روایت بانوی مراکشی پس از زلزله: دوست دارم پیش از دیدن این جهنم بمیرم

در طلاس یعقوب - که مرکز زمین لرزه در مراکش به شمار می آید نزدیک به همه ای ساختمان ها ویران شده و باشندگانش جان باخته اند.
Sputnik
به گزارش اسپوتنیک، کمک رسانان همچنان در حال جستجوی کشته شدگان و ناپدیدشدگان زیر آوار این منطقه هستند.
یکی از زنان گفت: "دوست دارم پیش از دیدن این همه جهنم بمیرم" و از شوک یک دقیقه دیگر سکوت کرد.
نام او هند معت الله است، کمی بیشتر از 30 سال سن دارد و همه ای عمرش را در طلاس یعقوب زندگی کرده است.
او خاطراتش را چنین تعریف کرد: "پس از آنکه تازه شام ​​را به پایان رسانده بودیم. عصر خوبی بود، می خندیدیم، بچه ها در همان نزدیکا مشغول بازی بودند. و ناگهان همه چیز در پیرامون آغاز به حرکت کرد. چند لحظه پس از آن متوجه شدیم که زلزله آغاز شده است، تصمیم گرفتیم بگریزیم. اما وقت نکردیم - خانه در عرض چند ثانیه فروریخت. در را کوبیدند. دیوار روی مادر و خواهرم افتاد. کودک 3 ساله ام زیر سقف خانه ناپدید شد".
هند به طور معجزه آسایی توانست به تنهایی از زیر آوار بیرون شود: او خوش شانس بود که دروازه ای روی او افتاد، نه دیوار یا آوار. او ادامه داد:

"پس از نزدیک به نیم ساعت، قدرتم را جمع کردم و آغاز کردم به آواربرداری تا جایی که می توانستم. به مادر، فرزند، خواهر و برادرم زنگ زدم. کسی پاسخ نداد سپس خواهرم را زنده یافتم که هنوز نفس می‌کشد، اما نیمه پایینی او گیر کرده بود، سعی کردم او را به هوش بیاورم: او از خواب بیدار شد و آغاز به فریاد زدن کرد تا او را نجات دهم. پاهایش شکسته بود و خودش نمی توانست بیرون بیاید. یک ساعت و نیم طول کشید تا خواهرم را بیرون بیاورم. و دیگران مردند".

از خانواده هند در این غروب سرنوشت ساز 7 نفر جان باختند.
بحث و گفتگو