ما با گل شوروی را پذیرایی کردیم و انتظار داشتیم که برگردند

جنرال گروموف، فرمانده نیروهای شوروی در افغانستان می‌گوید که اردوی چهلم ارتش شوروی بر خروج نیروها از افغانستان تاکید میکرد.
Sputnik
15 می 35 سال از شروع خروج نیروهای شوروی از افغانستان می گذرد. آغاز خروج نیروهای شوروی از افغانستان با توافق نامه های ژنو در سال 1988 آغاز شد. در 14 اپریل 1988 با میانجیگری سازمان ملل متحد، توافق نامه های ژنو توسط وزرای امور خارجه افغانستان، پاکستان و به عنوان ضامن اجرای آن توسط شوروی و ایالات متحده امضا شد. مهم ترین نکته در این توافقات این بود که در اصل به حل مسئله اصلی وضعیت افغانستان کمک می کرد: متوقف کردن مداخله نظامی یا دیگر در امور افغانستان از خارج.
دگرجنرال بوریس گروموف، فرمانده نیروها و فرمانده خروج ارتش شوروی از افغانستان، گفت: "
از اوایل سال 1983 قوماندانی اردوی 40-م بطور هدفمند بر فیصله خروج نیروها از طریق وزارت دفاع، سفارت شوروی — و از طریق همه، آنهایی که چنین فیصله ها اتخاذ میکردند — پافشاری میکرد. ما اسناد آماده ساختم و آنها را به بیروی سیاسی در میدان کهن در مسکو روان کردیم. بطور جدی به خاطر بررسی فیصله راجع به خروج نیروها در سال 1985 زمان اقدام کردند، وقتیکه روشن شد که مساله را به زور نمی توان حل کرد. بالاخره فیصله در ژینیو — به اساس "موافقت نامه ژینیو" که افغانستان و پاکستان امضا کردند، اتخاذ شد. اتحاد شوروی و امریکا ضامن آن بودند. در موافقت نامه زمان خروج نیروها تعیین شده بود: آغاز خروج به تاریخ 15 می سال 1988 و ختم خروج — در تاریخ 15 فبروری سال 1989. یگانه چیز این بود که نظم خروج نیروها ترتیب نشده بود، چون این را قوماندانی اردوی 40-م تعیین میکرد. فقط قوماندانی اردوی 40-م بر خروج نیروها تاکید میکرد، چون همه آن وظایف که به ما در افغانستان مربوط بودند، حل شده بود. ما به همه، از جمله به امریکایان، نشان دادیم، تا زمانیکه اردوی 40-م در افغانستان موجود بود، نفوذ کردن به آنجا و جنگیدن با اتحاد شوروی بی فایده بود. امریکایان همین حالا راجع به این صحبت میکنند. ولی امریکایان همه چیز انجام میدادند، تا نیروهای شوروی را هرچه بیشتر در افغانستان نگهدارند.
آناتولی سالیخوف، کهنه سرباز شوروی در افغانستان افغانستان، قوماندان نیروی هوایی، رئیس انجمن سربازان جنگ های محلی و درگیری های نظامی در مسکو، در مصاحبه با اسپوتنیکگفت که خروج نیروهای نظامی تصمیم درستی بود:
فرمانده "گروموف" نيروهای خود را به طور درست با ستاد کل خارج کرد خروج ارتش به موقع اتفاق افتاد. تاخير در اين مورد سودي نداره در آن زمان سیستم سیاسی و شرایط دیگر بود، بنابراین همه چیز به درستی و به موقع انجام شد.
اتحاد جماهیر شوروی متعهد شد که نیروهای خود را ظرف 9 ماه یعنی قبل از 15 فبروری 1989 خارج کند و نیمی از نیروها باید در ظرف سه ماه اول یعنی قبل از 15 اگیست 1988 خارج شوند. در سه ماه اول، 50183 سرباز افغانستان را ترک کردند. سپس 50100 نفر دیگر بین 15 اوت 1988 تا 15 فوریه 1989 به اتحاد جماهیر شوروی بازگشتند.
به گفته جنرال گروموف، خروج نیروها در دو جهت: در جهت غربی — در امتداد سرحد با ایران و کشک و مرکزی — از طریق جنوب، جنوب-غرب به کابل، از طریق سالنگ به ترمز ، تحقق یافت. ما همه رهبران "اتحاد هفت گانه" ("اتحاد هفت گانه" یا "هفت گانه پیشاور" — نام رسمی آن "اتحاد اسلامی مجاهدین افغانستان") — اتحاد نظامی-سیاسی رهبران مجاهدین افغان در دوران جنگ سال های 1979 — 1989 احزاب را که در پاکستان بودند، اما گروه های مسلح آنها در افغانستان قرار داشتند، روحاً آماده ساختیم و با آنها ارتباط برقرار نموده بودیم. ما در بین آنها شبکه نیرومند اجنتان داشتیم.
او گفت: "ما قوی‌ترین عوامل را داشتیم و همه چیز را در مورد نقشه‌های دشمن و همچنین وضعیت هر کیلومتر مربع از خاک افغانستان می‌دانستیم.
پاکستان و امریکا باید از هرگونه مداخله در امور داخلی افغانستان جلوگیری می کردند. پاکستان همچنین متعهد شد که پایگاه‌ها و کمپ‌های نظامی دشمن افغانستان را در خاک خود ایجاد نکند، آنها را آموزش، تسلیح یا تامین مالی نکند، سلاح، تجهیزات و گروه های جنگی را از طریق سرزمین پاکستان به افغانستان انتقال ندهد و همچنین هرگونه اقدام دیگری برای بی ثباتی کردن وضعیت داخلی در آنجا انجام ندهد. برای نظارت بر اجرای تعهدات طرفین، یک مکانیسم نظارتی زیر نظر سازمان ملل ایجاد شد.

