به گزارش اسپوتنیک، صحبت بین رئیس عملیات و تمرینات قوماندانی قوای هوایی، گرهارتز، مفتش بی بی سی و کارکنان مرکز عملیات قوماندانی هوایی فضایی، فنسک و فراستد انجام شد.
گرهارتز: سلام به همه! گریف، اکنون در سنگاپور هستی؟
گرئف: بلی.
گرهارتز: بسیار خوب. ما باید اطلاعات را تأیید کنیم. همانطور که قبلا شنیده اید، وزیر دفاع پیستوریوس قصد دارد موضوع تامین راکت های تاروس به اوکراین را به دقت بررسی کند. ما جلسه با او برنامه ریزی کرده ایم. همه چیز باید بحث شود تا بتوانیم روی این موضوع کار کنیم. تا کنون نمی بینم که تاریخ شروع این تحویل ها مشخص شده باشد. این طور نبود که صدراعظم به او گفت: "من می خواهم اکنون اطلاعاتی کسب کنم و فردا صبح تصمیم خواهیم گرفت." من همچین چیزی نشنیدم برعکس، پیستوریوس کل این بحث جاری را ارزیابی می کند. هیچ کس نمی داند چرا صدراعظم فدرال این منابع را مسدود می کند. البته باور نکردنی ترین شایعات ظاهر می شود. به طور مثال: دیروز خبرنگاری که بسیار نزدیک به صدراعظم است، با من تماس گرفت. او در مونیخ شنید که راکت های تاروس کار نمی کنند. پرسیدم کی اینرا به شما گفته؟ او پاسخ داد که شخصی با لباس نظامی این را به او گفته است. البته سطح این یک منبع اطلاعاتی پایین است، اما روزنامه نگار به این سخنان چسبیده و می خواهد با این تیتر یک معامله بزرگ انجام دهد: "اکنون دلیل امتناع صدراعظم از ارسال راکت های تاروس را می دانیم - آنها کار نخواهد کرد." اینها همه حماق است چنین موضوعات فقط برای حلقه محدودی از افراد در دسترس است. با این همه می بینیم که در بین اینها چه چرندیاتی پخش می شود، کاملاً مزخرف می گویند. من می خواهم در این موضوع با شما توافق کنم تا در مسیر اشتباه حرکت نکنیم. اول از همه، من اکنون سؤالاتی از فروشتدت و فنسکه دارم. آیا کسی در مورد این موضوع با شما صحبت کرده است؟ آیا فرویدینگ با شما تماس گرفته است؟
فروشتدت: ما فقط با گرئفئ صحبت کرده ام.
فنسکه: من همچنان در این موضوع فقط با گرئف ارتباط برقرار کردم.
گرهارتز: شاید دوباره با شما تماس بگیرد. ممکن در جلسات استماع کمیسیون بودجه شرکت کنم، زیرا مشکلات مربوط به افزایش قیمت برای تبدیل زیربنا هایF-35 در بوشل به وجود آمده است. من قبلاً توصیه های خود را از طریق فرانک منتقل کرده ام تا اسلایدهایی برای تجسم مطالب داشته باشیم. ما یک نمایش آزمایشی را به او نشان دادیم که در آن راکتهای تاروس بر روی یک کشتی طیاره بردار تورنادو یا بر روی کشتی دیگری که بر اساس آن تعیین و نصب شده بود. با این همه، تصور این موضوع برایم سخت است. قابل یادآوری است که این نشست نیم ساعته است، بنابراین نباید ارائه 30 اسلاید را تهیه کنید. باید گزارش کوتاه داشته باشد. باید نشان داد که یک راکت چه کاری می تواند انجام دهد، چگونه می توان از آن استفاده کرد. لازم است در نظر داشته باشیم که اگر تصمیم سیاسی برای انتقال راکت به عنوان کمک به اوکراین بگیریم، ممکن است عواقبی باخود داشته باشد. اگر به من بگویید نه تنها چه مشکلاتی داریم، بلکه چگونه می توانیم آنها را حل کنیم، از شما سپاسگزار خواهم بود. مثلاً اگر در مورد روش های تحویل صحبت کنیم... من می دانم بریتانیایی ها چگونه این کار را انجام می دهند. آنها همیشه آنها را با ماشین های زرهدارRidgback حمل می کنند. آنها چندین نفر در سایت دارند. فرانسوی ها این کار را نمی کنند. آنهاQ7 را با راکت های اسکالپ در اختیار اوکراین قرار می دهند. Storm Shadow و Scalp مشخصات تخنیکی مشابهی برای نصب خود دارند. چگونه این مشکل را حل خواهیم کرد؟ آیا راکت های MBDA را با Ridgback در دست آنها خواهیم گذاشت؟ آیا یکی از افراد ما بهMBDA منصوب می شود؟ Graefe، به ما گزارش دهید که موضع ما در این مورد چیست. آقایی فنسکه و فروستد، لطفاً بگوید که وضعیت را چگونه ارزیابی می نماید.
