حکمتیار به اسپوتنیک: حمله امریکا و ناتو به افغانستان جنایت تاریخی است + ویدیو

گلبدین حکمتیار، رهبر حزب اسلامی افغانستان مشهور به "قصاب کابل" در گفتگو با اسپوتنیک افغانستان در مورد نتایج حضور امریکا و ناتو در افغانستان، در مورد این‌که طیاره‌های بدون سرنشین امریکایی از کدام کشورها می‌توانند وارد حریم هوایی افغانستان شوند صبحت کرد.
Sputnik
آقای حکمتیار همچنان در مورد ایجاد دولت فراگیر و در مورد این‌که کی ها و به چه تعداد در دولت فراگیر سهم خواهند داشت، راه‌های حل بحران افغانستان، در مورد روابط افغانستان با ایران و پاکستان صبحت و بر بازگشایی مکاتب دختران تاکید ورزید.
سوال: شما به عنوان رهبر حزب اسلامی افغانستان نتایج ۲۰ ساله حضور امریکا و ناتو را در افغانستان چطور ارزیابی می کنید؟
جواب: حمله بر افغانستان یک جنایت بزرگ تاریخی بود، هیچ توجیه اخلاقی و انسانی نمی توان برای این داشت، یک تجاوز صریح. هدف از تجاوز هم اشغال دایمی افغانستان بود، موقعیت استراتژیک افغانستان چنان است که نیروهای استعماری را تحریک می کند به این بیایند، این را تصرف کنند و از این طریق بر همه منطقه حساس و غنی از هر ناحیه ای به طور کامل مسلط شود. همه شعار های دیگر، فقط شعارهای فریبنده بود. نتیجه اشغال ۲۰ ساله هم برای ملت ما خونین و ویرانگر بود، در نتیجه اش ما یک کشور کاملا ویران و فقیر را به میراث گرفتیم و برای امریکا هم که به حیثیت اش سخت صدمه زد، به گونه یی که دیگر برایش قابل جبران نیست، و امروز امریکایی ها خود اعتراف می کنند که حمله به افغانستان یک اشتباه بود، فرستادن نیرو به افغانستان یک اشتباه تاریخی جبران ناپذیر بود و امریکا از این تجاوز هم هیچ دستاوردی نداشت و به هیچ یک از اهداف خود نایل نشد، فقط تابوت انتقال داد از افغانستان و یک شکست ننگین را در تاریخ خود به نام امریکا ثبت کرد، و یقینا که این تجاوز نه تنها باعث جنگ خونین در افغانستان شد جنگ ۲۰ ساله بلکه تقریبا همه جهان را نا امن ساخت، جنگ انتقال شد به عراق، به لیبیا، به سوریه و امروز به اوکراین و ممکن فردا به تایوان، یعنی که همه دنیا را نا امن کرد، همه این نا امنی هایی را که امروز در سطح جهان شاهدش هستیم یقینا که نتیجه طبیعی تجاوز امریکا بر افغانستان و شکست اش در برابر مجاهدین آزادی خواه افغانستان بود.
سوال: پس از تمام این مسایل به نظر شما آیا ایجاد دولت فراگیر در افغانستان امکان دارد و کی ها و چطور در دولت بتوانند سهیم شوند؟
جواب: اگر امریکا قصد تشکیل یک دولت ایتلافی را داشت با توجه به واقعیت های موجود جامعه ما نه چیز دیگری، باید مذاکرات دوحه را به نوعی ترتیب می داد که همه جهات تاثیرگذار در قضیه افغانستان در این مذاکرات حضور می داشت، چرا اینها مذاکراتی را طرح ریزی کردند که فقط دو طرف باید در آن سهیم باشند، طالبان و ایالات متحده امریکا حتی دولت دست نشانده را هم در این مذاکرات شامل نکردند، گروه هایی که در ۲۰ سال دوران اشغال در خدمت امریکا بود، اینها هم در این مذاکرات حضور نداشت، اروپا، اتحادیه اروپا و کشورهای اروپایی که در این جنگ سهیم بودند تحت قومانده امریکا آمدند بدون دلیل و موجب شرکت کردند تحت قومانده امریکا، اینها را هم در جریان نگذاشتند تا پایان، تا امضای معاهده، هیچ کسی در جریان نبود که به کدام مطالبی بین دو طرف توافق صورت گرفت، ارگ هم در جریان نبود، احزاب وابسته به امریکا و در خدمتش در دوران ۲۰ سال هم در جریان نبودند و ناتو هم شکایت داشت، رهبران کشورهای اروپایی هم شکایت داشت که نمی دانیم در دوحه چه می گذرد. اگر امریکا می خواست که واقعا معضله افغانستان حل شود و به این بحران خاتمه بخشیده شود، مذاکرات را به نحوی باید ترتیب می کردند که همه جهت های تاثیرگذار در جریانات افغانستان در این مذاکرات حضور می داشت، چرا مذاکرات بین دو طرف؟ مذاکرات بین دو طرف یعنی اینکه امریکا می خواست یک طرفی را در مذاکرات در برابر خود داشته باشد که هم منافع آنها در این منطقه تضمین شود به اهداف خود در افغانستان نایل شوند، حل بحران هدف شان نبود، نظر شان این نبود که جنگ خاتمه بیابد و افغانستان برود به سوی ثبات و امن. دو طرف با هم نشستند، معاهده یی را بین خود امضا کردند، امروز که آنها شعار حکومت فراگیر را می دهند در این هم یقینا که هدف شان به مفهوم واقعی حکومت قابل قبول برای همه ملت افغان نیست، می خواهند چهره های وابسته به خود را در حکومت ببینند نه چیز دیگری. این شعار فریبنده است، می خواهند ملت خود را اغوا کنند، دنیا را هم و افغان ها را هم، اینها باید توجیه کنند این را که چرا امروز هم در افغانستان حضور دارند؟ چرا حریم فضایی افغانستان را نقض می کنند، چرا درون امریکایی در فضای افغانستان دیده می شود و اهدافی را هم زیر آتش می گیرد؟ اینرا باید توجیه کنند، خوب توجیه ی که برای آنها قابل قبول است و فکر می کنند که دنیا را بفریبد همین است که ما خواهان یک حکومت فراگیر هستیم. هر کسی که شعار حکومت فراگیر را می دهد یقینا که هدف شان فقط اینست که گروه های وابسته به خود شان را در نظام ببینند نه چیز دیگری.
من تا امروز نه از امریکا، نه از اروپا و نه از هیچ کشور دیگری شنیده ام که در افغانستان باید انتخابات برگزار شود و یک حکومت منبعث از اراده مردم به میان بیاید، حکومت قابل قبول برای افغان ها که افغان ها خود شان انتخاب کرده و از میان مردم برخاسته، از هیچ کشوری ما نشنیدیم که حکومت منتخب تاسیس شود، انتخابات برگزار شود، به رای ملت مراجعه شود، افغان ها خود شان سرنوشت شان را تعیین کنند، چگونگی نظام آینده باید مربوط به اراده افغان ها باشد، از هیچ کسی نشنیده ایم.
سوال: شما از انتخابات یاد کردید، آیا در حکومت جدیدی که اگر با اراده مردم شکل بگیرد، خود تان را کاندید کنید و یا هم اینکه در حکومت لازم میدانید خود را سهیم سازید و یک مقامی را اگر پیشنهاد کنند شما آنرا رد نکنید و قبول کنید؟
جواب: من شخصا هم و حزب اسلامی هم اراده این را ندارد که در حکومت فعلی شرکت کند و تصمیم ما در گذشته هم این بوده که در هیچ حکومت غیرمنتخب شرکت نمی کنیم، خدا را سپاسگزاریم که تا این مدت ما در هیچ حکومت ناکام و بدنام نبودیم، دامن سفید حزب داغدار نشده، اینکه ما بر انتخابات تاکید می کنیم به خاطر این نیست که می خواهیم حزب از طریق انتخابات حکومت آینده افغانستان را بسازد، هدف اینست که راه حل دیگری برای بحران نداریم جز مراجعه به آرای مردم، جز انتخابات هیچ راه حل دیگری وجود ندارد. اگر کسی بخواهد این جنگ خاتمه یابد، بحران به پایان برسد و ثبات و امنیت در افغانستان تامین شود، فقط باید از طریق انتخابات برویم به سوی ملت و در مورد چگونگی نظام باید ملت خودش تصمیم بگیرد در روشنایی باور هایش، با توجه به ارزش هایش و با توجه به منافع ملی خودش، ما به این خاطر بر انتخابات تاکید داریم، مقامی را در این حکومت نمی خواهیم و در هیچ حکومت غیرمنتخب هم نخواهیم خواست.
