"در میان باید اشاره ی کرد به دیدار سرگئی میرونوف، رهبر حزب عدالت و معاون پارلمان فدراسيون روسيه، با احمد مسعود، رهبر جبهه مقاومت ملی افغانستان در دومای دولتی که در تاریخ 28 اگوست رویداد، در این نشست همانگونه که در مصاحبه پیشین گفته شد، بررسی وضعیت میدانی افغانستان و اوضاع داخلی افغانستان مورد تبادل نظر و اطلاع قرار گرفت، و طرف روس باید از چگونگی اوضاع داخلی افغانستان مطلع می گشت تا در نشست همفکری شرکا و بازیگران منطقه ی کازان در فرمت مسکو، توان تصمیمگیری برای شرکت کنندگان فراهم گردد".
"گروه طالبان در هنگام چیرگی بر افغانستان از طرق غیر رسمی و رسمی به همسایگان افغانستان و کشورهای صاحب منافع اعلام کرد، رویه ی حکمرانی طالبان بر پایه حسن همجواری است و طالبان تهدیدی برای دیگران وجامعه جهانی به شمار نمی رود . اما شواهد عینی و میدانی می گویند، رویه حکمرانی طالبانی، کفایت لازم برای تامین امنیت، تامین معاش مردم را ندارد و همین بی کفایتی سیل مهاجران به سوی همسایگان را فراهم آورده است! بدیهی است گروه طالبان می خواهد اوضاع افغانستان را سامان بخشد اما ناتوان و بی کفایت است از سوی دیگری گروه طالبان می خواهد از ظرفیت های دیگر جوامع برای بهبود اوضاع افغانستان بهره ببرد اما نمی تواند برابر رویه ها و مناسبات و اصول و قواعد نظام بین الملل رفتار کند، چون هسته های خودسر طالبان پذیرش این اصول را پیروی از کفر جهانی می دانند و موجب اختلافات شدید داخلی طالبان می گردد. در نشست کازان برابر فرمت مسکو همه شرکت کنندگان می خواهند بدانند طالبان چه برنامه رسمی مدون همه جانبه ای برای توسعه روابط با کشورهای همسایه دارد؟ تا این برنامه رسمی مدون پس از ارایه از سوی طالبان مورد بررسی قرار گرفته و مبانی تنظیم توافقات آینده طرفین قرار گیرد، اگر طالبان نتواند چنین برنامه رسمی مدون تضمین شده به نشست کازان در فرمت مسکو ارایه دهد و بدلیل بی کفایتی طالبان در اداره جامعه افغانستان ، هرج و مرج و سیل آوارگان و تهدیدات امنیتی در برابر همسایگان افزایش یابد می توان گفت، نشست های بعدی بدون حضور طالبان وحتی ممکن است بدون حضور دیگر افغانستانیها باشد، تا پس از بررسی همه جانبه بتوانند از میان احزاب افغانستان شریک و همکاری که بتواند برابر رویه های استاندارد و معمول حکمرانی امور معاش و سرنوشت مردم افغانستان به سرانجام شایسته و بایسته ی برسانند و یا حداقل اوضاع آشفته افغانستان ، تهدیدی برای همسایگان به شمار نرود".
"جبهه مقاومت ملی افغانستان با درک شرایط موجود می خواهد نقش آفرینی کند اما بدون داشتن برنامه رسمی ومدون و تعیین سیاست دراز مدت و ترسیم چشم انداز های توسعه سیاسی واجتماعی و فرهنگی و اقتصادی 20 ساله به چنین مقصودی امکان پذیر نیست. به دلیل نبود حکمرانیِ بدون ترسیم چشم انداز توسعه و انکشاف ، افغانستان به توسعه وانکشاف همه جانبه دست نمی یابد ! حالا می خواهد طالبان در راس قدرت باشد یا جبهه مقاومت ملی! در نشست کازان در فرمت مسکو، هر کسی بتواند چنین چشم اندازی را ترسیم نماید ابتکار عمل را بدست می گیرد. جبهه ملی افغانستان با علم به ناتوانی طالبان برای توسعه و بهبود معیشت مردم می خواهد با مانور بر این وضع طالبان بر جلب کمک های خارجی برای مبارزه با طالبان گام بردارد، طالبان هم از ترس اینکه رقیب خود (جبهه مقاومت ملی افغانستان) در جذب کمک های خارجی موفق گردد می خواهد چیرگی اش را پایدار و پابرجا، نشان دهد، اما برای همسایگان افغانستان مهم نیست چه کسی در راس قدرت باشد، بلکه بهبود زندگی مردم برای جلوگیری از موج مهاجران به کشورهای همسایه، همچنین جلوگیری از رشد گروه های افراطی و تروریستی و جلوگیری از قاچاق مواد مخدر مهم است ".