جنرال گروموف گفت: "جنگ اعلام نشده ادامه داشت: یک طرف ما بودیم، طرف دیگر آمریکا. هیچ کس آن را پنهان نکرده بود، نه آن زمان و نه اکنون."

جنرال گروموف در ادامه خاطر نشان کرد: "قبل از عقب نشینی، آنها شخصا با بسیاری از رهبران مجاهدین دیدار کردند. بنابراین، والنتین وارنیکوف [نماینده ستاد کل نیروهای مسلح اتحاد جماهیر شوروی] و من با احمدشاه مسعود [احمد شاه مسعود یک فرمانده میدانی افغان با الاصل تاجیک، وزیر دفاع افغانستان (1992-1996) گفتگو کردیم. من به‌عنوان فرمانده ارتش چهلم و نماینده رسمی دولت اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان، نامه‌هایی به رهبران "مجاهدین" فرستادم و هشدار دادم: زمان و مسیر عقب‌نشینی را پنهان نمی‌کنیم، اما به شدت عمل خواهیم کرد. سرکوب مخالفان در هر منطقه خروج تقریباً بدون ضرر انجام شد."
به گفته وی، موانع بر سر راه نیروهای شوروی توسط ادوارد شواردنادزه، وزیر امور خارجه ایجاد شد. و این حق توسط دبیر کل کمیته مرکزی CPSU، میخائیل گورباچف ​​به او تفویض شد. شواردنادزه چندین بار از افغانستان دیدن کرد و با فرماندهی ارتش چهلم دیدار کرد. وی خروج نیروها در چارچوب زمانی مشخص شده در توافقنامه ژنو را غیرقابل قبول دانست و بر لزوم خروج 30000 سرباز شوروی در افغانستان (در امتداد جاده کابل - ترمز) به ظاهر برای حمایت از جمهوری دموکراتیک افغانستان و ارتش دولتی تاکید کرد.
بوریس گروموف در ادامه صحبت های خود گفت: ما نتوانستیم توافق ژنو را نقض کنیم، اگرچه امریکایی ها و شواردنادزه دقیقاً به دنبال ایجاد اختلال بودند. اختلافات در دفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی مورد بررسی قرار گرفت. و با این حال مسکو به سربازان فرمان توقف داد. گویا که روی نوک سوزن بودیم، منتظر تصمیم نهایی بودیم و یک ماه قبل از تاریخ هدف (15 فبروری)، زمانی که مشکلات لجستیکی شروع شد، شروع به ترک کابل کردیم، زیرا تدارکات تا اکتوبر محاسبه شده بود. در مدت کوتاهی، تعداد زیادی از نیروهای نظامی و هزاران قطعه تجهیزات نظامی از گذرگاه زمستانی سالنگ در ارتفاع 3500 متری، به چشم "ارواح" (مجاهدین افغان) که در صد متری سمت راست و چپ سرک نشسته بودند، عبور کردند. خیلی دشوار بود.
با این حال، تنها طرفی که از توافقات ژنو پیروی کرد، اتحاد جماهیر شوروی بود. اتحاد جماهیر شوروی کمک های خود را به رژیم طرفدار مسکو در کابل به حداقل رساند، در حالی که امریکایی ها و پاکستانی ها به ارائه کمک به مخالفان ادامه دادند.
بوریس گروموف: ضربات بر اهداف وارد آورده شدند که مسکو، GRU داده بودند. اهداف را گورباچیف مطالبه میکرد و راجع به این به وزیر دفاع گفته شده بود. ممکن، به کدام ترتیب افسران ما به احمدشاه مسعود خبر دادند که ما به وارد آوردن ضربات مجبور خواهیم شد. اهداف در طول راه نشان داده شده بودند، جای مردم مسعود وجود داشتند. در حدود 90 درصد آنها رفته بودند. آنها شبکه اجنتان خود داشتند و ما نیز به آنها خبر دادیم. ضربات همچنان به عمق مناطق — در شرق و غرب سالنگ وارد آورده شدند. ضربات بر دره توسط طیارات از خاک اتحاد شوروی وارد اورده شدند. اما ما قاطعانه با چنین ضربات مخالف بودیم. ما به مسکو تلیفون کردیم و گفتیم که اردوی 40-م در این ضربات شرکت نخواهد کرد. ما عملاً از حدود تبعیت عدول کردیم. ما توضیح نمودیم که اگر این ضربات صورت گیرند و به هدف خود برسند، پس نیروهای که در بخش ورودی کوتل سالنگ باقی مانده، از افغانستان خارج نخواهند شد. اگر مجاهدین ضربه جوابیه وارد میکردند، فاجعه رخ میداد.
درعین حال، حفیظ‌الله نظری، جنرال اسبق ارتش افغانستان گفت: "
در آخرین روز خروج نیروهای شوروی که من در فرقه ۱۸ پیاده وظیفه داشتم، رسما به بدرقهٔ این نیروها به حیرتان رفتیم. آن‌ها مثل این‌که در رژه نظامی باشند با وسایط خود طرف پل دوستی در حال حرکت بودند مردم به خصوص اعضای حزب دموکراتیک خلق افغانستان برطرف قطار نیروها گل پاش می دادند و من هیچ باورم نمی شد که قوای بزرگ شوروی با آن عظمت اش افغانستان را ترک می کند هر لحظه فکر میکردم که آنها تا ساعتی بعد بر میگردند اما عصر شد و ما با پریشانی به طرف قطعه نظامی خود برگشتیم.
به گفته جنرال گروموف، روحیه سربازان در بهترین حالت خود باقی ماند: "هیچ کار غیرممکنی برای ارتش بسیار قدرتمند 40-م وجود نداشت، این کاملاً مسلم است.
وی افزود: "امروز شما می توانید داستان هایی در مورد شکست نیروهای شوروی و اتحاد جماهیر شوروی پیدا کنید، اما نویسندگان آنها هرگز به افغانستان نرفته اند و آنها درک محدودی از آن وضعیت دارند. متأسفانه نه قبل از عقب نشینی، نه در حین و نه بلافاصله پس از آن، سازمان های ذی ربط در راس ایدئولوژی این رویداد را تبلیغ نکردند - تا از داستان های شکست و تردید در درستی آن جلوگیری شود."
به گفته آناتولی سالیخوف، خروج نیروهای شوروی از افغانستان تأثیر منفی بر وضعیت منطقه داشت: "سربازان ما رفتند، و دیگران بلافاصله دنبال کردند. شما می دانید امریکایی ها شروع به ورود کردند و سیستم سیاسی (در افغانستان) شروع به تغییر کرد.
بله، و در کشور ما از دهه 90 شرایط شروع به تغییر کرد، بنابراین اگر در دهه 90 در ارتش چهلم بودیم، به این ترتیب سازماندهی شده بیرون نمی آمدیم. مثل امریکایی‌ها می‌ماند که همه چیز را رها کردند، فرار کردند، فروختند، تنها پرسنل را رها نکردند و نجات دادند، نه تجهیزات، اسلحه. جنرال گفت، ما مردم را بیرون آوردیم، تجهیزات، اسلحه را بیرون آوردیم. البته ما چیزی ندادیم."
سالیخوف خاطرنشان می کند که افغان ها از نیروهای مسلح اتحاد جماهیر شوروی بسیار قدردانی می کنند: "من معاون کمیته امور جنگجویان انترناسیونالیست زیر نظر شورای سران دولت کشورهای مستقل مشترک المنافع بودم. چند سال پیش ما یک رویداد بسیار بزرگ را در سواستوپل برگزار کردیم - تورنمنت بین المللی مینی فوتبال بین "افغان ها" که در آن افغان های قومی نیز دعوت شده بودند. مترجم تیم از افغانستان یکی از شرکت کنندگان در جنگ در افغانستان بود.