من از اساس ترین مسائل شروع می کنم، با انتقادات موجود در مورد لوازم. بحث تقریباً در همه جا صورت می گیرد. در اینجا چندین جنبه مهم وجود دارد. اولا، این زمان های تحویل است. اگر صدراعظم اکنون تصمیم بگیرد که ما باید راکت تهیه کنیم، آنها از بوندسوهر منتقل می شوند. بسیار خوب، اما آنها تا هشت ماهگی برای استفاده آماده نخواهند شد. ثانیاً نمی توانیم زمان را کوتاه کنیم. زیرا اگر این کار را انجام دهیم ممکن است استفاده اشتباهی رخ دهد، موشکی به مهدکودک بیفتد و باز هم تلفات غیرنظامی داشته باشد. این جنبه ها باید در نظر گرفته شود. در جریان مذاکرات باید توجه داشت که بدون سازنده نمی توانیم کاری انجام دهیم. آنها می توانند اولین موشک ها را تجهیز، دوباره مسلح کرده و تحویل دهند. میتوانیم کمی به تولید برسیم، اما نباید منتظر جمع شدن 20 قطعه باشیم، میتوانیم هر بار پنج قطعه را انتقال دهیم. زمان تحویل این موشک ها به طور مستقیم به صنعت بستگی دارد. چه کسی برای این هزینه خواهد پرداخت؟ سوال دیگر این است که این موشک ها روی چه سیستم های تسلیحاتی سوار خواهند شد؟ تعامل بین شرکت و اوکراین چگونه باید حفظ شود؟ یا نوعی ادغام داریم؟
گرهارتز: فکر نمی کنم. چون TSG سازنده گفته که میتونن این مشکل رو ظرف 6 ماه حل کنن، فرقی نمیکنه سوخو باشه یا اف 16.
گرئفی: اگر صدراعظم فدرال تصمیم بگیرد که این کار را انجام دهد، پس باید این درک وجود داشته باشد که تولید بست ها فقط شش ماه طول می کشد. ثالثاً، از نظر تئوری ممکن است ما تحت تأثیر موضوع آموزش باشیم. قبلا هم گفته بودم که با یک طرح راکت در حال همکاری هستیم. آنها در زمینه نگهداری از این سیستم ها آموزش می بینند و ما در استفاده تکتیکی تمرین می کنیم. سه تا چهار ماه طول می کشد. این بخش از آموزش می تواند در آلمان برگزار شود. زمانی که اولین راکت ها تحویل داده شد، باید در مورد نصب و آموزش سریع تصمیم گیری کنیم. ممکن است مجبور شویم در این مسائل به بریتانیایی ها رجوع کنیم و از دانش آنها استفاده کنیم. ما می توانیم پایگاه های اطلاعاتی، تصاویر ماهواره ای، استیشن های برنامه ریزی را به آنها منتقل کنیم. به غیر از تدارکات خود راکت ها که ما داریم، بقیه چیزها را می توان توسط صنعت یا IABG تامین کرد.
