"ما در یک مهمانی در یک ویلا با هم آشنا شدیم. او از راه رسید و بلافاصله خود را به من معرفی کرد. راستش چشم از من برنداشت.
من عاشق بو و روش دلبری او بودم و او شروع به بوسیدن من در حضور همه داشت، مکرراً و من آن را دوست داشتم."
"ما راه افتادیم و در موتر شروع به رابطه جنسی کردیم و سپس چند نفر از دوستان آمدند و دیگر ادامه ندادیم.
به یک مهمانی در یک دیسکو رفتیم و او مست شد. در طول شام می خواست شماره خود را برای من بگذارد. و او این کار را انجام داد."
او می گفت "یک عکس دیگر لطفا" و "آخرین عکس" و من دوست داشتم آن بازی را انجام دهم.
گاهی اوقات پیامک و ارسال عکس را متوقف می کردم و اواخر شب آخرین عکس داغ را می فرستادم و او تا وقتی بتواند یک بار آن را ببیند. بیدار بود."
"من تمام شب بعد از آن آزار گریه کردم. همیشه به آن فکر می کنم و هنوز هم گریه می کنم، احساس حقارت می کردم. من واقعاً او را دوست داشتم. روشی که او مرا به خود جلب کرد.
او باعث شد که او را دوست داشته باشم و با من خیلی بد رفتار کرد. از من استفاده کرد و به دوست دخترش خیانت کرد این چه طور مردی است؟