اگر قرار باشد شما هم جزو افراد باهوش محسوب کنیم باید یادتان باشد که عبارتهای وجود دارند که اصلاً نباید در محل که کار میکنید از این عبارتها استفاده و بگوید این عبارتها قدرت
اگر قرار باشد شما را هم جزو افراد باهوش محسوب کنیم باید یادتان باشد عبارت هایی هستند که اصلا نباید در محلکارتان بگویید. این عبارت ها قدرتهای ویژهای نظیر قابلیت عجیب در بد جلوه دادن شما دارند! بدتر از همه، وقتی این عبارتها از دهنتان خارج میشود، برگشتناپذیر استند. اخیرا چندتا از این عبارتها را، که قاتل شغل استند، در محل کار شنیدهاید؟ این ده عبارت را بشناسید و هرگز از آنها در محل کارتان استفاده نکنید!
1. «این منصفانه نیست»
همه میدانند زندگی منصفانه نیست. گفتن این عبارت این را القا میکند که شما فکر میکنید زندگی باید منصفانه باشد، که این باعث میشود خام و بیتجربه یا سادهلوح به نظر برسید.
اگر نمیخواهید کاری کنید که بد به نظر برسید، باید واقعیتها را بپذیرید، مفید باقی بمانید، و این عبارت را از مخلیهتان خارج کنید. مثلا میتوانید بگویید "من متوجه شدم پروژهی بزرگی را که من آرزویش را داشتم به آنها محول کردهاید. میتوانم خواهش کنم به من بگویید چهچیزی باعث این تصمیم شدهاست؟ من دوست دارم بدانم چرا فکر کردهاید من فرد مناسبی نیستم، تا بتوانم روی بهبود بخشدن به آن مهارتها کار کنم".
2. «همیشه کارها را به همین طریقه انجام میدهیم»
تغییرات حاصل از پیشرفت فناوری آنقدر سریع اتفاق میافتد که حتی ممکن است فرآیندی که فقط 6 ماه به کار گرفته شدهاست، منسوخ شود. گفتن این عبارت نهتنها باعث میشود تنبل و در برابر تغییر مقاوم به نظر برسید، بلکه باعث میشود رئیستان به این فکر بیفتد که چرا سعی نکردهاید خودتان امور را بهبود ببخشید. اگر واقعا هنوز کارها را به همان روش قبلی انجام میدهید، یقیناً راه بهتری وجود دارد.
3. «مشکلی نیست»
وقتی کسی از شما میخواهد کاری را انجام دهید یا به خاطر انجام کاری از شما تشکر میکند، و میگویید مشکلی نیست، این را القا میکنید که درخواستشان یک مشکل بودهاست. این باعث میشود آدمها احساس کنند انجام آن را به شما تحمیل کردهاند.
به جای آن باید به آدمها نشان دهید از انجام کارتان خوشحال استند. جملهای مثل "باعث خوشحالی من است" و یا "خوشحال میشوم آن را به عهده بگیرم" بگویید. این یک تفاوت جزیی در کلام است، اما تاثیر شگرفی بر آدمها دارد.
4. «فکر میکنم…/ شاید ایدهی احمقانهای باشد…/ میهواهم یک سوال احمقانه بپرسم»
اینگونه عبارتها، که آشکارا منفعل استند، بیدرنگ باعث از بین رفتن اعتبارتان میشوند. اینها نشان میدهند اعتماد بهنفس ندارید، حتی اگر ادامهی این عبارتها را با یک ایدهی فوقالعاده پیبگیرید. و این باعث میشود اعتماد آدمهایی را که با آنها صحبت میکنید به خودتان کم کنید.
بدترین منتقد خودتان نباشید. اگر به چیزی که میخواهید بگویید اطمینان نداشته باشید، هیچ فرد دیگری هم اطمینان نخواهد کرد. و اگر واقعا چیزی را نمیدانید، بگویید "درحالحاضر آن اطلاعات را ندارم، ولی آن را پیدا میکنم و فوراً به شما اطلاع میدهم".
5. «این فقط یک دقیقه طول میکشد»
گفتن اینکه چیزی فقط یک دقیقه طول میکشد مهارتهایتان را زیر سوال میبرد و این گمان را ایجاد میکند که شما وظایف را سرسری میگیرید. فقط زمانی که به معنی واقعی کلمه، میتوانید کاری را در 60 ثانیه انجام دهید، به خودتان اجازه دهید که بگویید زیاد طول نمیکشد، ولی کاری نکنید که به نظر برسد آن کارکمتر از زمان واقعیاش، طول میکشد.
6. «سعی میکنم»
درست مثل عبارت "فکر میکنم"، "سعی میکنم" نیز حاکی از تردید است، و نشان میدهد شما به تواناییتان در انجام آن وظیفه اطمینان ندارید. از تمام قابلیتهایتان استفاده کنید. اگر از شما خواسته شده کاری را انجام دهید، به انجام آن متعهد باشید، یا جایگزینی برای آن پیشنهاد کنید. ولی نگویید سعی میکنید، چون اینطور گمان میشود که به اندازهی کافی سعی نخواهید کرد.
