مایکل پیک (Michael Peck) در مقاله منتشره در نشریه The National Interest (امریکا) می نویسد، اما در آنجا قطعه بی مانند امریکایی با مامورین هنوز هم خطرناک وجود داشت. صحبت راجع به نیروهای ویژه کوچک مطرح بحث می باشد که با شروع جنگ باید اقدامات چریکی علیه شوروی ها و دست نشانده های آنها پیش می برد. این جمله را باید تکرار کرد: در عمق آلمان شرقی، درست در وسط گروه عظیم از نیروهای شوروی و یک دستگاه وسیع پولیس مخفی، گروه کوچک از نیروهای ویژه امریکایی باید انبارهای تأمیناتی شوروی را منفجر میکرد و فعالیتهای گروه های مقاومت محلی را رهبری میکرد.
عبارت "ماموریت انتحاری" حتی در اینجا کاربرد ندارد.
در طول سالهای جنگ سرد، این واحد بارها نام خود را تغییر داده است. اما طور که جیمز استیسکال (James Stejskal) سابقه دار این قطعه در صفحات کتاب خود "نیروهای ویژه در برلین" عملیات مخفی نخبگان اردوی امریكا در سالهای 1956-1990 "((Special Forces Berlin: Clandestine Cold War Operations of the US Army's Elite 1956-1990)) می نویسد، آنها همیشه می دانستند كه چه می كنند. آنها فهمیدند که چانس کمی دارند، و تهدیدی را که سربازان پیمان ورشو، فقط در چند کیلومتری از آنها به بارذ می اورد، درک کردند. با وجود این، هیچکس نه ترسید، همه مصمم بودند، جلو ماشین نظامی اتحاد جماهیر شوروی را بگیرند. "
نیروهای ویژه ایالات متحده در سال 1952 ایجاد شدند و در سال 1956 قطعه ویژه به برلین اعزام شد. قرار بود این واحد خرابکاری را در تأسیسات حیاتی مانند ایستگاه های پروسس، پل ها، سیستم های اداره و کنترول نظامی، مراکز ارتباطی، انبارهای سوخت، نیروگاه ها و آب راه های داخل کشور انجام دهد. Steiskal می نویسد:
بیشترین تأسیسات راه آهن در یک بخش 125 کیلومتری با دور زدن برلین غربی متمرکز شده بودند، زیرا در صورت وقوع خصومت ها، شوروی ها بخش عمده ای از نیروها و دارایی های خود را به سمت غرب به جبهه می فرستادند. پس از تخریب این امکانات، گروه های رزمی نیروهای ویژه با دستورالعمل قوماندانی عمومی نیروهای امریکایی در اروپا دست به انجام جنگ چریکی در پشت خط مقدم اردوهای پیمان ورشو می زدند. نیروهای ویژه همچنین مجبور بودند غیرنظامیان را علیه نیروهای اشغالگر تسلیح و رهبری کنند. برای این منظور 10 هزار میل اسلحه در انبار اسلحه ذخیره شده بود.
حتی استیسکال اعتراف می کند که انجام وظیفه ویژه نیروهای برلین برای انجام ماموریت خود در طول جنگ بسیار دشوار خواهد بود. ولی کماندوها چه مشغول اسکی بودند و یا بر جاسوسان آلمانی شرقی که مخفیانه وارد غرب برلین می شدند، نظارت میکردند، کار آنها دشوار، اما بسیار دلچسپ و جالب بود.
اغلب اوقات، نیروهای ویژه برلین در مشهورترین نقطه داغ جنگ سرد در خط مقدم قرار داشتند و تقریبا هیچ کس از وجود آنها چیزی نمی دانست:
افراد قطعه در شهر با لباس ملکی با بکس های دستی، بکس های ورزشی و بعداً با تبراق که در آن ابزارهای لازم برای انجام وظایف روز ذخیره می شدند، در اطراف شهر رفت و آمد می کردند. آنها در كنار مردم عادی برلین قدم می زدند و می دانستند كه شاید به آنها دستور داده شود كه در این خیابان ها جنگ كنند. در عین حال، پنهان کردن لبخند افتخار برای آنها دشوار بود، زیرا آنها سربازان نیروهای ویژه بودند که فرصت خدمت در این خط نبرد دوردست را داشتند و کار بسیار مهم را انجام می دادند. این سربازان در مراسم خود، غالباً اسپارتهای با شکوه را به یاد می آورند و در عین حال درک میکردند که چه سرنوشتی در نبرد ترموپیلا نصیب آنها شده است.