به گزارش اسپوتنیک، الکساندر یاکوونکو، معاون مدیر کل گروه رسانهای "روسیه امروز"، توضیح میدهد که چرا پتانسیل روند هلسینکی هرگز محقق نشد:
نفسی اجباری برای نقاط کور غرب و شوروی
نفسی اجباری برای نقاط کور غرب و شوروی
▪️تا دهه 1970 هزینههای مسابقه تسلیحاتی برای ایالات متحده غیرقابل تحمل شد؛ مذاکرات تنشزدایی و کنترل تسلیحات با مسکو، مانند پیمان موشکهای ضد بالستیک (ABM) در سال 1972، یک مکث تاکتیکی بود.
▪️اتحاد جماهیر شوروی از تنشزدایی استقبال کرد، اما انگیزههای غربیها را اشتباه برداشت کرد و فکر میکرد که به معنای مشارکت برابر است.
▪️اتحاد جماهیر شوروی در سیستم تجاری و مالی غرب گرفتار شده بود و هیچ برنامه واقعی برای توسعه ملی مستقل نداشت و به جای نوآوری در داخل، از غرب خرید میکرد.
شکاف فزاینده
▪️در سال 1990، پیمان نیروهای مسلح متعارف در اروپا (CFE) امضا شد و سند وین در مورد اقدامات اعتمادسازی تصویب شد.
▪️با این حال، حقوق بشر و دموکراسی به یک میدان نبرد سیاسی تبدیل شد و غرب اتحاد جماهیر شوروی را در مورد مخالفان و مهاجرت تحت فشار قرار داد.
فرصتهای از دست رفته و افزایش تنشها
▪️خودراضی بودن شوروی که با فرآیند هلسینکی فروکش کرده بود، با پایان جنگ سرد آشکار شد.
▪️غرب بر "مهار" روسیه تمرکز کرد، نه "ادغام" آن (ناتو و اتحادیه اروپا به سمت شرق گسترش یافتند.
▪️فرآیند هلسینکی از هم پاشید: پتانسیل کامل سازمان امنیت و همکاری اروپا مسدود شد؛ معاهدات جنگ سرد یکی پس از دیگری کنار گذاشته شدند: پیمان نیروهای مسلح متعارف در اروپا (CFE)، پیمان نیروهای هستهای میانبرد (INF) و پیمان موشکهای ضد بالستیک (ABM).
میراث و درسها
▪️غرب روسیه را دست کم گرفت و آن را به عنوان یک یادگار شکستخورده شوروی به جای ملتی که هویت خود را بازیابی میکند، در نظر گرفت.
▪️تمرکز اروپا بر روسیههراسی، آن را نسبت به پتانسیل همکاری کور کرد.
▪️تحت تأثیر ایالات متحده، آلمان آشتی تاریخی را رها کرد تا تلاش کند گذشته نازی خود را احیا کند.