سوال: طالبان به این باور اند که زمان ایجاد حکومت فراگیر گذشته است، شما در این مورد چه نظر دارید؟
جواب: ما با طالبان موافقیم، حکومت ایتلافی و به اصطلاح برخی فراگیر، اصلا در افغانستان امکانش وجود ندارد، شرایط در افغانستان چنان است که تشکیل یک حکومت فراگیر شبه محال است و اصلا این راه حل نیست، حکومت های ایتلافی همیشه ناکام بوده و در شرایط افغانستان اصلا عملی نیست، اگر امروز نیمی از حکومت را هم به احزاب فراری که با امریکایی ها آمده بودند و با امریکا یکجا افغانستان را ترک گفتند و امروز هم در اروپا و امریکا مراکز و دفاتر را به آنجا انتقال داده اند، اگر نیمی از حکومت هم به اینها داده شود، من باور دارم که هیچ فرد از آنها با اطمینان خاطر به کشور بر نخواهد گشت و در حکومت شرکت نخواهد کرد و اگر احیانا کسی اشتباه کند و بیاید و در حکومت حضور هم داشته باشد، یک سمبول خواهد بود نه به مفهوم واقعی این کلمه شریک در قدرت و شریک در تصمیم، به این خاطر میگویم که حکومت ایتلافی مقدور نیست و امکانش وجود ندارد، در عوض برویم به سوی دو خواسته اساسی که ما را در حل بحران کمک می کند، یک؛ تشکیل شورای ممثل مردم که اجماع ملی را تمثیل کند و از حمایت اکثریت مردم برخوردار باشد، این شورا باید در مورد تمام مسایل مهم ملی آخرین مرجع با صلاحیت تصمیم باشد، همه اطراف، چه کسانی که در حکومت اند و چه کسانی که مخالف اند باید به فیصله های این شورا تمکین کنند و همین شورا در مورد قانون اساسی آینده کشور تصمیم بگیرد، در یک کشور قانون اساسی اسلامی با توجه به شرایط فعلی ارایه کند، درمورد تمام مسایل مهم ملی آخرین تصمیم را این شورا بگیرد، بیایید روی این دو خواسته اساسی ترکیز کنیم که ما را در جهت حل بحران کمک می کند، مسئله انتخابات، چگونگی نظام، این باید در روشنایی قانون اساسی مشخص شود، نه این که هر کس اش به اینست که سهمی در حکومت داشته باشد، مخصوصا این هایی که در این ۴۴ سال در قدرت شریک بودند، یک طرف اساسی جنگ بودند، جنگ نیابتی که از بیرون بر افغان ها تحمیل شد، در زمانش اتحاد شوروی این را تحمیل کرد و از او به ناتو به میراث ماند، در تمام مدت اینها در قدرت شریک بودند، سمبول بودند و اجنبی (بیگانه) را کمک کردند، با اشغال گران همراهی و همکاری کردند، اینها با چه رویی از مردم می خواهند که باز هم در حکومت شرکت کنند، افغان ها نمی خواهند آنها را، به هیچ صورتی نمی خواهند، جهت هایی که بر حکومت ایتلافی، مخصوصا بخاطر حضور همین چهره ها در حکومت آینده ترکیز می کنند اینها خواهان جنگ هستند، یعنی خواهان حل بحران نیستند، می خواهند همین وضعیت نا امن و بحران و جنگ در افغانستان ادامه پیدا کند، به همین خاطر شرایطی را وضع می کنند که عملی نیست، پذیرفتنی نیست، ملت نمی پذیرد و از این طریق ممکن نیست بحران پایان یابد.
سوال: شما از شورایی گفتید که در آن تمام اطراف، موافق، مخالف و حتی خنثی اشتراک داشته باشند در تصمیم گیری، چه فکر می کنید که جبهه مقاومت ملی افغانستان و سایر نیروهای مخالف با حکومت فعلی تا چه حد اینها قدرت نظامی در اختیار دارند، یعنی قوی هستند و آیا اینها می توانند در چنین شرایطی تهدید جدی برای مقامات فعلی حکومت افغانستان باشند؟
جواب: تمام حکومت هایی را که ما در این ۴۴ سال داشتیم، می توانم بگویم که از بیرون تحمیل شده و هیچ کسی از طریق مردم به قدرت نرسیده، نیرومندی اش و حمایت مردم از او باعث نشده که اینها به قدرت برسند، کمونیست ها را نیروهای مسلح اتحاد شوروی به ارگ رساندند و در دوران ۲۰ سال اشغال امریکا هم ما حکومت هایی را داشتیم که در بیرون ساخته شده، رییس جمهور اش هم در بیرون و صلاحیت اش هم به طور کامل در اختیار نیروهای اجنبی (بیگانه)، یعنی که اینها اصلا این امکانات را در کشور ندارند که بتوانند با اتکا به زور بازوی خود سهمی در حکومت برای خود تعیین کنند، باید نیروهای خارجی بیایند و سهم آنها را مشخص کنند، به این خاطر می توانم بگویم که چیزی با نام مقاومت در عمل وجود ندارد، شعار است ولی در عمل حرکت های کوچکی صورت گرفته، به دلیل اینکه از حمایت مردمی محروم بودند، نتوانستند دوام بدهند، نتوانستند نتایج مطلوبی داشته باشند، منتظر بودند که شاید بتوانند کارهای بزرگ انجام دهند، حامیان بیرونی شان هم تصور می کردند یا می خواستند همینطور وانمود کنند که از اینها کاری ساخته است، ولی عملا دیدند که از اینها کاری ساخته نیست، یقینا که جبهه مقاومت فقط تا امروز می توانم بگویم که یک شعار است، اینکه اینها خواهان سهمی باشند و با اتکا به نیروی خود شان بتوانند سهمی به دست بیاورند، اصلا هیچ تصورش هم نمی شود.