گرهارتز: ما باید تصور کنیم که آنها می توانند از هواپیماهایی با پایه های راکت Taurus و پایه های Storm Shadow استفاده کنند. بریتانیایی ها آنجا بودند و هواپیماها را تجهیز کردند. سیستم ها چندان متفاوت نیستند و می توانند برای Taurus نیز استفاده شوند. من می توانم در مورد تجربه استفاده از مجموعه پاتریوت صحبت کنم. در ابتدا کارشناسان ما مهلت های طولانی را نیز محاسبه کردند، اما در عرض چند هفته موفق شدند. آنها توانستند همه چیز را به سرعت و به اندازه ای عملیاتی کنند که کارمندان ما گفتند: "وای، ما انتظار این را نداشتیم." ما اکنون در حال جنگیدن با جنگی هستیم که از تکنالوژی بسیار مدرنتری نسبت به لوفتوافه قدیمیمان استفاده میکند. همه اینها نشان می دهد که وقتی ما در حال برنامه ریزی ضرب الاجل هستیم، نباید آنها را بیش از حد ارزیابی کنیم. و اکنون، آقایان فنسکه و فراستته، می خواهیم نظر شما را در مورد تدارکات احتمالی اوکراین بدانم.
فنسکه: من می خواهم به موضوع تمرین بپردازم. ما قبلاً این موضوع را بررسی کردهایم و اگر با پرسنلی سروکار داریم که قبلاً آموزشهای مناسبی را دیدهاند و بهطور موازی آموزشهای لازم را میگذرانند، ابتدا حدود سه هفته طول میکشد تا این تکنیک را یاد بگیریم و سپس مستقیماً به آموزش در نیروی هوایی برویم. که حدود چهار هفته ادامه خواهد داشت، بنابراین بسیار کمتر از 12 هفته است. البته همه اینها به شرطی است که پرسنل صلاحیت مناسبی داشته باشند؛ آموزش بدون توسل به خدمات مترجم و چند نکته دیگر قابل انجام است. ما قبلاً با خانم فریدبرگر صحبت کرده ایم. اگر در مورد استفاده رزمی صحبت می کنیم، عملاً به ما توصیه می شود که حداقل از گروه اول پشتیبانی کنیم. برنامه ریزی دشوار است، حدود یک سال طول کشید تا کارکنان خود را آموزش دهیم و ما اکنون در تلاش هستیم تا آن زمان را به ده هفته کاهش دهیم و همزمان امیدواریم که آنها بتوانند با اتومبیل فرمول 1 در خارج از جاده مسابقه دهند. یک گزینه ممکن، ارائه حمایت تخنیکی برنامه ریزی شده است؛ از نظر تئوری، این کار را می توان از بوشل انجام داد، مشروط به ایجاد یک ارتباط امن با اوکراین. اگر این در دسترس باشد، می توان برنامه ریزی بیشتری انجام داد. این حداقل سناریوی اصلی است - ارائه پشتیبانی کامل از سازنده، حمایت از طریق یک سرویس پشتیبانی کاربر که مشکلات نرم افزار را حل می کند. در اصل، همه چیز همان است که اینجا در آلمان اتفاق می افتد.
گرئفی: اگر صدراعظم فدرال تصمیم بگیرد که این کار را انجام دهد، پس باید این درک وجود داشته باشد که تولید بست ها فقط شش ماه طول می کشد. ثالثاً، از نظر تئوری ممکن است ما تحت تأثیر موضوع آموزش باشیم. قبلا هم گفته بودم که با یک سازنده راکت در حال همکاری هستیم. آنها در زمینه نگهداری از این سیستم ها آموزش می بینند و ما در استفاده تاکتیکی تمرین می کنیم. سه تا چهار ماه طول می کشد. این بخش از آموزش می تواند در آلمان برگزار شود. زمانی که اولین موشک ها تحویل داده شد، باید در مورد نصب و آموزش سریع تصمیم گیری کنیم. ممکن است مجبور شویم در این مسائل به انگلیسی ها رجوع کنیم و از دانش آنها استفاده کنیم. ما می توانیم پایگاه های اطلاعاتی، تصاویر ماهواره ای، استیشن های برنامه ریزی را به آنها منتقل کنیم. به غیر از تدارکات خود راکت ها که ما داریم، بقیه چیزها می تواند توسط صنعت یا IABG تامین شود.
