گفت‌وگوی پرتنش نیمار با پدرش: از نحوه صحبت کردن شما با مردم خوشم نمی‌آید

سنیور به نیمار می‌گوید:" می خواهم بفهمی که دیگر نمی‌توانی ریسک کنی و هر چه دلت شد انجام دهی. نمی‌خواهم برایت اتفاق دیگری بیفتد، نگرانی اصلی ما این است که تمام تلاش‌ها برای ساختن تصویر امروز تو از بین برود. من نمی‌توانم همیشه کنارت باشم. قبلا بودم و تو دوستش داشتی؛ حالا نمی‌خواهی من باشم. اما یکی باید از تو محافظت کند. آن‌ها پسرم را به تجاوز متهم کرده‌اند. ممکن است آزاردهنده باشم، اما از تو محافظت می کنم."

نیمار می‌گوید:" مطمئنا، اما من از نحوه صحبت شما با مردم خوشم نمی‌آید. من در مورد اتفاقی که اخیرا رخ داده صحبت نمی‌کنم، منظورم به طور کلی است. شما گاهی خیلی پرخاشگر هستید. می‌دانم که برای همه اتفاق می افتد... مشکل همین است، اما خوب است. فقط می‌خواهم بگویم که اینطور صحبت نمی‌کنم. اگر اشتباه کنم، می‌خواهم یک بحث سالم داشته باشم. سعی می‌کنم خوش بگذرانم اما نمی‌توانم. این جنگ من با خودم است. شما می‌گویید که انجام می‌دهم. خیلی چیزها، به همین دلیل است."