پاکستان با ترکیه نه در خشکه و نه هم در بحر همسرحد نمی باشد. ولی حوادث که در پاکستان رخ میدهند و ثبات در این کشور برای ترکیه اهمیت زیاد دارد. اگر به تاریخ سیاست خارجی ترکیه در دوران بعد از جنگ جهانی دوم توجه نمود، پس اهمیت پاکستان هرچه بیشتر روشن میگردد.
ریشه مناسبات نزدیک بین ترکیه و پاکستان که در بسیاری موارد به مثابه «برادرانه» مشخص میشوند، به زمان تعلق میگیرد، وقتیکه مسلمانان نیم قاره به ترکیه در جنگ به خاطر استقلال کمک میکردند. نیم قاره هند که در آن وقت تحت سلطه انگلستان قرار داشت، بعداً به هند و پاکستان تجزیه شد و بعد از سال 1947 مناسبات «دوستانه» بین ترکیه و پاکستان به سطح دولتی ادامه دارند.
این واقعیت که در دوران جنگ سرد ترکیه و پاکستان به «اردوگاه» غرب پیوستند، به دو کشور در اعمار مناسبات نزدیک «دوستانه» مساعدت نمود. پیوستن پاکستان به پیمان بغداد که بعداً بنام « CENTO» مسمی شد، ترکیه و پاکستان را در یک پیمان امنیتی با هم متحد ساخت. باوجود اینکه پیمان CENTO با سرنگونی رژیم شاه در ایران از بین رفت، بین ترکیه و پاکستان مناسبات دوستانه حفظ گردیدند.
بطور کل مناسبات بین کشورها، قاعده تاً، به اساس شدت روابط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ارزیابی میگردند. و «دوستی» بین کشورها نظر به مطابقت منافع متقابل بوجود می آید. در عین حال، میتوان گفت که مناسبات ترکیه و پاکستان تا اندازه زیادی بر نزدیکی «احساساتی» بین ملل دو کشور، بر ارزش های «مشترک» استوار می باشند و در مناسبات ترکیه و پاکستان بیشتر وضع «احساساتی» مسلط است.
باوجود این ترکیه و پاکستان در گذشته، هنگام مواجه شدن به این یا آن پرابلم ها در صحنه بین المللی، در جهت تامین حمایت متقابل با همدیگر کار میکردند. برای ترکیه حمایت پاکستان در مساله قبرس، وقتیکه غرب از آن در صحنه بین المللی روگردان شد، اهمیت داشت و ترکیه سعی نموده از پاکستان در مورد مساله کشمیر حمایت نماید.
برای دو کشور عرصه صنایع دفاعی که دو کشور در آن با همدیگر همکاری مینمایند، اهمیت دارد.
برای ترکیه، باوجود علاقمندی انقره در مورد توسعه مناسبات اقتصادی با هند که با آن یکجا در G20 شامل است و ضرورت مدنظر گرفتن نقش مهم هند در سیستم بین المللی، مناسبات با پاکستان امروز هم مهم می باشد و از همینرو انقره باید به آنچه که در این کشور رخ میدهد، علاقمندی نشان دهد.
پاکستان به مثابه یکی از 9 کشور در جهان که سلاح هستوی دارد، در صحنه بین المللی نقش مهم بازی میکند و امروز نقش پاکستان در توازن سیاسی در آسیای جنوبی افزایش می یابد. اثرات منفی شرایط نهایت پیچیده که در کشور همسایه آن افغانستان قرار دارد، تهدید تروریزم، ناشی از افغانستان و همه پرابلم های که در برابر پاکستان قرار دارند، راه حل ها مطالبه میکنند.
در گذشته بین پاکستان و هند چهار جنگ مهم رخ داده، در سرحد بین دو کشور منازعات و تشنج ایجاد شده است. سلطه استعماری انگلیس در نیم قاره هند با ختم جنگ جهانی دوم خاتمه یافت و در سال 1947 نیم قاره هند به دو دولت مستقل هند (با اکثریت باشندگان — هندو) و پاکستان (با اکثریت باشندگان — مسلمان) تقسیم شد. کشمیر که بین هند و پاکستان تقسیم شده و امروز هم پرابلم باقی مانده: در کشمیر رویارویی با مقامات هندی قطع نمی شود و مساله کشمیر بر مناسبات بین پاکستان و هند تائثیر منفی مینماید.