گرهارتز: ما باید تصور کنیم که آنها می توانند از هواپیماهایی با پایه های راکت Taurus و پایه های Storm Shadow استفاده کنند. بریتانیایی ها آنجا بودند و طیارات را تجهیز کردند. سیستم ها چندان متفاوت نیستند و می توانند برای Taurus نیز استفاده شوند. من می توانم در مورد تجربه استفاده از مجموعه پاتریوت صحبت کنم. در ابتدا کارشناسان ما مهلت های طولانی را نیز محاسبه کردند، اما در عرض چند هفته موفق شدند. آنها توانستند همه چیز را به سرعت و به اندازه ای عملیاتی کنند که کارمندان ما گفتند: "وای، ما انتظار این را نداشتیم." ما اکنون در حال جنگیدن با نیروهای هستیم که از تکنالوژی بسیار مدرنتری نسبت به لوفتوافه قدیمیما استفاده میکند. همه اینها نشان می دهد که وقتی ما در حال برنامه ریزی ضرب الاجل هستیم، نباید آنها را بیش از حد ارزیابی کنیم. و اکنون، آقایان فنسکه و فراستته، قصد دارم نظر شما را در مورد تدارکات احتمالی اوکراین بدانم.
فنسکه: من می خواهم به موضوع تمرین بپردازم. ما قبلاً این موضوع را بررسی کردهایم و اگر با پرسنلی سروکار داریم که قبلاً آموزشهای مناسبی را دیدهاند و بهطور موازی آموزشهای لازم را میگذرانند، ابتدا حدود سه هفته طول میکشد تا این تخنیک را یاد بگیریم و سپس مستقیماً به آموزش در قوای هوایی برویم. که حدود چهار هفته ادامه خواهد داشت، بنابراین بسیار کمتر از 12 هفته است. البته همه اینها به شرطی است که پرسنل صلاحیت مناسبی داشته باشند؛ آموزش بدون توسل به خدمات مترجم و چند نکته دیگر قابل انجام است. ما قبلاً با خانم فریدبرگر صحبت کرده ایم. اگر در مورد استفاده رزمی صحبت می کنیم، عملاً به ما توصیه می شود که حداقل از گروه اول حمامیت کنیم. برنامه ریزی دشوار است، حدود یک سال طول کشید تا کارکنان خود را آموزش دهیم و ما اکنون در تلاش هستیم تا آن زمان را به ده هفته کاهش دهیم و همزمان امیدواریم که آنها بتوانند با اتومبیل فرمول 1 در خارج از جاده مسابقه دهند. یک گزینه ممکن، ارائه پشتیبانی تخنیکی برنامه ریزی شده است؛ از نظر تئوری، این کار را می توان از بوشل انجام داد، مشروط به ایجاد یک ارتباط امن با اوکراین. اگر در دسترس باشد، می توان برنامه ریزی بیشتری انجام داد. این حداقل سناریوی اصلی است - ارائه حمایت کامل از سازنده، پشتیبانی از طریق یک سرویس پشتیبانی کاربر که مشکلات نرم افزار را حل می کند. در اصل، همه چیز همان است که اینجا در آلمان اتفاق می افتد.
گرهارتز: یک دقیقه صبر کنید. من می فهمم در مورد چه چیزی صحبت می کنید. سیاستمداران ممکن است نگران ارتباط مستقیم و بسته بین بوشل و اوکراین باشند که می تواند به مشارکت مستقیم در مناقشه اوکراین تبدیل شود. اما در این صورت می توان گفت که تبادل اطلاعات از طریق MBDA صورت می گیرد و یکی دو نفر از متخصصین خود را به شروبنهاوزن می فرستیم. البته این یک ترفند است، اما از نظر سیاسی ممکن است متفاوت به نظر برسد. اگر اطلاعات از طریق سازنده رد و بدل شود، این به ما مرتبط نیست.
