روستای آبدال سرخجوی از روستاهای محروم، دورافتاده و دشوارگذر ولسوالی ورس ولایت بامیان است. پس از چند دقیقهیی که با همکاری چند تن از همسفرانش تابوت حامل پیکر برادرش را بر سر موتر بست، خودش را معرفی کرد و گفت: «نامم محمدرضا است. برادر شهید عارف».
محمدرضا میگوید، که عارف برادرش ۳۲ سال سن داشت و یک کارگر عادی بود. به گفتۀ محمدرضا، برادرش به دلیل فقر، پس از سرگردانیهای بسیار برای یافتن کار در بامیان و کابل، سرانجام برای پیداکردن کار و تأمین معیشت خانواده با چند تن از دوستانش به ننگرهار رفت. به گفتۀ محمدرضا، عارف و دوستانش در یک کارخانۀ تولید گچ در ولسوالی سرخرود ولایت ننگرهار مشغول کار شدند.
محمدرضا
محمدرضا میگوید، همسر و دو کودک قدونیمقد عارف خوشحال و امیدوار بودند از این که پدر خانواده کار پیدا کرده است، اما چندی نگذشت که خبر کشتهشدن عارف و دوستانش رسید.
محمدرضا با چشمان اشکآلود میگوید، تروریستان نخست دستان برادرش و ۶ همکار دیگرش را بسته و پس از شکنجه با شلیک گلوله کشته بودند.
حسنعلی، دیگر برادر این کارگر کشتهشده از حکومت و نهادهای حقوق بشری عدالت میخواهد. او میگوید، که عاملان کشتار بیرحمانۀ ۷ کارگر بیگناه به شمول برادرش، باید شناسایی و مجازات شوند.
حسنعلی
حسنعلی در این باره میگوید: «برادرم یک کارگر عادی بود که برای پیداکردن یک لقمه نان به ننگرهار رفته بود. از دولت میخواهم این قضیه را جدی پیگیری کند. قاتلان را شناسایی و مجازات کند».
چهار روز پیش (چهارشنبهشب، سیزدهم حوت) در یک حملۀ تروریستی در یک کارخانۀ تولید گچ در ولسوالی سرخرود ولایت ننگرهار، ۷ کارگر این کارخانه که همه از قوم هزارهاند، با دستان بسته و پس از شکنجه با شلیک گلوله کشته شدند. ۵ تن از کارگران کشتهشده باشندهگان بامیان و ۲ تن دیگرشان باشندهگان ولایت غزنی بودند.
این رویداد، که از سوی فعالان حقوق بشر تکاندهنده و نقض حقوق بشر عنوان شده، واکنشهای گستردهیی را در رسانههای اجتماعی به همراه داشته است. روز گذشته صدها باشندۀ بامیان نیز در پیوند به این رویداد در برابر دفتر ساحهیی کمیسیون مستقل حقوق بشر این ولایت اعتراض کردند و خواستار شناسایی و مجازات عاملان این رویداد شدند.