نیکولای پاخوموف در مقاله منتشره در نشریه The National Interest (امریکا) در ادامه می نویسد، فیصله جدی ترکیه و قطر در مورد خریداری مجتمع های راکتی دفاع هوایی روسی S-400 یکبار دیگر نشان میدهد که شرق نزدیک برای سیاست خارجی ایالات متحده چلنج های هرچه بیشتر جدی به بار می آورد. سوال این نیست که برای واشنگتن حفظ سلطه خود در این منطقه ضروی است یانه، بلکه سوال اینست که ایالات متحده چگونه میتواند بر اهداف استراتژیک خود در اوضاع هرچه بیشتر پیچیده در شرق نزدیک دست یابد.
در جریان دو دهه اخیر جروبحث های نسبتاً حاد در باره سیاست امریکا در شرق نزدیک وجود داشتند. قضاوت راجع به اینکه، واشنگتن باید از ایفانمودن نقش ژاندارم در این منطقه متلاطم دست بردارد و سربازان خود را از آنجا به خاطر حفظ جان شان و غنای کشور خارج سازد، در این اواخر، به ویژه بعد از اوج انکشاف در عرصه استخراج نفت و گاز سنگهای ورقه ای در ایالات متحده و در زمینه بی نظمی های دوامدار در شرق نزدیک، محبوبیت زیادی کسب کرده است. باوجود این همه روشن است که شرق نزدیک برای امنیت و شگوفانی کشور بسیار مهم می باشد و از همینرو واشنگتن نمی تواند به سادگی از این منطقه خارج گردد(تائثیر بازار جهانی نفت بر بهای بنزین در بازار داخلی امریکا یکی از ثبوت های آن می باشد). امریکا باید سیاست خود را در منطقه تصحیح کند، جای که بسیاری وسایل که قبلاً مطمئین شمرده میشدند، امروز کار نمی دهند.
علاقمندی به سیستم دفاع هوایی روسی S-400 را میتوان به مثابه مثال ذکر نمود. در تاریخ 5 مارچ سال 2019 وزارت خارجه امریکا یکبار دیگر به ترکیه راجع به این هشدار داد که «خریداری ممکن S-400 به تجدیدنظر بر شرکت ترکیه در برنامه راجع به طیاره شکاری F-35 منجر خواهد شد و همچنان میتواند در آینده مساله تحویلدهی تسلیحات دیگر را تحت سوال قرار دهد». اما هشدارهای پی هم نتوانستند فیصله انقره را در مورد خریداری S-400 تغییر دهد. این بدان معنی است که دو متحد مهم ایالات متحده در این منطقه، از قرار معلوم، به خریداری مجتمع های راکتی دفاع هوایی روسی S-400 از رقیب جیوپولیتیکی امریکا علاقمند می باشند.
باید گفت که چنین حوادث کیفیت عالی محصولات صنایع دفاعی روسیه را ثابت می سازند. عجیب اینکه محمد بن سلمان شهزاده ولیعهد عربستان سعودی و رهبر یکی از «متحدان بزرگ» ایالات متحده در این منطقه، مجتمع دفاعی کشور را در پروگرام عظمت طلبانه عصری سازی شامل ساخته که متوجه تنوع اقتصاد دولت شاهی می باشد.
ضمن بازگشت به تغییرات جیوپولیتیکی در شرق نزدیک، میتوان اظهار داشت که واشنگتن باید زرادخانه سیاسی خود، بدون در نظرداشت نفوذ مسکو در این منطقه، عصری سازی نماید. و یکبار دیگر باید خاطرنشان ساخت که مساله خریداری مجتمع های راکتی دفاع هوایی روسی S-400 توسط ترکیه کاملاً مشخص می باشد. در این صورت ایالات متحده، شاید، در رویارویی بزرگ مقیاس با متحد خود در ناتو در لحظه قرار خواهد گرفت، وقتیکه همکاری با ترکیه برای حل سلسله کامل مسایل: از آینده سوریه، صادرات انرژی روسیه به اروپا و پروژه «یک کمربند، یک راه» چین گرفته تا عظمت طلبی های هستوی و راکتی ایران، ضروری می باشد.
برعلاوه این، وضع هرچه بیشتر متناقض میگردد. به استثنای ایران و سوریه، همه کشورهای شرق نزدیک، در ماهیت امر، متحدان امریکا می باشند. وزیر خارجه قطر هنگام کنفرانس مطبوعاتی خود که در تاریخ 4 مارچ سال 2019 صورت گرفت، خاطرنشان ساخت که دولت او امکان عقد معامله با روسیه را، باوجود اعتراض عربستان سعودی بررسی میکند. او خاطرنشان ساخت:«این کار آنها نیست».
نباید تعجب کرد که عربستان سعودی نیز راجع به علاقمندی خود در مورد خریداری سیستم دفاع هوایی اعلام داشته و در عین حال خاطرنشان ساخته که آن را کارشناسان بیسار ستایش میکنند.
ضمن نتیجه گیری، میتوان گفت که در لحظه کنونی در اختیار واشنگتن وسایل وجود ندارند، تا مانع خریداری مجتمع های S-400 روسی توسط ترکیه گردد. اگر کشورهای دیگر شرق نزدیک از مثال ترکیه پیروی خواهند کرد و بخواهند مجتمع های راکتی دفاع هوایی روسی S-400 را خریداری کنند، پس روشن خواهد شد که ایالات متحده نفوذ تزلزل ناپذیر در این منطقه ندارد. بزرگترین سوال اینست که سیاستمداران بانفوذ امریکایی چگونه نسبت به چنین تغییرات عظیم در موقف امریکا در شرق نزدیک، در منطقه، واکنش نشان خواهند داد که برای شگوفانی و امنیت آن اینقدر مهم می باشد.