بهارت گوپالاسوامی در مقاله برای نشریه « ATLANTIC COUNCIL» می نویسد، طی سال گذشته استراتژی دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا نتائیج محسوس در افغانستان به بار نیاورد. اداره (امریکا) باید استراتژی فعلی را طوری تحقق بخشد، تا شرایط را برای خاتمه جنگ در افغانستان فراهم سازد و همزمان منافع خود را در عرصه مبارزه با تروریزم تامین کند. همچنان نشان دادن این ضرور است که کشور میانه رو اسلامی که با جامعه بین المللی همکاری متقابل مینماید، میتواند بر موفقیت دست یابد.
مرکز آسیای جنوبی شورای اتلانیتیک ناتو گردهمایی را با شرکت سیاستمدارن، تحلیلگران و دیپلوماتان سازماندهی نموده بود، تا پرابلم ها را در استراتژی امریکا در افغانستان معلوم کند. کارشناسان در گزارش نهایی «اجمال استراتژی ترامپ در آسیای جنوبی» یک سلسله سفارشات مهم به ارتباط استراتژی امریکا در افغانستان پیشنهاد نموده اند.
اول اینکه، ایالات متحده باید تحمل پذیری استراتژیک و وفاداری خود به افغانستان نشان دهند. ماموران عالیرتبه امریکایی باید به جامعه بین المللی اعلام نمایند که امریکا و شرکای آن بر چه میخواهند در افغانستان دست یابند و استراتژی درازمدت آنها چیست. در حال حاضر شرکای امریکا احساس میکنند که واشنگتن فقط به استراتژی کوتاه مدت علاقمند می باشد که به آن امکان اعلام نمودن پیروزی و خروج نیروها از افغانستان فراهم سازد. این احساس را باید رفع کرد.
دوم اینکه، توسعه صلاحیت های نماینده ویژه ایالات متحده ضروری است، او باید امکان صحبت کردن از نام اداره (امریکا) و رهبری نمودن سیاست آن اداره داشته باشد و به خاطر طرح و تحقق استراتژی پاسخگو باشد. زلمی خلیلزاد نماینده ویژه ایالات متحده امریکا در باره افغانستان باید صلاحیت های دقیق سیاسی از وزیر خارجه و قصر سفید دریافت کند.
سوم اینکه، باید تشریک مساعی با پاکستان عیار گردد. بسیاری ها به این معتقدند که حفظ پناهگاهای تروریستی در پاکستان پروسه مذاکرات جدی با رهبری طالبان (سازمان — ممنوع در فدراسیون روسیه) را بطور قابل ملاحظه پیچیده می سازد و یا آن را عملاً ناممکن می سازد. ایالات متحده و شرکای بین المللی آنها باید رهبری پاکستان را در برابر انتخاب قرار دهند که به حفظ بعدی وضع موجود امکان نه دهد.
چهارم اینکه، باید با همسایگان افغانستان تشریک مساعی راه اندازی گردد. همسایگان افغانستان باید به این اطمینان داشته باشند که افغانستان با ثبات منافع منطقوی آنها را پیش خواهد برد و آن را تخریب نخواهد کرد. از جمله، باید دقیقاً گفته شود که مناسبات افغانستان با هند و پاکستان بازی با مبلغ صفری نمی باشد. پاکستان نیز باید بر این باور داشته باشد که هند به واردنمودن زیان به منافع آن در افغانستان اجازه نخواهد داد.
پنجم اینکه، باید وجوه مشترک با رقبای منطقوی، بشمول روسیه و ایران پیدا شوند. هیچ یک از دول به افزایش نفوذ «دولت اسلامی» (سازمان — ممنوع در فدراسیون روسیه) علاقمند نمی باشد. همه به حفظ ثبات در افغانستان و مبارزه با افراطیت مذهبی و مواد مخدر علاقمند اند. همچنان واردآوردن ضربه بر منابع تمویل طالبان (سازمان — ممنوع در فدراسیون روسیه) در افغانستان، پاکستان و کشورهای عربی خلیج فارس ضروری است.
بالاخره، راه اندازی کمپاین در باره غیرقانونی ساختن حاکمیت طالبان (سازمان — ممنوع در فدراسیون روسیه) ضروری است. اداره ترامپ باید واضحاً تفهیم نماید که «پیروزی» طالبان (سازمان — ممنوع در فدراسیون روسیه) آینده سیاسی ندارد. افراد مسلح باید درک کنند که آنها نمی توانند در اراضی که با زور غصب کرده، بر شناسایی بین المللی دست یابند. طالبان باید درک کنند که آنها راه بیرون رفت دیگر، به غیر از شرکت در پروسه سیاسی افغانی و عقد موافقت نامه صلح نه دارند.
اداره ترامپ تا حدی همین اکنون اکثراً از سفارشات برشمرده شده پیروی میکند. ولی بررسی این سفارشات به مثابه مجموعه واحد کامل مفید است، تا پیچیدگی وظایف مطروحه درک گردد. این سفارشات امکان تامین شرکت واقعی طالبان را در پروسه صلح فراهم می سازند. امکان واقعی پایان بخشیدن به منازعه در افغانستان وجود دارد، ولی برای این زمان، وفاداری و مساعی، متناسب با وظایف که در برابر ایالات متحده قرار دارند، لازم اند.