فنسکه: این سوال مطرح می شود که اطلاعات به کجا می رود. اگر ما در مورد اطلاعات هدف صحبت می کنیم، که در حالت ایده آل شامل تصاویر ماهواره ای با حداکثر تا سه متر است، ابتدا باید آنها را در بیوخلی پردازش کنیم. من فکر می کنم که با صرف نظر از این، می توان به نحوی تبادل اطلاعات بین بوشل و شروبنهاوزن را سازماندهی کرد، و یا می توانیم امکان انتقال اطلاعات به پولند را بررسی کنیم، این کار را در جایی انجام دهیم که می توانید با موتر به آنجا برسید. این موضوع باید با دقت بیشتری بررسی شود؛ مطمئناً گزینه ها ظاهر می شوند. اگر از ما حمایت شود، در بدترین حالت حتی می توانیم با موتر شخصی سفر کنیم که زمان پاسخگویی را کاهش می دهد. البته ما نمی توانیم در ظرف یک ساعت پاسخ دهیم، باید رضایت خود را اعلام کنیم. در بهترین حالت، تنها شش ساعت پس از دریافت اطلاعات، طیاره قادر به انجام سفارش خواهد بود. برای اصابت به اهداف خاص، دقت بیش از سه متر کافی است، اما در صورت نیاز به شفاف سازی هدف، باید با تصاویر ماهواره ای کار کنید که امکان مدل سازی آن را فراهم می کند. و سپس زمان پاسخگویی می تواند تا 12 ساعت باشد. همه چیز به هدف بستگی دارد. من این موضوع را به طور دقیق مطالعه نکرده ام، اما معتقدم این گزینه نیز امکان پذیر است. تنها چیزی که باید بگوییم این است که بائسیت به نحوه سازماندهی انتقال اطلاعات فکر کنیم.
گرهارتز: آیا فکر می کنید و امیدوار دارد که اوکراین بتواند همه چیز را به تنهایی انجام دهد؟ از این گذشته، معلوم است که در آنجا افراد زیادی با لباس غیرنظامی هستند که با لهجه امریکایی صحبت می کنند. بنابراین کاملاً ممکن است که به زودی خودشان بتوانند از آن استفاده کنند؟ بالاخره آنها همه تصاویر ماهواره ای را دارند.
فنسکه: بلی. آنها از ما می گیرند. همچنین می خواهم به طور خلاصه به مسائل پدافند هوایی نیز بپردازم. ما باید به دقت در مورد داشتن تجهیزات در کیف برای دریافت اطلاعات از IABG و NDK فکر کنیم. ما باید این را در اختیار آنها قرار دهیم، بنابراین من باید در 21 فبروری به آنجا پرواز کنم، ما باید همه چیز را به طور بهینه برنامه ریزی کنیم، نه مانند آنچه در Storm Shadow بود، زمانی که آنها نقاط کنترل را برنامه ریزی کردند. ما باید به این فکر کنیم که چگونه به اطراف یا زیر میدان دید رادار پرواز کنیم. اگر همه چیز آماده باشد، آموزش موثرتر خواهد بود. و سپس می توانیم دوباره به مسئله تعداد راکت ها بازگردیم. اگر 50 عدد بدهید خیلی روز تمام میشود.