وی در ادامه خاطر نشان کرد: ما اغلب برای چاشت، شام و صبحانه همدیگر را ملاقات می کردیم. او از اینکه با تیم به ما آمد، بسیار خوشحال شد، ارزیابی بسیار بالایی از نیروهای مسلح ما داد و گفت: "شما رزمندگان واقعی هستید. شما ممکن است در جنگ باشید. شما یک جنگ را صادقانه، منصفانه، طبق تمام قوانین مردانه به راه انداختید.

و امریکایی ها حرامزاده های فاسد هستند، ما از آنها خسته شده ایم، از آنها متنفریم. آنها ترجیح می دهند ترک کنند." سالیخوف در پایان گفت: در اینجا چنین ارزیابی از افغان‌های قومی وجود دارد.
ایالات متحده و پاکستان برای مدت طولانی به مجاهدین کمک کردند. از آنجایی که سایر شرکت کنندگان در مذاکرات جنوا به تعهدات خود عمل نکردند، دولت شوروی در سال 1988 اعلامیه رسمی صادر کرد که مداخله در امور داخلی افغانستان از خاک پاکستان ادامه دارد.
با این وجود، طرف شوروی به توافقات جنوا پایبند بود. ارتش چهلم تا 15 فبروری 1989 افغانستان را ترک کرد. همه رویدادهای پس از خروج نیروهای شوروی تأیید کرد که وضعیت موجود در آن کشور تنها به دلیل حضور نیروهای شوروی در آنجا حفظ شده است.
بحث و گفتگو