند که ترکیب واکسن فایزر در آزمایشات بالینی متفاوت از تولید تجاری است. مردم به معنای واقعی کلمه نمی فهمند که قرار است چه چیزی به آنها تزریق خواهد شد و چه اتفاقی پس از تزریق برای آنها خواهد افتاد.
به طور موازی، جنگ اطلاعاتی علیه واکسن روسی کاملاً درحال جریان است، علی رغم این واقعیت که Sputnik V با توجه به فناوری سنتی و کلاسیک که بیش از نیم قرن با موفقیت استفاده شده است، توسعه یافته است.
توییتر گویا "ناخواسته" حساب Sputnik V را مسدود می کند. واشنگتن اوکراینی ها را از خرید واکسن روسی منع می کند و بروکسل برای مجارستانی ها ممنوعیت وضع میکند. ایده های در مورد "پاسپورت های صحی" برای کسانی که با فایزر واکسینه شده اند وجود دارد، برای کسانی که چنین پاسپورت ندارند اجازه ورود به اتحادیه اروپا داده نمیشود و همزمان تبلیغات علیه واکسن اسپوتنیک بدون وقفه ادامه دارد.
اعتراف به اینکه روس ها دستاورد علمی دیگری داشته اند و اکنون بدون کدام منفعت شخصی به همه کمک می کنند درست مثل مرگ است. در غرب، ترجیح میدهند جنگ واکسن ها را براه بیندازند - علی رغم این واقعیت که شهروندان خودشان در این جنگ به طور گسترده کشته می شوند.
ظاهراً در ابتدا مدیریت فایزر از مشکلاتی که در استفاده از واکسن آنها بوجود آمده بود آگاه بود. مدیر عامل شرکت فایزر ، آلبرت بورلا ، 5.5 میلیون دالر از سهام خود را در روز پایان آزمایشات بالینی، با افزایش 15 درصدی سهام شرکت ، واگذار کرد. معاون اجرایی سالی سوزمان 2.2 میلیون سهم خود را فروخت.
مرحله اصلی آزمایش هر واکسنی، آزمایشات انبوه انسان است. فایزر با خیال راحت ازاین مرحله گذشت اما روشی که امروزه از واکسن آنها استفاده می شود - آزمایش در مقیاس بزرگ - بدون هشدار به بیماران، بدون جبران خطر، بدون کوچکترین نگرانی برای زندگی و سلامتی افراد. به نظر می رسد که جمعیت "میلیارد طلای" به عنوان موش لابراتواری با پول خودشان استفاده می شوند. الكساندر گینتسبورگ معتقد است: "این امر شباهت زیادی به آزمایشات دکتر منگله (فرشته مرگ آلمان نازی) دارد."