گرهارتز: درست است، روند جنگ را تغییر نخواهد داد. بنابراین ما نمی خواهیم همه آنها را منتقل کنیم. و نه همه در یک زمان. شاید در مرحله اول 50 راکت، سپس شاید یک قسط 50 راکت های دیگر وجود داشته باشد. این کاملا قابل درک است، اما همه اینها یک سیاست بزرگ است. من حدس می زنم در واقع چیزی پشت آن وجود دارد. من از همکاران فرانسوی و بریتانیایی خود یاد گرفتم که در واقع وضعیت این تفنگ های طوفان سایه و اسکالپ مانند تفنگ های وینچستر است - آنها ممکن است بپرسند: "چرا باید دسته بعدی راکت ها را تهیه کنیم، زیرا قبلاً آنها این کار را انجام داده اند. اجازه دهید آلمان این کار را اکنون انجام دهد. شاید آقای فراستته بخواهد در این موضوع چیزی بگوید؟
فروشتدت: اجازه دهید کمی عمل گرایی اضافه کنم. من می خواهم نظرات خود را در مورد ویژگی های Storm Shadow به اشتراک بگذارم. ما در مورد دافع هوایی، زمان پرواز، ارتفاع پرواز و غیره صحبت می کنیم، من به این نتیجه رسیدم که دو هدف جالب وجود دارد - پل به سمت شرق و انبارهای مهمات که بالاتر هستند. دسترسی به پل در شرق دشوار است، هدف نسبتاً کوچکی است، اما ثور می تواند این کار را انجام دهد، و انبارهای مهمات نیز می توانند ضربه بزنند. اگر همه اینها را در نظر بگیریم و آن را با میزان استفاده از Storm Shadow و HIMARS مقایسه کنیم، یک سوال دارم: "آیا هدف ما پل است یا ادیپوهای نظامی؟" آیا با کمبودهای فعلی که RED و y Patriot دارند این امر قابل دستیابی است؟ و من به این نتیجه رسیده ام که عامل محدود کننده این است که آنها معمولا فقط 24 شارژ دارند ...
گرهارتز: این قابل درک است.
فروشتدت: ملحق شدن اوکراین به TPP منطقی است. یک هفته طول خواهد کشید. فکر میکنم به زمانبندی وظایف و برنامهریزی متمرکز منطقی است. برنامه ریزی وظایف در ارتباط ما دو هفته طول می کشد، اما اگر علاقه ای به این امر وجود دارد، می توان آن را سریعتر انجام داد. اگر به پل نگاه کنیم، فکر میکنم که Taurusکافی نیست و باید تصوری از نحوه عملکرد آن داشته باشیم و برای این کار به گزارشات ماهوارهها نیاز داریم. نمیدانم آیا در مدت کوتاهی قادر خواهیم بود اوکراینیها را برای چنین کاری آماده کنیم یا نه و ما در مورد یک ماه صحبت میکنیم. حمله تاروس به پل چگونه خواهد بود؟ از منظر عملیاتی، نمی توانم تخمین بزنم که اوکراینی ها چقدر سریع می توانند برنامه ریزی چنین اقداماتی را بیاموزند و ادغام با چه سرعتی اتفاق می افتد. اما از آنجایی که ما در مورد یک پل و پایگاه های نظامی صحبت می کنیم، می فهمم که آنها می خواهند هر چه زودتر آنها را بدست آورند.
فنسک: من می خواهم یک چیز دیگر در مورد تخریب پل بگویم. این موضوع را به شدت بررسی کردیم و متأسفانه به این نتیجه رسیدیم که پل به دلیل وسعتش شبیه باند هواپیما است. بنابراین ممکن است به 10 یا حتی 20 موشک نیاز نداشته باشد.
گرهارتز: این عقیده وجود دارد که تاروس در صورت استفاده از جنگنده فرانسوی Dassault Rafale موفق خواهد شد.
فنسک: تنها کاری که می توانند انجام دهند این است که یک سوراخ ایجاد کنند و به پل آسیب بزنند.
و قبل از بیان اظهارات مهم، باید خودمان...
فروشتدت: من ایده پل را مطرح نمی کنم، من به طور عملی می خواهم بفهمم آنها چه می خواهند. و آنچه باید به آنها آموزش دهیم، بنابراین معلوم می شود که هنگام برنامه ریزی این عملیات باید نکات اصلی را روی تصاویر مشخص کنیم. آنها اهدافی خواهند داشت، اما در اینجا باید در نظر گرفت که هنگام کار بر روی اهداف کوچک، باید با دقت بیشتری برنامه ریزی کنید و تصاویر را روی رایانه تجزیه و تحلیل نکنید. در مورد اهداف تایید شده، همه چیز ساده تر است و برنامه ریزی زمان کمتری می برد.