افغانستان را نخست امریکا اشغال کرد، بعد اینها را از بن آوردند، از اروپا و امریکا با طیاره ها آوردند و در اینجا دیسانت کردند و قدرت را به آنها سپردند، عودت مجدد شان هم فقط زمانی مقدور و ممکن است که باز قدرت شبیه به ناتو ۱۶۰ هزار سرباز مسلح بیایند، کابل را تصرف کنند و بعد اینها را یکبار دیگر از طریق طیاره ها و فضا بیاورند در کابل و دیسانت کنند، در غیر آن ممکن نیست.
سوال: بر می گردیم به یک قسمتی از پیش که شما یاد کردید و گفتید که پهپادهای نیروهای دیگری در خاک افغانستان عملیات مختلفی را انجام می دهند، از قلمرو کدام اینها استفاده می کنند تا در فضای افغانستان پرواز می کنند و حملات هوایی را انجام می دهند، در پهلوی آن، بیشتر کی ها هدف این حملات اند؟
جواب: اصل هدف اینست که امریکا جنگ خود علیه افغان ها را پایان نبخشیده، سلاح خود را به زمین نگذاشته، از مداخله در امور داخلی افغانستان دست نکشیده، در کمین است و مخالفین مسلح نظام را هم کمک می کند، حد اقل تا امروز چیزی که نمایان است اینست که مراکزی در اختیار اینها گذاشته، دفاتر در اختیار شان گذاشته در امریکا در اروپا در کشورهای متعدد اروپایی و رسانه های غربی هم به نفع آنها تبلیغات می کنند و رسانه های جدیدی هم برای آنها ساخته شده، ۱۰ گروه را درست کرده اند، دفتر دارند، نام دارند و شعار دارند و اعلامیه صادر می کنند، یعنی که امریکا هنوز هم در افغانستان حضور دارد و به مداخلات اش در امور افغانستان پایان نبخشیده. درون در فضای افغانستان کاملا مشهود است، امریکا می خواست که نیروهای خود را از افغانستان در حالتی بیرون بکشد که در جوار افغانستان یک پایگاه داشته باشد، و از آن طریق بتواند اوضاع افغانستان را کنترول کند و تحت نظارت داشته باشد و از طریق درون، انتظار بیشتر داشتند که پاکستان آنها را کمک کند، صدراعظم پاکستان با این موافقه نکرد، خلاف انتظار برای امریکایی ها بود که اسلام آباد با خواست امریکا مخالفت کند، مشاهده می کنیم و اطلاعاتی داریم که امریکا با چند کشور در این رابطه تماس های مسلسل ی داشته، با پاکستان هم و با کشورهای آسیای مرکزی هم، در این اواخر شنیدیم که مقامات امریکایی میگویند که در این رابطه توافقاتی با برخی از کشورهای آسیای مرکزی صورت گرفته و پیشرفت هایی هم داشتند، افواهاتی (شایعاتی) را هم شنیدیم که گفته می شود تاجیکستان پایگاهی به نام فرخار ایربیز را که در فاصله ۳ کیلومتری دریای آمو قرار دارد، این را در اختیار امریکایی ها قرار داده، یکی از احتمالات اینست که این طیاره ها از طریق همین پایگاه می آیند وارد فضای افغانستان می شوند و اهدافی را نشانه می گیرند، احتمال دوم اینست که مخصوصا حال که پاکستان این را رد کرد که پایگاهی برای امریکا نداده و امریکا ضرورت به پایگاهی در پاکستان ندارد.
