به گزارش اسپوتنیک، امرالله صالح معاون نخست رئیس جمهور گریزی افغانستان در واکنش به سخنان جو بایدن رئیس جمهور امریکا درباره ای معامله اش با گروه طالبان در برگه ای تویترش نوشت: "جو بایدن آنچه را سالهاست با ارایه ثبوت منطقی و گاهی هم مستندات بیان کرده ایم تایید کرد که توافق امریکا با طالب هدفش ثبات در افغانستان نه بلکه استخدام طالب به حیث یک نیروی قراردادی جهت تطبیق برنامه های جیوپولتیک یعنی دسیسه های ضد ملی در داخل افغانستان و کشور های منطقه است".
او درباره ای روایت های غربی ها از فروافتادن دولت پیشین افغانستان چنین نوشته است: "روایت غربی ها از دلایل و عوامل سقوط جمهوریت بی اساس و فریبنده است. آنها تلاش دارند که بخاطر پنهان سازی ماهیت اصلی دسیسه توافقنامه دوحه دلایل فرعی و حاشیه ها را فربه و بزرگ نشان دهند. حالا واضحتر شده است که شصت میلیون دالر نقد بدون نظارت چرا به طالب در هر هفته داده میشود. در طرح ریزی دسیسه دوحه پاکستان منفعت اساسی و استراتیژیک را بدست آورد که ده ها سال بود رویای آنرا در سر داشت. اینکه هم مزدورانش را بر افغانستان مسلط ساخت و هم برای نظارت بر مزدورانش توسط بی پیلوت های امریکا حق العبور گزاف بدست می آورد. یکی بر هوا تسلط دارد و دیگری بر زمین و مسئولیت های خود رانیز تقسیم کرده اند. حالت برای هردویشان رویایی است".
او همچنان درباره ای معامله پنهانی و پیچیده ای امریکا و گروه طالبان در دوحه چنین روشنگری کرده است: "در توافق دوحه هیچ گروه تروریستی به غیر از القاعده دشمن خطاب نگردیده است یعنی پرورش سرطان ضد ملی و ضد منطقه جز ضمایم محرمانه است. این بیست گروه تروریستی که مهمان طالب اند بخشی از برنامه اند. تخلیه مغز ها و تحصیل یافته ها نیز بخاطر این است که افغانستان به پایگاه بزرگ افراطیت و تروریستی مبدل گردد و ظرفیت ها و سرمایه های فکری همه بیرون شوند. امریکا در استفاده از افراطیت مسلح بخاطر اهداف بزرگ جیوپولتیک تجربه ی موفق و بزرگ دارد".
او درباره ای رویداد ۱۱ سپتمبر ۲۰۰۱ و پیوندهای امریکا با تروریستان چنین نوشته است: "حادثه ۱۱ سپتمبر ۲۰۰۱ توسط القاعده یک انقطاع در تسلسل روابط غرب با گروه های افراطی و تروریست ایجاد کرد که توافق دوحه دارد آنرا جبران میکند. قربانی بزرگ این دسیسه همه ی مردم ماست و طالب زیر اسم دین و شرعیت تلاش دارد افغانستان را به ارزانترین ملیشه نیابتی روالپندی و حامیانش مبدل سازد. درین پروژه چیزی برای انکشاف اقتصادی و ایجاد نهاد های مدرن وجود ندارد. سازمان های استخباراتی برای تولیدات طالب یعنی جهالت و تعصب پاداش محرمانه میدهند. با اینکه این مسایل همیشه وضاحت داشته اما تسلط مطبوعات غربی بر اذهان حرف دیگران و روایت دیگران را همیشه ضعیف و بی ربط نشان میدهد. حالا خودشان اذعان به ماهیت دسیسه دوحه و آوردن طالب کرده اند. شاید کهولت و یا فروپاشی قوت فکری باعث شد که بایدن حرف راست و حقیقت را بگوید و مخاطب خود را به اشتباه بگیرد. ازین اشتباهات درین روز ها زیاد مرتکب شده است. همین دو روز قبل عراق را با اوکراین به اشتباه گرفته بود".
او در پایان یکبار دیگر بر مبارزه در برابر گروه طالبان تاکید و افزوده است: "به هرحال این وضاحت باردیگر براندازی طالب را وجیبه و فریضه همگانی ما می سازد تا با ایجاد نظام ملی و همه پسند افغانستان را در مسیر انکشاف و رفاه قرار بدهیم. استقرار طالب استقرار جهالت و تعصب خواهد بود و بس. خلیل زاد و امثالهم که توانستند این طرح ماهرانه مدیریت کنند از بی اتفاقی - وابستگی ها و گاهی هم ساده اندیشی همه ی ما بهره گرفتند".
یادآوری می کنیم، که گروه طالبان در یک معامله پیچیده و پنهانی در پانزدهم سپتامبر سال دو هزارو بیست و یک میلادی بر افغانستان چیره شد و افغانستان یک بار دیگر به روزهای سیاه خود برگشت.