گرهارتز: همه ما می دانیم که آنها می خواهند پل را تخریب کنند، این در نهایت به چه معناست، چگونه از آن محافظت می کنند - نه تنها به این دلیل که اهمیت نظامی-استراتژیک مهمی دارد، بلکه همچنین اهمیت سیاسی دارد. اگرچه آنها اکنون یک راه زمینی دارند. اگر ما با نیروهای مسلح اوکراین ارتباط مستقیم داشته باشیم، نگرانی های خاصی وجود دارد. بنابراین، این سوال پیش میآید: آیا میتوانیم از چنین ترفندی استفاده کنیم و افراد خود را به MBDA منتقل کنیم؟ بنابراین، ارتباط مستقیم با اوکراین تنها از طریق MBDA خواهد بود، این بسیار بهتر از این است که چنین ارتباطی با نیروی هوایی ما وجود داشته باشد.
گریف: گرهارتز، مهم نیست. ما باید مطمئن شویم که از همان ابتدا هیچ فرمولی وجود نداشته باشد که ما را به یک طرف درگیری تبدیل کند. البته من کمی اغراق می کنم، اما اگر الان به وزیر بگوییم که جلسات را تعیین می کنیم و با ماشین از لهستان سفر می کنیم تا کسی متوجه نشود، این مشارکت است، ما این کار را نمی کنیم. اگر در مورد یک تولید صحبت می کنیم، قبل از هر چیز باید از MBDA بپرسیم که آیا آنها می توانند این کار را انجام دهند. فرقی نمیکند که مردم ما این کار را در بوشل انجام دهند یا در شروبنهاوزن - این یک مشارکت است. و من فکر می کنم که این کار نباید انجام شود. در همان ابتدا ما این را به عنوان عنصر اصلی خط قرمز شناسایی کردیم، بنابراین در تمرینات شرکت خواهیم کرد. بیایید بگوییم که یک نقشه راه تهیه خواهیم کرد. لازم است فرآیند یادگیری را به بخش هایی تقسیم کنیم. این سفر طولانی چهار ماه طول خواهد کشید، ما آنها را به طور کامل آموزش خواهیم داد، از جمله کار بر روی گزینه پل. کوتاه - به مدت دو هفته طراحی می شود تا بتوانند در اسرع وقت از موشک ها استفاده کنند. اگر آنها قبلاً آموزش دیده باشند، ما میپرسیم که آیا انگلیسیها در این مرحله آماده مقابله با آنها هستند یا خیر. من معتقدم که چنین اقداماتی درست خواهد بود - فقط تصور کنید اگر مطبوعات بفهمند که مردم ما در شروبنهاوزن هستند یا اینکه ما در جایی در لهستان در حال رانندگی با ماشین هستیم! من این گزینه را غیرقابل قبول می دانم.
گرهارتز: اگر چنین تصمیم سیاسی گرفته شود، باید بگوییم که اوکراینی ها باید به سراغ ما بیایند. ابتدا باید بدانیم که اگر چنین تصمیم سیاستی مستقیماً در برنامه ریزی کار دخالت نداشته باشد، در این صورت آموزش کمی بیشتر طول می کشد، آنها می توانند وظایف پیچیده تری را انجام دهند، که کاملاً ممکن است آنها قبلاً تجربه و استفاده داشته باشند. تجهیزات با تکنولوژی بالا اگر امکان اجتناب از مشارکت مستقیم وجود داشته باشد، نمیتوانیم در برنامهریزی وظایف شرکت کنیم، آن را در بوشل انجام دهیم و سپس آن را به آنها ارسال کنیم - برای آلمان این یک "خط قرمز" است. شما می توانید آنها را به مدت دو ماه آموزش دهید، در این مدت آنها همه چیز را یاد نخواهند گرفت، اما می توانند کاری انجام دهند. فقط باید مطمئن شویم که آنها قادر به پردازش تمام اطلاعات و کار با تمام پارامترها هستند.