"اینکه طالبان با چه ترکیبی در نشست مسکو شرکت خواهند کرد، معلوم نیست. شاید در سطح سرپرست وزارت خارجه و شماری از سرپرست وزیران دیگر شرکت کنند. اما آنچه که معلوم است این است که در این نشست کشورهای منطقه و جهان بر طالبان اعمال فشار خواهند کرد که تن به تشکیل حکومت فراگیر ملی بدهند. برگزاری این نشست پس از آن برنامهریزی شد که وزیر خارجه طالبان با نمایندگان امریکا در دوحه برای چند روز پشت درهای بسته ملاقات کردند. در آن زمان ضمیر کابلوف به رسانهها گفت، که قرار است به زودی نشست فرمت مسکو برگزار شود و در آن از نمایندگان طالبان نیز دعوت صورت میگیرد و با حضور آنها بحث حکومت فراگیر ملی مورد بررسی قرار میگیرد. بسیاریها در همان زمان گفتند که این نشست، در واقع واکنشی به نشست طالبان با نمایندگان امریکا در منطقه است".
"چیز دیگری را که میخواهم اضافه کنم این است که آنچه میتواند این نشستها را موفق بگرداند، یکپارچهسازی رویکردهای منطقه و جهان در برابر طالبان است. تا هنوز در منطقه و جهان یک رویکرد یکپارچه در برابر طالبان وجود ندارد. برخیها روی حکومت فراگیر و موضوعات حقوق بشری تاکید میکنند، اما برخی دیگر برای دسترسی به منابع طبیعی افغانستان با این گروه وارد تعامل شدهاند. تا یک فشار منجسم و یکپارچه که ریشه در یک رویکرد واحد داشته باشد، بر طالبان اعمال نشود، موضوع تشکیل حکومت فراگیر در افغانستان حل نمیشود".
"چون اهمیت چنین نشست ها برای رژیم طالبان که فاقد مشروعیت داخلی و خارجی است، بسیار زیاد است، بنا این گروه تلاش می کند از چنین فرصت ها، استفاده تبلیغاتی کرده و نشان دهد که شامل روند های منطقه ای شده است. احتمالاً هیات اعزامی طالبان، متشکل از وزیر خارجه این گروه و مسئول استخباراتی آن باشد. و طالبان تلاش می کند تا در این سفر ملاحظات سیاسی و امنیتی را مدنظرگرفته و با پیام خاصی که معنای آن سپردن اطمینان واهی و کاذب برای روسیه و کشورهای منطقه است، از منزوی شدن این گروه در چنین روندهای منطقه ای، جلوگیری کند. این هیئت معمولا در سطح سرپرست وزارت خارجه خواهد بود، زیرا ملأ متقی با روحیه چنین نشست ها آشنایی دارد و رسم معمول نمایندگی را بلد شده است. بدون وی دیگر اعضای کابینه طالبان یا در لیست سیاه شورای امنیت سازمان ملل متحد هستند و یا اینکه جرات ظاهر شدن و نمایندگی از این گروه را ندارند. با مدنظر داشت این مهم، منطقه اهمیت چندانی به ترکیب هیات طالبان نمیدهد زیرا ماهیت تندرویی و تروریستی این گروه، کماکان، هویدا است. در ضمن، هرچه در ترکیب هیات باشد، صلاحیت چانه زنی، موقف گیری و ابراز نظر را به صورت مستقل نخواهد داشت".
"این نشست به خاطر این است، که ممکن در آینده روسیه با طالبان و گروه های دیگر این کشور به خاطر پیوندها و آوردن آشتی و ثبات در در سرزمین افغانستان به توافق برسند. از آنجایی که افغانستان و روسیه پیوندهای دوستانه ای دارز مدت دارند، روسیه با همه ای توانش در تلاش حل مشکلات افغانستان است تا این کار به نفع شهروندان افغانستان به پایان برسد".