شنیدیم از اسلام آباد که گفته اند یک اتهام است که از فضای پاکستان بگذرد و بروند در افغانستان حمله کند، ما نمی خواهیم. در آن صورت یک احتمال می ماند که این طیاره ها از دوحه، از بزرگترین پایگاه نظامی امریکا در خلیج پرواز می کند و باید از فضای یکی از کشورها بگذرد و بیاید وارد افغانستان شود، آیا این از طریق فضای پاکستان می گذرد یا نه از طریق تاجیکستان است، این باید تثبیت شود، باید معلومات دقیق ارایه شود، این مسوولیت حکومت است که این مشکل را حل کند، مردم می خواهند بدانند که این طیاره ها از کجا می آیند، از فضای کدام کشور عبور می کنند، لازم است این مسئله را عادی نگیریم و عکس العمل جدی نشان بدهیم، من باور دارم که اگر امارت اسلامی در این رابطه موضع روشنی اتخاذ کند، همه ملت از این حمایت می کند و خواست ما هم اینست که به این باید خاتمه داده شود، امریکا باید حرمت حریم فضایی افغانستان را ارج بگذارد و محترم بشمارد و به مداخلات اش در امور افغانستان پایان ببخشد.
سوال: اینها وقتی پهپادهای شان از موقعیت های مختلفی می خواهند در هوای افغانستان حاکم بسازند، کی ها را هدف قرار می دهند، آیا تلفات ملکی هم محسوس می شود از این ناحیه؟
جواب: این را هم که باید مقامات مسوول دولت برای مردم روشن کنند که تا امروز چند عملیات صورت گرفته، در کجا ها و بر کدام اهداف، تا جایی که ما معلومات داریم برای یک مدتی هم سلاح‌کوت (انبار سلاح) ها یکی از اهداف بوده، سلاح‌کوت ها معین و در رابطه به ایمن الظواهری که روشن است، اینها رهبران القاعده را هم به عنوان هدف تعیین کرده اند، امریکا در این رابطه هم معلوماتی نداده، ادعا می کنند که گویا در این عملیات ایمن الظواهری را کشته اند، ولی هیچ سندی هم ارایه نکردند، سندی که بتوانند ملت خود را متقاعد بسازند، دنیا را و افغان ها را. طالبان هم تا امروز نپذیرفته اند، شما در این اواخر دیدید که پنتاگون هم اعلام کرد که اوضاع افغانستان را به دقت زیر نظارت دارد و جواب گروه های تروریستی را می دهند، هدف شان از گروه های تروریستی کی ها اند؟ هر مخالف امریکا؟ تنها داعش؟ داعش و القاعده یا هر کسی که مخالف امریکا است، چه طالب است، چه غیر طالب است، هر افغانی، اینها هم هدف اند؟ در معاهده دوحه هم الفاظی را می یابیم که شکوک و شبهاتی را ایجاد می کند که گویا امریکا هر مخالف خود را به عنوان تروریست در افغانستان هدف حمله خود قرار خواهد داد، به هر صورت، حضور اینها در فضای افغانستان نشان می دهند که اینها نیت بدی دارند، خواهان خاتمه جنگ در افغانستان نیستند، به اراده و انتخاب مردم وقع نمی گذارند و می خواهند اراده خود را تحمیل کنند، شرایط خود را تحمیل کنند و طالبان را وادار کنند که به شرایط شان تن دهند.
سوال: شما از معاهده دوحه یاد کردید که بر می‌گردد به اینکه طالبان یک نوع رابطه متعارفی داشتند، روی این رابطه آیا افغانستان فعلا با کدام کشورهای جهان رابطه های حسنه و متعارفی را می توانند تامین بکنند و تامین کرده اند؟
جواب: افغان ها می‌ خواهند که پس از این روابط خارجی متوازن و در روشنایی منافع ملی و ارزش های دینی و ملی خود داشته باشند، وابسته به هیچ کشور بزرگ منطقه و دنیا نباشند، خواهان تکرار جنگ های نیابتی در افغانستان نیستند، نمی خواهند که در کنار یکی بر علیه دیگری بجنگیم، افغانستان در این مدت طولانی که متاسفانه گاهی وابسته به مسکو و اتحاد جماهیر شوروی بود، شاهد جنگ بودیم و زمانی هم به واشنگتن. وابستگی افغانستان به یکی از این کشورهای رقیب دیدیم که پیامدهای بسیار بدی برای افغانستان، افغان ها، منطقه و تمام دنیا داشت، ما میخواهیم که یک افغانستان مستقل داشته باشیم، غیر وابسته، دارای سیاست های متوازن با همه کشورهای دنیا، با توجه به منافع ملی خود و طرفی در جنگ ها نیابتی نباشیم، قدرت های بزرگ جنگ های خود را و رقابت های خود را به افغانستان انتقال ندهند. خواهان سیاست های متوازن خارجی مغایر سیاست هایی که در گذشته داشیتم و نتیجه اش جنگ طولانی و خونین در افغانستان بود.