گریف: زیپل گفت که می توان یک ن"نقشه راه" طولانی و کوتاه تهیه کرد. نکته این است که در مدت زمان کوتاهی به نتیجه برسید. و اگر در مرحله اول وظیفه حمله به انبارهای مهمات است، و نه مواضع پیچیده مانند پل، در این صورت می توانید با یک برنامه کوتاه شده ادامه دهید و به نتایج سریع برسید. در مورد اطلاعات IABG، من این مشکل را حیاتی نمی دانم، زیرا آنها به مکان خاصی گره نخورده اند، خودشان باید شناسایی انجام دهند. واضح است که کارایی به این بستگی دارد. این دقیقاً همان چیزی است که ما در مورد آن صحبت کردیم، که ارزش آن را دارد که در هنگام انتقال موشک به این موضوع توجه شود. هنوز قطعی نشده اما این طور است.
گرهارتز: و این نکته برجسته خواهد بود. انبارهای مهمات وجود دارد که به دلیل پدافند هوایی بسیار فعال نمی توان آموزش کوتاه مدت برای آنها انجام داد. این باید به طور جدی مورد توجه قرار گیرد. من فکر می کنم که مردم ما یک گزینه پیدا خواهند کرد. فقط باید اجازه داشته باشیم ابتدا تلاش کنیم تا بتوانیم توصیه های سیاسی بهتری ارائه دهیم. ما باید آمادگی بیشتری داشته باشیم تا شکست نخوریم زیرا KSA ممکن است هیچ ایده ای نداشته باشد که سیستم های دفاع هوایی واقعاً کجا هستند. اوکراینی ها چنین اطلاعاتی دارند، ما داده هایی از رادارها داریم. اما اگر در مورد برنامه ریزی دقیق صحبت می کنیم، باید بدانیم که رادارها کجا نصب شده اند و تاسیسات ثابت کجا هستند، چگونه از آنها عبور کنیم. این به شما امکان می دهد برنامه ریزی دقیق تری داشته باشید. ما یک ابزار فوق العاده داریم و اگر مختصات دقیقی داشته باشیم، می توانیم با دقت از آن استفاده کنیم. اما هیچ مبنایی وجود ندارد که بگوییم ما نمی توانیم این کار را انجام دهیم. مقیاس خاصی وجود دارد که در آن "خط قرمز" از نظر سیاسی نهفته است ، یک مسیر "طولانی" و "کوتاه" وجود دارد، از نظر استفاده از پتانسیل کامل تفاوت هایی وجود دارد که با گذشت زمان اوکراینی ها می توانند بهتر از آن استفاده کنند. آنها تمرین خواهند داشت، آنها این کار را همیشه انجام خواهند داد. فکر نمی کنم شخصاً در جلسه شرکت کنم. برای من مهم است که ما یک ارزیابی هوشیارانه ارائه دهیم و مانند دیگران با ارائه سایه طوفان و اسکالپ روغن به آتش نریزیم.
گریف: میخواهم بگویم، هر چه آنها تصمیم بگیرند، اجرای همه اینها بیشتر طول میکشد. ما باید همه چیز را به مراحل تقسیم کنیم. ابتدا از موارد ساده شروع کنید و سپس به سراغ موارد پیچیده بروید. یا میتوانیم به انگلیسیها روی بیاوریم، آیا آنها میتوانند در مرحله اولیه از ما حمایت کنند و مسائل برنامهریزی را انجام دهند؟ ما می توانیم آنچه را که در حوزه مسئولیت ما قرار دارد، مجبور کنیم. توسعه پایه های موشک یکی از وظایف ما نیست؛ اوکراین باید این موضوع را به طور مستقل با سازندگان حل کند.
گرهارتز: ما نمی خواهیم در حال حاضر به دلیل کمیسیون بودجه دچار مشکل شویم. این ممکن است شروع کار ساخت و ساز در پایگاه هوایی بوشل در سال 2024 را غیرممکن کند. فعلاً هر روز حاضر روزی از برنامه به حساب می آید.