در سال 1971 در نتیجه جنگ داخلی که تقریباً سه سال دوام داشت، پاکستان شرقی جدا شد و بنام دولت مستقل «بنگله دیش» مسمی گردید.
در حال حاضر مساعی زیادی جهت حفظ مناسبات نزدیک کثیرالجانبه که بین پاکستان و امریکا در دوران استقلال بوجود آمده بود، بعمل می آیند. در عین حال جنگ در افغانستان و این واقعیت که در پاکستان گروه های، وابسته با طالبان و «القاعده» (سازمان های ممنوع در روسیه — تبصره مدیریت مسوول) نظر به ساختار اتنیکی — مذهبی مناطق قبایل آزاد که در هردو طرف سرحد بین پاکستان — افغانستان به سر می برند، حضور دارند، گاه و بیگاه به دلیل بروز تشنج در مناسبات پاکستان و امریکا و تشدید انتقادات علیه پاکستان از جانب واشنگتن مبدل میگردد.
باوجود مناسبات نزدیک با امریکا، جمهوری مردم چین — مهمترین طرفدار پاکستان محسوب میشود. پاکستان در رقابت بین هند و چین که تدریجاً افزایش می یابد، نقش مهم بازی میکند. این دو کشور بزرگ جهان نظر به جمیعت می باشند: چین بیش از 3،1 میلیارد و هند بیش از 2،1 میلیارد نفوس دارد. هند و چین همچنان دو اقتصاد در حال رشد سریع در جهان می باشند و در ده اقتصاد بزرک جهان شامل اند.
موجودیت سلاح هستوی در دو کشور متخاصم مناسبات هند و پاکستان را هرچه بیشتر حساس تر می سازد. این دو کشور در جمله 9 کشور شامل اند که سلاح هستوی دارند (امریکا، روسیه، چین، فرانسه، انگلستان، هند، پاکستان، اسرائیل و کوریای شمالی).
تحت تائثیر عوامل منفی که مساله افغانستان در منطقه ایجاد کرده و نظر به عدم موجودیت اقدامات موثر جهت حل آن، پاکستان به نشان دادن چنان رشد اقتصادی قادر نشده که هند نشان میدهد. پاکستان که در جهان نظر به جمیعت (200 میلیون نفر) در مقام ششم قرار دارد، از نظر اقتصادی در جهان مقام 40-م دارد.
پاکستان از نقطه نظر سیاسی نیز از ثبات برخوردار نمی باشد. اینکه نواز شریف که قبلاً سه بار رهبری کشور را به صفت صدراعظم (آخرین بار از سال 2013 تا 2017) بر دوش داشت، به جرم فساد به ده سال زندان محکوم شده، شرایط پیچیده و «بی نظمی» را نشان میدهد که کشور با آن دست به گریبان می باشد.
گمان نمیرود که انتخابات 25 جولای در این کشور ثبات به بار آورد. در انتخابات 14 حزب شرکت داشتند که 12 حزب (سه حزب فقط یک یک کرسی بدست آورده) به پارلمان راه یافته اند. 13 کرسی را نامزدان مستقل بدست آورده اند. در پارلمان پاکستان 342 کرسی نمایندگی وجود دارند. عمران خان رهبر « تحریک انصاف» تلاش های خود را جهت ایجاد ایتلاف ادامه میدهد. طبق معلومات رسانه ها، او تا به حال به متحدساختن آرای 172 نماینده که برای تشکیل ایتلاف ضروری اند، موفق نشده است.
ترکیه باید سیاست کثیرالبعدی خارجی و عرصه های منافع خود در جهان در پاسخ به «تبعیض» و «معیارهای دوگانه» از جانب غرب توسعه بخشد. در قاره آسیا سه کشور بزرگ (چین، روسیه، هند) که در پهلوی مکسیکو برای دستیابی بر اهداف افزایش صادرات برگزیده شده اند. ترکیه باید مساعی خود را فعالتر سازد، تا بر «دوستان» و «شرکای» عنعنوی خود، مانند پاکستان، دوستان نو هم در آسیا، افریقا و امریکای جنوبی بیفزاید. اتحادیه های مانند سازمان همکاری شانگهای و آسیان که ترکیه به آنها علاقمندی نشان میدهد، در ماهیت امر اهمیت روبه افزایش تدریجی آسیا را در اقتصاد جهانی نشان میدهند.