سوال: پیش از اینکه طالبان به قدرت برسند، مسکو نقش مهمی را در تامین مذاکرات بین مقامات قبلی حکومت افغانستان و طالبان مساعد ساخته بود، چندین جلساتی را. شما اکنون روابط افغانستان و روسیه را چگونه مشاهده می‌کنید؟
جواب: تلاش هایی که در مسکو صورت گرفته و نشست هایی که در مسکو بود، متاسفانه که نتایج ملموس نداشت و در جهت بحران کشور و ایجاد تفاهم بین افغان ها کمک نکرد، اکثرا تعبیر می شد که گویا این به دلیل رقابت ها است، روسیه می‌خواهد که حتما در قضایای افغانستان تاثیرگذار باشد، اما این نتیجه بر این مذاکرات مرتب نشد که مذاکرات واقعی بین‌الافغانی برای حل بحران افغانستان داشته باشیم، همه جهت های تاثیرگذار در این مذاکرات شرکت کنند و بتوانیم یک راه حل معقول و عملی برای بحران کشور داشته باشیم، برای مدتی هم مسکو ناتو را در اشغال افغانستان کمک کرد، در سال های اول اشغال کشور از ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۴ تقریبا همه اکمالات نیروهای ناتو، چه از ناحیه سرباز و چه از ناحیه تجهیزات و مهمات از طریق مسکو صورت می‌گرفت از زمین و هوای روسیه و از کشورهای حلیف مسکو در آسیای مرکزی. پس از ۲۰۱۴ وضعیت به تدریج تغییر کرده، فاصله بین روسیه و امریکا زیاد شده و رقابت های قبلی یکبار دیگری از سر گرفته شده، افغانستان ضرورت دارد به اینکه روابط دوستانه با همه کشورهای دنیا داشته باشد، متعارف و بدون وابستگی به هیچ جهت، بدون اینکه علیه یکی در کنار دیگری قرار بگیرد یا بخاطر منافع یکی علیه دیگر بجنگد، ما به یک مدتی فارغ از جنگ ضرورت داریم، برای آبادی کشور ویران خود، برای اینکه زخم ها را التیام ببخشیم و این ویرانی ها را جبران کنیم، این ایجاب می‌کند که ما با همه کشورهای دنیا، مخصوصا کشورهایی که به استقلال ما وقع می گذارند و احترام دارند به اراده افغان ها، برای اینکه افغانستان مستقل داشته باشیم بدون وابستگی، دارای سیاست های مستقل، با این کشورها باید روابط نیک و دوستانه برقرار کنیم.
سوال: پس از اینکه طالبان به قدرت رسیدند، روابط افغانستان با پاکستان تا چه حد تغییر کرده است؟
جواب: دنیا، برخی از کشورها و هم خود پاکستانی ها این انتظار را داشتند که احتمالا با این تغییر به دلیل روابط دوستانه که طالبان با پاکستان داشتند، روابط کابل و اسلام آباد انکشاف بیشتر داشته باشد، دوستانه شود، اما متاسفانه چنین نشد، احساس می‌کنیم که شکوک و شبهاتی بین روابط پاکستان و کابل وجود دارد و این شکوک و شبهات به طور تدریجی بیشتر می شود، مناسبات تیره تر می شود که یقینا این به نفع افغانستان نیست، به نفع پاکستان هم نیست. افغانستان ضرورت دارد به روابط دوستانه با همه همسایگان خود، از کشورهای همسایه خود هم این انتظار را داریم که سیاست هایی را اعمال و حمایت نکنند که باعث ادامه بحران و نا امنی و بی ثباتی در افغانستان می شوند، ثبات در افغانستان به نفع همه است، این منطقه به امن ضرورت دارد، به اینکه برای مدتی فارغ از جنگ باشد. امیدواریم که همه همسایه های ما سیاست های خود را در رابطه به افغانستان بر همین اصل استوار کنند که امنیت در افغانستان به نفع همه است.
