تحلیل یکی از بزرگترین آزمایشات هفته چهارروزه کار کاهش حجم تولید را، اگر برای کارمندان دفاتر میتوان راجع به «تولید» صحبت نمود، تثبیت نکرد. اما ماهیت تجربه در اینست که بیزنس کمپنی ها بدون تغییر ادامه داشت. حجم دوران که در پنج روز اجرا میشد، در هفته چهارروزه حفظ شده، در عین حال کاهش افسردگی روانی و افزایش دلچسپی پرسونل تثبیت شده است.
تعادل بین کار و زندگی شخصی — پرابلم جدی کارمندان دفاتر معاصر، به ویژه در کشورهای، می باشد که به زحمت کشی تمایل دارند. بطور مثال، در ایالات متحده حق رخصتی حتی در قانون تسجیل نشده که در نتیجه آن مردم آگاه در دو کار بطور 24 ساعته، 80-90 ساعت در هفته کار مینمایند. مردم از افسردگی رنج می برند و همچنان به سرعت در گرداب ترقی در کار غرق میشوند. تجربه زیلاند جدید این امیدواری را به بار می آورد که پرابلم در هر صورت تصحیح خواهد شد.
در نوامبر سال 2018 کمپنی مالی Perpetual Guardianزیلاند جدید 240 کارمند را از هفته پنج روزه به هفته چهارروزه با حفظ کامل معاش انتقال داد. مانند تجربه کوچک قبلی، مولودیت کارمندان افزایش یافت و تعداد ساعات کار متناسباً کاهش یافت، یعنی هیچگونه سقوط در حجم کلی کار انجام شده رخ نداد.
میخواهیم یاداوری نمائیم که بار گذشته سطح افسردگی پرسونل از 45% تا 38% کاهش یافت و شاخص های تعادل هماهنگی کار و زندگی شخصی از 45% تا 78% افزایش یافت. دانشمندان بلندرفتن دلچسپی و دیگر شاخص ها را ثبت نمودند.
بعد از این تجربه کمپنی Perpetual Guardianنشریه حاوی سفارشات برای کمپنی های دیگر را چاپ نمود که میخواهند چنین تجربه انجام دهند و به هفته چهاروزه کار گذار نمایند.
دلچسپ اینکه اگر چنین اثرات قابل ملاحظه در چارچوب یک سازمان حاصل شده، آیا تغییردادن فضای روانی در جامعه وسیعتر زمان ممکن است، وقتیکه تعداد زیادی کمپنی ها به هفته چهاروزه کار گذار نمایند؟ زیرا اگر مردم زندگی شخصی شان را تغییر میدهند، پس یکجا با آن ماحول نیز تغییر میکند.