7. «او تنبل/بیکفایت/نادان است»
اظهارنظرهای توهینآمیز درمورد یک همکار هیچ جنبهی مثبتی ندارد. اگر اظهار نظرتان درست باشد، همه از آن مطلع استند، پس نیازی نیست آن را ذکر کنید. اگر اظهار نظرتان نادرست باشد، کسی که در نهایت نادان به نظر خواهد رسید شما استید.
همیشه در هر محیط کاری آدمهای بیادب یا بیکفایت وجود دارند، و احتمالا همه آنها را میشناسند. اگر قدرت آن را ندارید که به بهبودشان کمک کنید یا اخراجشان کنید، از مخابره کردن نادانی و بیکفایتیشان چیزی عایدتان نمیشود. اعلام کردن بیکفایتی همکارتان به عنوان تلاش بیهودهای برای بهتر جلوه دادن خودتان تلقی میشود. سنگدلیتان ناگزیر به خودتان برمیگردد و شما را طعمهی نظر منفی همکارانتان میکند.
8. «این در فهرست وظایف من نیست»
این عبارت گاها کنایهآمیز، باعث میشود اینطور به نظر برسد که شما تمایل دارید فقط حداقل کار خواستهشده را انجام دهید تا چک دستمزد را بگیرید، که اگر امنیت شغلی را دوست دارید این چیز بدی است.
اگر رئیستان کاری را از شما خواستهاست که حس میکنید برای مقام شغلیتان مناسب نیست (نه از نظر اخلاقی)، بهترین حرکت این است که آن وظیفه را با اشتیاق انجام دهید. بعدها، گفتوگویی با رئیستان ترتیب بدهید تا درمورد نقشتان در شرکت صحبت کنید و بگویید آیا شرح وظایفتان نیاز به بهروزرسانی دارد یا خیر. این کار اطمینان میدهد که دوست ندارید کوتهفکر دیده شوید. همچنان شما و رئیستان را قادر میسازد برای مدتی طولانی از کارهایی که باید انجام دهید و کارهایی که نباید انجام بدهید آگاهی داشته باشید.
9. «من مقصر نیستم»
اینکه تقصیر را گردن دیگری بیندازید هرگز ایدهی خوبی نیست. حسابپذیر باشید. اگر در اشتباهی نقشی-هرقدر کوچک- داشتید، آن را بپذیرید. اگر نقشی نداشتهاید، از آن چه رخ دادهاست توضیحی عینی و بیغرض ارائه کنید. واقعیت را بپذیرید. و اجازه بدهید رئیس و همکارانتان خودشان درمورد اینکه مقصر چهکسی است به نتیجه برسند.
وقتی انگشتتان را به سوی کسی نشانه میگیرید، در آن لحظه آدمها شما را به عنوان شخصی حسابناپذیر میبینند. این آدمها را عصبی میکند. بعضیها کلا از کار کردن با شما خودداری خواهند کرد، و بعضی دیگر، وقتی اشتباهی رخ میدهد اول شما را متهم خواهند کرد و مقصر خواهند دانست.
10. « نمیتوانم»
"نمیتوانم" برادر دوقلوی من مقصر نیستم است. آدمها دوست ندارند آن را بشنوند، چون فکر میکنند این یعنی نمیخواهم. گفتن نمیتوانم این را القا میکند که شما تمایل ندارید برای به انجام رساندن آن کار تلاش کنید.
اگر واقعا به دلیل اینکه مهارتهای ضروری کاری را ندارید نمیتوانید آن را انجام دهید، باید یک راهحل دیگر ارائه کنید. به جای اینکه بگویید چهکاری را نمیتوانید انجام دهید، بگویید چه کاری را میتوانید انجام دهید. مثلا به جای گفتن "امشب نمیتوانم تا دیروقت بمانم"، بگویید "میتوانم فردا صبح زود بیایم. این خوب است؟" به جای "من نمیتوانم آن اعداد را درک کنم"، بگویید "من هنوز نمیدانم چگونه این نوع تحلیل را انجام دهم. آیا کسی است که بتواند به من یاد بدهد تا بتوانم دفعهی بعد خودم آن را انجام بدهم؟"
11. «از این کار متنفرم»
آخرین چیزی هیچکس نمیخواهد در محل کار بشنود این است که تا حد از کارتان متنفر استید. این عبارت به شما برچسب یک آدم منفی میزند و روحیهی گروه را پایین میآورد. رئیسها مخالف خوانها را، که روحیه را تضعیف میکنند، به سرعت میشناسند و میدانند همیشه جایگزینهای مشتاق و علاقهمند همین نزدیکیها منتظر هستند.
در نظر گرفتن همهی جوانب
حذف این عبارتها از دامنهی لغاتتان، نتایج خوبی در آینده خواهدداشت. ممکن است این عبارتها به آرامی در ذهن شما شکل بگیرند. بنابراین تا زمانی که عادت نگفتنشان را در خودتان تقویت کنید، باید جلوی خودتان را بگیرید.