سوال: شما از شکوک و شبهات در روابط کابل و اسلام آباد گفتید و از احتمال بیشتر شدن رابطه غیرمتعارف بین دو کشور، بین پاکستان و افغانستان، این طرف همسایه دیگری هم است مثل ایران، رابطه افغانستان و ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
جواب: ایران در این مدت ۲۰ سال گذشته، سیاست هایش از مراحل گوناگی گذشته، در یک مرحله متاسفانه ایران امریکا را در اشغال افغانستان بیش از هر کشوری کمک کرد، روسای جمهور وقت ایران مکرر و با صراحت از طریق مصاحبه های شان در تلویزیون ها گفته اند که اگر کمک و حمایت ایران از امریکا نبود، امریکا نمی توانست افغانستان را به این آسانی و زودی اشغال کند، فتح کند، اینرا آقای خاتمی در سخنرانی های خود گفته، در مصاحبه های خود گفته، آقای رفسنجانی گفته و شخصیت های مهم و تاثیرگذار دیگر ایران گفته اند و یقینا که ایران امریکا را در اشغال افغانستان بیش از هر کشور دیگری حمایت کرد، هم فضای خود را در اختیار شان گذاشته بود و هم توافقاتی در مورد آینده افغانستان داشتند، بعدا وضعیت تغییر کرد، به تدریج روابط امریکا و ایران، تهران و واشنگتن در رابطه به افغانستان تیره شد، امروز اینطور فکر می‌کنیم که ایران از وضعیتی که در افغانستان پیش آمده زیاد راضی نیست و باید چنین باشد، اینها در ۲۰ سال گذشته از امتیازات زیادی برخوردار بودند، خیلی زیاد، از هر ناحیه ای، از رول و نقش و سهم گروه های دوست ایران در حکومت کابل هم و از امتیازات دیگری که در این مدت ۲۰ سال داشتند، وضعیت تغییر کرده، فعلا وضعیتی نیست که در گذشته بود، از وضعیت فعلی ناراض اند و از هر ناحیه شاکی اند، امیدواریم که روابط تهران و کابل حسنه باشد و بر مبانی جدیدی استوار شود، احترام متقابل که دوستان ایرانی ما هم ثبات و امنیت در افغانستان را به نفع خود تلقی کنند، احساس می‌کنم که اینها فعلا، خوب این را مخفی هم نگذاشته اند، در همین اواخر هم گفته اند که ما و برخی از همسایه های دیگر، همه همسایه های افغانستان گویا خواهان امنیت در افغانستان هستیم، وزارت خارجه پاکستان هم گفته که گویا ما در رابطه به افغانستان با تهران هماهنگ ایم و گویا موضع مشترک و واحد داریم، امیدواریم که تهران و اسلام آباد در مورد کابل یک سیاست مثبت، دوستانه و برادرانه که به نفع همه کشورها و همه منطقه باشد، برای خود اختیار کنند.
سوال: آیا فکر می‌کنید، مردم افغانستان از مقامات فعلی طالبان که اینجا حاکمیت را در اختیار دارند، راضی باشند؟ اگر راضی هستند، چه جنبه ها یا چه الگوهایی اقناع کرده و اگر راضی نیستند چه الگوهایی آنها را اقناع نکرده؟
جواب: اگر این رضایت را به دو بخش تقسیم کنیم، یک؛ انکشافاتی که در این مدت داشتیم، نیروهای خارجی کشور ما را ترک گفتند، اشغال پایان یافت، جنگ خاتمه یافت و بساط حکومت دست نشانده نیروهای خارجی هم جمع شد، اشغال گران تلاش کردند که جزایر مستقل قدرت را در افغانستان ایجاد کنند به هدف تجزیه کشور بر مبانی قومی و زبانی و سمتی، دیگر این جزایر مستقل قدرت را هم نداریم، جنگ نیست، فضای امن تامین شده، افغان ها این مجال و فرصت را یافته اند که بتوانند در مورد سرنوشت خود، خود بدون فشاری از خارج، بدون حضور نیروهای خارجی تصمیم بگیرند، این انکشافات مثبت اند، افغان ها از این راضی اند، ما هم از این راضی ایم و موضع ما هم در رابطه به این وضعیت بیشتر مبتنی بر همین انکشافات و دستاوردهایی است که ما در بعد از این تغییر داشتیم. بخش دوم اش انتظار از حکومت جدید است، یقینا که یک بار بسیار گران و سنگینی هم بر دوش امارت اسلامی گذاشته شده، یک کشور ویران به اینها به میراث مانده، فقیر، نادار، محتاج، یک افغانستان زخمی زخمی و کم از کم شش میلیون مهاجر، سه میلیون آواره، یک کشور کاملا ویران، تهدیدهای جدی هم از همه سو، تلاش می کنند روابط کابل را با همه همسایه هم خراب کنند، با ایران، با پاکستان، با