نگرشی بر چرایی ناکارآمدی روزنامه نگاری در ایران!

نخستین روزنامه فارسی زبان ۲۳۰ سال پیش در شهر دهلی به چاپ رسید.
Sputnik
بازهم خبرنگاری که به سوی بوش بوت خود را پرتاب کرده بود خبرساز شد

نخستین روزنامه فارسی زبان ۲۳۰ سال پیش در شهر دهلی به چاپ رسید و سپس در کلکته، آگره و پنجاب  و  تفلیسِ و استانبول روزنامه های فارسی زبان چاپ و پخش می گردید وپس از گذشت کم وبیش  ۶۰ سال از نشر نخستین روزنامه فارسی در هندوستان سرانجام  به سال ۱۸۳۷ میلادی نخستین نشریه ی ادواری چاپی در تهران  بدون نام چاپ گردید  اما در میان مردم به «اخبار» ، «کاغذ اخبار»، «اخبار و وقایع شهر» و یا «نشریه میرزا صالح» موسوم گشت.

به ظاهر حکام قاجار این روزنامه را برای تربیت مردم و آگاهی بخشی از کار جهان نشر می دادند اما باطن و نیت واقعی حکام قاجار، مهار آثارِ برخی از مطبوعات فارسی زبان خارجی بوده است که درباره ی « دربار پادشاهان قاجار» و «اوضاع سیاسی و اجتماعی کشور» و «زندگی مردم ایران » می نوشتند. همچنین  در سال  ۱۸۲۷ میلادی ، روس ها با چاپ اعلامیه ی به زبان فارسی، چاپ سنگی به خط نستعلیق در مسکو و با پخش آن در قفقاز اعلام جنگ به  ایران قجری  را به آگاهی مردم رساندند و حکام قجری  نتوانستند دربرابر روس ها کاری انجام دهند. بنابراین بنظر می رسد یکی از دلایل عمده محمد شاه قاجار با پذیرشِ  درخواست نشر روزنامه در ایران مهار و کنترل جریان آزاد اطلاعات بود که نمود و مصداق عینی در آن زمان روزنامه بوده و همچنین پاسخ گویی به نشریات چاپی بیرون از ایران بوده است.

پس می توان، گسترش روزنامه نگاری درایران را با فرآیند توسعه آمرانه در یک زوایه دید و بررسی کرد.

در جوامع مدرن، منشا قدرت، خلاقیت و نوآوری و تولید ثروت با مردم است.

 دولتهای مدرن با مالیات دریافتی می توانند خدمات حاکمیتی که در برگیرنده ی خدمات آموزشی، قضای، امنیتی و خدمات مالی می باشد را انجام دهند. اما در نظام توسعه آمرانه این مناسبات نیست و عمده ثروت وامکانات در دست حکام و وابستگان حکام می باشد. و توان خلاقیت و ساخت ثروت در دست مردم نمی باشد و معمولاً جوامعی که  با توسعه آمرانه روبرو هستند جوامعی وابسته و توان خلاقیت ندارند.

 نگاه به تاریخ مطبوعات ایران نشان می دهد روزنامه نگاری در ایران به تناسب رویدادهای سیاسی و جا به جایی قدرت حکومت دچار دگرگونی گردیده است.  دسته بندی زمانی تغییرات  مطبوعات برابری می کند  با  رویدادهای نهضت مشروطه، ظهور سلسله پهلوی ،حضور نظامی متفقین در ایران، ملی شدن صنعت نفت، اصلاحات سال ۱۳۴۲ و انقلاب اسلامی.

خشت اول گر نهند معمار کج

تا ثریا می رود دیوار کج

 ۱۸۰ سال پیش در ایران توسعه ی آمرانه ی حرفه ی روزنامه نگاری رقم خورد و به ناچار روزنامه نگاری  با سیاست و حفظ قدرت پیوند یافت بنابراین  آسیب و ناکارآمدی روزنامه نگاری در ایران را می شود چنین برشمرد:

۱- روزنامه نگاران بجای شناسایی و توصیف رویدادهای موثر بر زندگی مردم آموختند که چگونه عوامل اثرگذار بر افکارعمومی را بیابند.

۲- روزنامه نگاران بجای فروش اطلاعات و داده های که قدرت تصمیم گیری وقدرت خلاقیت به مردم  بدهد، آموختند که در برابر هدایت افکارعمومی به سوی که خواسته ی حکام و دولتمردان است ازمزایا و قدرت حکومتی بهره مند و برخوردار شوند.

۳- روزنامه نگاری از حالتِ حرفه ی و صنفی و جدی و تاثیر گذاری  بیرون آمد.

۴- خواندن روزنامه ومجله درنزد عموم مردم، جنبه ی سرگرمی وگذراندن اوقات فراغت یافت.

دلیل این ادعاها، کاهشِ  سرانه ی مطالعه و تیراژ نشریات در کشوری با ۱۸۳ سال پیشینه روزنامه نگاری است. اگر روزنامه نگاری در ایران بخواهد با این رویه پیش برود آینده خوبی برای این حرفه قابل تصور نیست!

پرسشی  پیش می آید، با چگونهِ فعالیتِ روزنامه نگاری می توان به مردم قدرت خلاقیت و قدرت تصمیم گیری داد؟

 پاسخ دادن به این پرسش، بیش ازعلم و دانش نیاز به دانایی و شجاعت، حس مسئولیت در برابر انسانها، راستی و درستی در رفتار و گفتار دارد.

اگر روزنامه نگاری با این ویژگی های شخصیتی گام بردارد و پیشه ی روزنامه نگاری را برای مردم انجام دهد بی گمان می تواند از بندها و وابستگی های که آزادی روزنامه نگاران را  می گیرد رهایی یابد و به دیدگاههای نوین برسد.

به راستی می توان گفت، پایبندی و استواری بر انجام اخلاق حرفه ی نخستین گام در این راه می باشد.

نویسنده: حمید تبرزن — مسکو 

 

بحث و گفتگو