اما اگر به طور جدی به تحقیقات نگاه کنید، همانطور که من انجام میدادم، پس چیزهای دلچسپی روشن میگردند. به گونه مثال، جنگ با کشوری مانند روسیه، چین یا حتی ایران مطلقاً ماجراجویی خواهد بود. اینک چند نکته:
اردوی استفاده نشده با زوال مواجه میشود
نیروی بحری ایالات متحده از سال 1945 و نیروی هوایی آن از سال 1975 تاکنون نه جنگیده اند. همچنین اردو از زمان جنگ ویتنام تاکنون نبردهای سنگینی پیش نبرده است. بمباران دهقانان بی دفاع - عملکرد اصلی اردوی امریکا است - این جنگ نیست.
در دوره های طولانی صلح (از جمله بمباران دهقانان)، اردو معتقد می شود که در طول حرفه خود جنگ های بزرگی رخ نخواهد داد. در نتیجه، فرماندهان شروع به انجام کارهایی می کنند که زندگی آنها را آسان تر می سازند - روز خدمت گذشت، پس خوب شد. نیازی به جستجوی نواقص در آموزش های نظامی یا تجهیزات وجود ندارد. همچنین نیازی به نوشتن گزارش با توصیه هایی در مورد افزایش هزینه برای رفع نواقص وجود ندارد. تمرینات بسیار گران قیمت بسیج که می توانند پول را از سلاح های جدید منحرف کنند، توصیه نمی شود.
به این ترتیب، نیروهای زرهی زنجیرهای اضافی کافی برای آموزش دارند، اما این برای استفاده تشدیدی از تانک ها در نبرد طولانی کافی نیست. و هنگامی که بحران فرا می رسد، معلوم می شود که برای به دست آوردن زنجیرهای جدید، لازم است قرارداد جدیدی با تهیه کننده منعقد کنید که خط تولید را بسته است. همین مساله در مورد پرزه جات دیگر نیز صدق میکند. همچنین، برای وضعیت جنگ واقعی، موارد عادی کافی مانند بوت و البسه وجود ندارد.
مهمات GAU-8 به اندازه کافی موجود نیستند، به خاطری که تئوری می گوید، F-35 به تخریب تانک ها قادر است. در نیروی دریایی راکت هایTomahawks به سرعت به پایان می رسد و معلوم می شود که تولید راکت های کروز به زمان زیادی نیاز دارد.
مکلفیت سربازی
ایالات متحده نمی تواند جنگی بزرگ زمینی علیه کشورهایی، مانند روسیه، چین یا ایران انجام دهد. چنین جنگی نیاز به سربازگیری دارد. جامعه نمی تواند آن را تحمل کند. امریکا دیگر وحدت میهنی را که در آغاز جنگ علیه ویتنام وجود داشت، ندارد. خسارات سنگین را نخواهد پذیرفت. امروز مردم بیشتر از دولت فدرال سرپیچی می کنند. لطفاً توجه داشته باشید که بسیاری از ایالت ها برخلاف قانون فدرال، چرس را قانونی کرده اند، بسیاری از ادارات در سراسر کشور از کمک به اداره مهاجرت فدرال امتناع می ورزند.
ضعف سرباز
در ویتنام، جنگهای امریکایی توسط جوانان نیرومند انجام می شد، اغلب از حومه شهرها، جایی که آنها می دانند چگونه سلاح ها را استعمال کنند و از نزدیک با کار سخت جسمی آشنا هستند. این رشته قوی بود، شرایط فزیکی بالا بود.
اردوی امروز امریكا را سیاست عدالت اجتماعی صدمه رسانده است. استخدام کنندگان دیگر بچه های روستایی قوی نیستند که بتوانند چوب را خرد کنند. چاقی امری عادی شده است. پنتاگون استانداردهای بدنی را پایین می آورد، مسائل نژادی را پنهان می کند و آموزش را آسان تر می سازد. مأمورین از زنان در ارتش می ترسند - یکی از آنها که با واردنمودن اتهام تجاوز جنسی مواجه میشود، باید با حرفه خداحافظی کند.
جنگ هسته ای
حماقت غیرقابل علاج اینست که مردم می گویند که در جنگ هسته ای می توان برنده شد. اما در مورد این فکر کنید - شهرهای امریکا نمی توانند خود را تغذیه کنند. سه روز بدون مواد غذایی و ساکنان همه چیز را از فروشگاها خواهند روبید. یک هفته بعد برای به دست آوردن یک قوطی ماهی شروع به کشتن می کنند. در دو هفته آنها شروع به خوردن یکدیگر خواهند کرد. تعداد بسیار کمی بمب های هسته ای شبکه های حمل و نقل تأمین مواد غذایی را برای ماه ها تخریب می کند. حتی تعداد کمتری از بمب های کوبالت که به منظور ایجاد حداکثر آسیب در برابر اشعه ایجاد شده اند، کل کمربندهای کشاورزی را برای ده ها سال مسموم می کنند.
روشنفکران عرصه دفاعی عموماً به اندازه کافی احمق هستند که بتوانند روی درختان زندگی کنند؛ آنها مصروف چرندگویی در مورد سلطه تشدیدی، عوامل ارعاب و دفاع راکتی غیرقابل نفوذ مشغولند. آنها دیوانه هستند.
به همین دلیل بد است وقتی که کسانی به قدرت رسیده که معتقدند که می توانند به راحتی در جنگ آغازشده برنده خواهند شد.