تاجیکستان، اوزبیکستان روابط را تیره کنند، این را می بینیم که به طرف اوزبیکستان راکت پراکنی می‌کنند، تاجیکستان را تهدید می‌کنند، می‌خواهند با پاکستان مشکلات ایجاد شود، با ایران هم مشکلات ایجاد شوند، طیاره های درون هم هنوز در فضای افغانستان است، مشکلات اقتصادی هم این حکومت را با دشواری ها روبرو کرده، با توجه به همه، یقینا که انتظار مردم برآورده نشده، حتما شکایت هایی هم وجود دارد، رسیدگی به همه شکایات مردم کار ساده و بسیط نیست. در مجموع از اینکه ما امروز جنگ را در افغانستان نداریم، ملت ما راضی است، رضایت به این معنی است که نسبت به سابق، این وضعیت را ترجیح می‌دهند، هرگز نمی‌خواهند آن وضعیت بار دیگر اعاده شود، به هیچ قیمتی، اگر دیگران بخواهند، ملت این را نمی‌خواهد، از آنها متنفر اند، گروه هایی که ۲۰ سال با افغان ها جنگیدند در خدمت اجنبی (بیگانه) بودند، ۴۴ سال تقریبا پنج دهه در خدمت اجنبی (بیگانه) بودند، یک آقا را از دست دادند و در جستجوی آقا و بادار دیگری بودند، دیروز در پای نیروهای شوروی افتادند و بعدا در پای نیروهای ناتو، اینها را هرگز نمی‌خواهند که برگردند، اگر یک جهت را نسبت به جهت دیگری هم ترجیح می‌دهند با توجه به اینست که یک مقایسه می‌کنند که آیا می‌تواند بدیل بهتر از این باشد برای افغان ها، برای ملت، با توجه به اینست که فیصله می‌کنند.
سوال: اکثریت اعضای خانواده شما حتمن به مکتب می روند، به مکاتبی که پایین یا بالاتر از صنف ششم، مکاتب که از طرف امارت بسته شده، این را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا با کسی در میان گذاشته اید که تا بتوانند این را باز بکنند و همه دختران افغان بتوانند با خاطر آزاد به تحصیل شان ادامه دهند.
جواب: ما بر این تاکید داریم و خواهیم داشت، جدی. این حق مسلم هر انسان و هر افغان است، هیچ کسی در هیچ مقامی، تحت هیچ پوشش و توجیهی حق ندارد که دروازه مکاتب را ببندد. یکی بستن دروازه ها است و یکی هم مساعد کردن شرایطی که دین ما، ایمان ما، فرهنگ و کلتور ما ایجاب می‌کند، ما با این موافقیم و بر این تاکید داریم که حتما باید شرایطی که کلتور و ایمان و دین ما ایجاب می‌کند فراهم شود، اما کسی حق ندارد که به این دلیل درب مکاتب را ببندد، مشکل است – حل شود، فضای مناسبی لازم است تا فراهم شود – باید فراهم کنند، این مسوولیت حکومت است. ما بر این تاکید داریم همواره و به گونه جدی هم اصرار خواهیم کرد که درب مکاتب را باز کنند، به همان ترتیبی که برای جوانان این را باز کردند، برای دختران هم باید باز کنند، هیچ تفاوتی بین این هر دو وجود ندارد، از هیچ ناحیه ای، از ناحیه حقوق بین زن و مرد نه تنها تفاوتی در اسلام وجود ندارد، بلکه اسلام امتیازات بسیار زیادی هم برای زنان در خیلی از موارد اسلام به زن نسبت به مرد امتیازات زیادی داده است، در تعلیم و تربیه هم نباید اینها از حق خود محروم شود، اعتنای (توجه) بیشتر هم باید به طرف زنان صورت بگیرد، پیامبر اسلام هم همواره بر این تاکید داشته که در رابطه به زنان از خدا بترسید، اگر می‌خواستند به مسجد بروند، باید مانع نشویم که زنان بروند به مسجد و مدرسه، بین مدرسه و مسجد هیچ تفاوتی وجود ندارد، پیامبر اسلام از روزی که مسجد را در مدینه اساس گذاشت تا روزی که رحلت کرد، زنان پنج وقت به مسجد می آمدند، نماز صبح هم تا نماز خفتن، پنج وقت به مسجد می آمدند و موقعیت شان هم معین بود که در کجا باید بایستند و کسی هم حق نداشت از رفتن شان به مسجد مانع شود، پیامبر اسلام مکرر تاکید داشت که مانع نشوید و در رابطه به زنان از خدا بترسید، بهترین شما کسی است که با همسر خود بهتر باشد و اخلاق اش نیکوتر باشد در رابطه به زنان، بر این تاکید داشت. ما هم مکرر این را گفته ایم، هم در صحبت های خصوصی خود، هم از منبر، هم در مصاحبه های خود و هم در نوشته های خود، همواره بر این تاکید خواهیم کرد.
بحث و گفتگو