ماوریتسیو مولیناری (Maurizio Molinari) در مطلب منتشره در نشریه La Stampa (ایتالیا) می نویسد، شك و تردید اولی و اساسی مربوط به توازن قدرت بین ایالات متحده و چین است، زیرا این دو قدرت پیش از پاندیمی به خاطر رهبری جهانی باهم رقابت می کردند و باهمدیگر در عرصه تجارت و امنیت همسری می نمودند.
در حال حاضر، به نظر می رسد که پاندیمی دو طرف را تضعیف کرده است. چین، کشوری که ویروس در آن به وجود آمده، قادر به جلوگیری از شیوع عفونت در سراسر سیاره نیست و بنابراین، علی رغم نتایج مثبت در مبارزه با Covid-19 در خانه و کمک هایی که به خارج از کشور ارسال می کند، بخش قابل توجهی از اعتبار خود را از دست داده که اساس آن را جاه طلبی برای رهبری جهانی تشکیل میداد. ایالات متحده تهدیدی که اروپا را فرا گرفته بود، غافل گیر ساخت و علی رغم بسیج منابع چشمگیر، تاکنون بیشترین خسارت را هم در عرصه اقتصادی و هم از نظر بهداشتی متحمل شده است. این مساله توانایی امریکا را در مورد حفظ رهبری جهانی پس از پاندیمی با تردید مواجه می سازد.
سوال دوم مربوط به تلاش های چین و روسیه برای تفرقه اندازی در داخل غرب است: "مداخله با نیات خرابکارانه"، همانطور که ناتو تعریف می کند، از سال 2016 ادامه دارد و در طول پاندیمی ادامه یافته است.
بررسی ها و تحلیل های انجام شده طی چند هفته گذشته توسط ناتو، اتحادیه اروپا و کشورهای عضو، از جمله ایتالیا، نشان می دهد که شیوع این بیماری همه گیر در اروپا با تجاوز در زمینه ارتباطات دیجیتال مصادف بود که از طریق شبکه های اجتماعی تحقق می یابد، عمدتاً از طریق " طرف های ذینفع چینی" و همچنین «جوانب ذینفع روسی» محتوای را پخش کردند که هدف آن در درجه اول بی اعتبار ساختن اتحادیه اروپا و همچنین روابط آتلانتیک با تقابل همبستگی بین کشورهای غربی و کمک از پیکن، مسکو و سایر کشورهای نزدیک به آنها بود.
این واقعیت که چنین مواردی از "مداخلات مخرب"، همزمان با حادترین مرحله از بیماری همه گیر در اروپا، ادامه دارد، به ما این امکان را می دهد، تا بفهمیم که چقدر منابع را چین و روسیه برای تلاش جهت تفرقه انداختن در اتحادیه اروپا و ناتو، با استفاده از اهرم "قدرت نرم" مصرف میکنند. این سوال منطقی خواهد بود که آیا آنها می توانند در مورد محاصره نمودن غرب موفق شوند یا خیر.
از اینجا ما بلافاصله به سؤال سوم ادامه خواهیم داد: آیا پاندیمی منجر به تقویت یا تضعیف ناتو و اتحادیه اروپا خواهد شد؟ در مورد ناتو، این موضوع به توانایی پیمان در ادغام مراقبت های بهداشتی به مفهوم استراتژیک آن، و بنابراین به مفکوره دسته جمعی مربوط میگردد. اگر بعد از 11 سپتامبر سال 2001، ناتو تهدید جدیدی را در زمینه تروریسم به رسمیت بشناسد و چند سال بعد تیم سایبری را برای دفع حملات بر شبکه زیرساخت های غیرنظامی ایجاد کند، اکنون اتحاد باید بیشتر دفاع جبهه داخلی را تقویت کند و گسترش ویروس را به عنوان یک تهدید جمعی به رسمیت بشناسد. برخی از اولین اقدامات در این مسیر قبلاً انجام شده است، اما هنوز کارهای زیادی باید انجام شود.
اتحادیه اروپا حتی به دلیل پایین بودن سطح همبستگی با شرکایی که در اثر ابتلا به بیماری همه گیر دچار اختلاف شده اند و اختلاف نظر درباره اقدامات مالی و اقتصادی و از همه مهمتر عدم توانایی پاسخگویی مشترک به تهدیداتی که همه اعضای اتحادیه را تحت تأثیر قرار داده است، حتی عقب مانده است. چرخش سریع 180 درجه لازم است تا در بین شهروندان اروپایی مفکوره هویت مشترک را تضمین کنند.
اما جبهه چهارم تعادل قدرت بین دولتها مملو از بیشترین عواقب است، همانطور که در حال حاضر به نظر می رسد. این در مورد اثربخشی پاسخ به ویروس مربوط است.
کشورهایی که بهترین توانایی مقابله با مسائل مربوط به پاندیمی را نشان می دهند، از این بحران جهانی بیرون می آیند و از نظر سیاسی قوی تر می شوند، در حالی که کشورهایی که در این وضعیت در حالت بدتر قرار دارند، تضعیف می شوند. ما یک سیستم جدید برای ارزیابی رهبری و اقتدار بین المللی، مبتنی بر مجموعه ای از پارامترهای بی سابقه خواهیم داشت: اثربخشی سیستم مراقبت های بهداشتی، سرعت پاسخگویی اداری، توسعه فناوری و انسجام جامعه. خیلی زود است که بگوییم این درجه بندی چگونه خواهد بود، اما اطلاعاتی که در حال حاضر در اختیار ما قرار دارد، نشان می دهد که در اروپا، آلمان تاکنون بیشترین تأثیر را در مهار کردن ویروس در زمینه مراقبت های بهداشتی و در پاسخ اداری نشان داده است. در آسیا، کوریای جنوبی، تایوان و سنگاپور در حال حاضر برجستگی دارند و در خاورمیانه ، اسرائیل در زمینه استفاده از فناوری های دیجیتال و انسجام اجتماعی توجه را جلب می کند.
اما پاندیمی از پایان یافتن هنوز فاصله زیادی دارد و هر اتفاقی در این جبهه می تواند رخ دهد. درمورد ایتالیا، پیش بینی واضح است: نحوه برخورد با مرحله دوم بر تأثیرگذاری ما در آینده و نقش ما در جامعه بین المللی تأثیر خواهد گذاشت.
حضور بسیاری از ناشناخته ها به ما می گوید که پیامدهای استراتژیک Covid-19 برای توازن قدرت بین کشورها، برای موقعیت اتحادهای موجود و ظهور یک نوع شناسی جدید رهبری چگونه بوده می تواند، درست مثل این که پس از منازعات تاریخی در مقیاس بزرگ اتفاق می افتد.