به گزارش اسپوتنیک، در حالی که مذاکرات میان ایالات متحدۀ امریکا و طالبان به مراحل نهایی رسیده است، رویکرد این گروه در صورت شراکت در قدرت کابل، یک نگرانی جدی خلق کرده است.
جعفر مهدوی عضو مجلس نمایندگان افغانستان میگوید که رویکرد طالبان به مرور زمان تحت تأثیر فعالیتهای نسل نو قرار خواهد گرفت:
«کشمکش و تقابل بین دیدگاه طالبان و نسل نو که در افغانستان ظهور و تحصیل کرده اند ممکن است برای مدت زیادی ادامه پیدا کند و در نقاطی هم ممکن است به یک سلسله تنشها و برخوردهای فزیکی هم منجر شود. اما طالبان تأثیر آنچنانی برای محدود ساختن آزادیهای نسل جوان افغانستان نخواهد داشت. افغانستان دیگر در سال 1994 قرار ندارد و از آن زمان بیشتر از بیست سال گذشته است. رویکرد طالبان در سطح محدود ساختن آزادیها، به مرور زمان تحت تأثیر رویکرد نسل جامعۀ افغانستان قرار خواهد گرفت».
آقای مهدوی میگوید که طالبان نیز به این جمع بندی رسیده اند که افغانستان از آن عصر بسیار فاصله گرفته است و کودکان آن زمان، حالا جوانان دارای نظر و دیدگاه مستقل استند.
در همین حال، حمیده وردک کارشناس سیاسی میگوید که نسل نو افغانستان یک نسل متفاوت است:
«دختری که بعد از طالبان شامل مکتب شده است، حالا فارغ شده و فاکولته میخواند یا کار میکند. پس افغانستان، کشور دو دهه پیش نیست. اینکه طالبان بیایند و با انحصار قدرت در پی لغو آزادیها باشد ممکن نیست. نه طالبان آن امکانات را دارند و نه آن دیدگاه وجود دارد».
بانو وردک معتقد است که وضعیت طالبان پس از پروسۀ صلح، شبیه حزب اسلامی حکمتیار خواهد بود:
«اگر طالبان منحیث یک جریان سیاسی و برای سهمگیری در قدرت سیاسی بیایند، مطمین استم مثل حزب اسلامی در یک گوشۀ کابل جایگزین شده و تلاش خواهد کرد که در دو-سه ولایت نفوذ کند یا دو سه وزارت را در دست بگیرد».
او میگوید که ممکن است دیدگاه طالبانی در برخی از ولسوالیهای افغانستان حاکم باشد، اما در مراکز و شهرها، تغییر وجود دارد و حس میشود.
«اگر طالبان بیایند، مطمین استم تنها جریانی که در این بازی میبازد طالبان است، نسل امروزی قابل تجزیه و قابل تغییر نخواهد بود و ما کوشش میکنیم با وجود قربانیهای خود، ثابت کنیم که تغییر برای پیشرفت میخواهیم نه عقبگرد».
جعفر مهدوی در مورد اینکه چه تضمینی وجود دارد تا طالبان دوباره برای انحصار قدرت و تطبیق خواستهای طالبانی تلاش نکنند میگوید که این تضمین را کشورهای حامی طالبان باید بدهند و در کنار آن مردم افغانستان نیز توانایی دفاع از خود را دارند:
«تجربۀ تاریخی نشان داده است که هیچ قدرتی به صورت استبدادی و یکجانبه بر مردم افغانستان حکومت نتوانسته است. ساختار اجتماعی در افغانستان به گونهیی است که نمیتوان به گونۀ یک جانبه و با استفاده از زور در افغانستان نگهدارد. ساختار اجتماعی، قومی و قبیلهیی به گونهیی است که اگر مشارکت تمام نیروهای سیاسی و تمام اقوام در ساختار قدرت تضمین نشود و حکومتی که در کابل میآید در آن جایگاه تمام اقوام در نظر گرفته نشود، نیاز نیست که کشور دیگری مداخله کند، خود مردم میتوانند حکومت را تهدید کنند».
حمیده وردک نیز میگوید که طالبان برای صلح باید با مردم افغانستان به توافق برسند:
«تنها راه رسیدن به صلح یک توافق بینالافغانی است. توافق پنهانی میان امریکا و طالبان راه صلح نیست و امریکا باید توضیح بدهد که اگر با طالبان معامله میکند، این معامله چطوری خواهد بود».
قرار است در اواسط ماه اپریل دور نو مذاکرات صلح افغانستان در قطر پیگیری شود وانتظار میرود در این جلسه امریکا و طالبان بر سر مواردی به توافق نهایی برسند.