به گزارش اسپوتنیک، امتناع از گاز روسیه در به دلیل عملیات ویژه نظامی در اوکراین، دولت آلمان فعالانه ساخت ترمینال هایی را توسعه میهد که عرضههای وارداتی گاز طبیعی مایع را میپذیرند. فرض بر این است که در مجموع یازده ترمینال LNG تا سال 2026 به بهره برداری می رسد (سه مورد از آنها ثابت هستند).
قبل از شروع عملیات ویژه نظامی، روسیه 55 درصد از گاز مورد نیاز این کشور را تاأمین می کرد. حدود 55 میلیارد متر مکعب گاز روسیه از طریق خط لوله نورد استریم 1 وارد آلمان شد. اکنون هدف اصلی برلین با انگیزه ملاحظات سیاسی، تضمین استقلال کامل از نفت، گاز و زغال سنگ از روسیه است. قابل ذکر است که آژانس شبکه فدرال آلمان (تنظیم کننده گاز آلمان) خود در مورد نیاز به شبکه ترمینال های LNG ابراز تردید می کند. کلاوس مولر، رئیس این دپارتمانت، گفت که آماده شدن برای زمستان بسیار سرد، اقدام درستی است، اما انتقال به منابع جایگزین پس از خروج قرارداد گاز روسیه ناگزیر با تعدیلهایی همراه خواهد بود.
ساخت ترمینال های LNG مقدار زیادی از وجوه مالیات دهندگان را می گیرد.
موسسه New Climate، اندیشکده کلن برای انتقال انرژی های تجدیدپذیر، در یک مطالعه اخیر به این نتیجه صریح رسیده است: "ترمینال های وارداتی LNG آلمان که در حال حاضر برنامه ریزی شده است مطابق با اهداف اقلیمی آلمان نمی توان برای پوشش تقاضای آلمان برای گاز پس از پایان واردات روسیه در سال 2018 کاملا ضروری تلقی کرد."
یازده ترمینال LNG با ظرفیت کل حدود 73 میلیارد متر مکعب در سال می تواند حدود 50 درصد بیشتر از واردات گاز از روسیه قبل از جنگ تامین کند. اگر تمام ترمینالهای برنامهریزیشده به بهرهبرداری برسند، آلمان میتواند از طریق زمین و دریا تقریباً دو سوم بیشتر از آنچه در حال حاضر مصرف میکند، گاز طبیعی وارد کند.
این بدان معناست که ظرفیت بسیار بیشتر از آنچه لازم است ساخته می شود. اگر همه برنامههای تولید الانجی اجرا شود، میتوان مشکل هدر رفت وجوه از جیب مالیات دهندگان را پیشبینی کرد.
با این حال، روبرت هابک، وزیر اقتصاد آلمان، وجود این مشکل را رد می کند و می گوید که بحران انرژی هنوز به پایان نرسیده است و به ذخیره ای نیاز است.
روسیه تمامی تعهدات خود را با تامین گاز به اروپا از طریق اوکراین و از طریق ترکیه از طریق خط لوله گاز ترکیش استریم انجام می دهد. پس از انواع تحریم ها، لغو راه اندازی نورد استریم 2 و تضعیف شاخه SP-1 توسط غرب، در واقع تنها راهی است که 100 درصد کار می کند.
در شرایط کمبود منابع انرژی ارزان در کشورهای اروپایی، شرکت های صنعتی در حال تعطیل شدن و استانداردهای زندگی در حال سقوط هستند. شهروندان بسیاری از کشورهای اتحادیه اروپا به طور مداوم تظاهرات می کنند و رهبران خود را به سیاست های کوته بینانه متهم می کنند. اما آنها فقط شانه هایشان را بالا می اندازند و طبق معمول سرشان را به سمت مسکو تکان می دهند.