پنج اشتباه که برای همیش جهان را تغییر داد

بسیاری کشفیات مهم بصورت تصادفی یا به اساس سوءتفاهم صورت گرفته اند. اهمیت آنها همیشه راساً ارزیابی شده نمی توانست، اما زود یا دیر آنها به بشریت امکان برداشتن گام عظیم به پیش فراهم ساخته است. توجه شما را به مطلب خبرگزاری «اسپوتنیک» در مورد اینکه چگونه اشتباهات علمی تاریخ را تغییر میدهد، جلب میداریم.
Sputnik

تا اواسط قرن XIX اکثریت اروپایان لباس های به رنگ خاکستری، سفید یا نصواری می پوشیدند. مساله اصلاً بر سر مود یا برتری های سلیقوی مطرح نبود — لباس های به رنگ های برازنده را فقط مردم ثروتمند به خود اجازه داده میتوانستند. بسیاری رنگها از مواد طبیعی بدست می آمدند که زود تخریب میشدند و از همینرو قیمتی بودند.

در سال 1856 اوگوست ویلگیلم هوفمن پروفیسور کالج شاهی کیمیای لندن به ویلیام هینری پیرکین محصل رشته کیمیا وظیفه تحقیق نمودن انیلین سپرد که از گند ذغال سنگ بدست آمده بود. دانشمند به استحصال خینین که در آن زمان برای معالجه مرض ملاریا استفاده میشد، امیداور بود.

پیرکین بجای ترکیب مورد نظر پودر تیره عجیب استحصال نمود. او آن را در الکول منحل کرد و دید که رنگ آن چگونه به بنفش روشن تغییر کرد، این پودر ابریشم را خوب رنگ میکرد.

پیرکین ماده حاصل شده را بنام موویئین مسمی کرد، عرصه علمی را ترک کرد و اولین فابریکه تولید رنگ های مصنوعی را بنیانگذاری نمود و ثروتمند گردید.

 در نتیجه دانشمند از گند ذغال سنگ رنگ های دیگر تولید کرد و بر صنایع رنگ های طبیعی خط بطلان کشید.

در سال 1879 کنستانتین فالبیرگ در لابراتوار پوهنتون جان هوپکینس (امریکا) خواص قیر را تحقیق میکرد. وقتیکه به خانه برگشت، دانشمند شستن دست را فراموش کرد و صرف نمودن غذای شبانه را آغاز کرد، اما تمام غذا را او دارای مزه شرین احساس میکرد. آنگاه او به لابراتوار برگشت و به نوبت ظروف را مطالعه میکرد که در آنها در آن روز تجارب انجام داده بود. معلوم گردید که ماده با مزه شرین که بر انگشتان او چسپیده — محصول مخلوط اورتو-سلفوبنزین اسید با فاسفورکلوراید و امونیا می باشد.

دانشمند آن را سخرین نامید و بعد از چند ماه یکجا با همکار خود آیرو ریمسین مقاله راجع به سنتز ماده نو منتشر ساخت. اما جهان علمی از این اختراع بطور محتاطانه استقبال کرد. فقط در سال 1884 وقتیکه فالبیر جواز فورمول کیمیاوی سخرین را ثبت نمود و تولید صنعتی آن را آغاز کرد، ماده شرین مصنوعی شهرت تصورناشدنی کسب کرد. طبیبان ان را به خاطر سردردی، چاقی و استفراغ سفارش میکردند و از سال 1907 به مبتلایان به مرض شکر به مثابه تعویض کننده شکر توصیه میکردند.

تشعشعات مرموز

ویلگیلم کونارد رنتگین چارج های برقی و خواص تشعشعات کتودی در لوله های شیشه یی خلایی مطالعه میکرد و تا ناوقت در کار می ماند. عین کار در 8 نوامبر سال 1895 صورت گرفت، زمانیکه شام از لابراتوار خارج میشد، او روشنی عجیب را مشاهده کرد. این پرده از باریم سینیرژیک روشنی میداد که در پشت آن لوله کتودی قرار داشت: فزیکدان خاموش کردن آن را در ختم تجربه فراموش کرده بود. رینتگین لوله را خاموش کرد و روشنی از بین رفت.

این دانشمند را چنان علاقمند ساخت که او تجربه کردن را آغاز کرد. در مقابل لوله اشیای مختلف را می گذاشت و معلوم میکرد که آیا آنها شعاع را منعکس می سازد، یا عبور میدهد. بالاخره رینتگین در برابر لوله دست خود را ماند و دید که شعاع به تصویر عبور میکند که در روی پرده ترسیم میشود.

بعد از این محقق لوله را توسط فلم تصویری تعویض کرد و اولین رنتگینوگرام را دریافت کرد. این تصویر دست همسر او بود که بعداً در تمام جهان پخش شد. در سال 1901 رنتگین به خاطر اختراع خود جایزه نوبل فزیک دریافت کرد.

الکساندر فلیمینگ باکتریالوجست سکاتلندی به بی احتیاطی خود شهرت دارد. در اتاق کار او مواد ریاکتیوی، سامان آلات و غذا بطور مختلط افتاده بودند و پیاله های پیتری — ظروف که برای کشت نمودن باکتریاها استفاده میشوند — به ندرت شسته میشدند. همین وضع به فلیمینگ امکان دو کشف بزرگ فراهم ساخت که یکی از آنها انقلاب واقعی در طبابت بوجود آورد.

ابتدا در سال 1922 دانشمند که سرما خورده بود، در پیاله پیتری که در آن باکتریای Micrococcus lysodeicticus میروئید، خلم بینی خود را انداخت. بعد از زمان او این ظرف را به خاطر آورد  و در مورد بررسی نمودن آن فیصله نمود. معلوم شد که همه میکروب ها در آن از بین رفته اند. فلیمینگ به این ترتیب ماده نو — لیزوتیسن — را اختراع کرد که خواص ضدباکتریالوژیکی دارد.

در خزان سال 1928 بعد از یک ماه غیابت محقق به لابراتوار خود برگشت و در یکی از صفحات با کشت ستافیلوکوک ها پوپنک را دید. با مشاهده نمودن از نزدیک این قارچ های نوع پنسیلین نوتاتوم (Penicillium notatum) بود و میکروب ها در پیاله دیگر وجود نداشتند. فلیمینگ فیصله کرد که پوپنک مواد باکتریایی را از بین میبرد. بعد از شش ماه او توانست آن را جدا نماید و بنام پنسلین مسمی کرد.

پروفیسور الکساندر فلیمینگ که پنسلین را اختراع کرد، تنها در سال های جنگ جهانی دوم پنسلین که بسیاری امراض — از التهاب شش ها تا توبرکلوز — را معالجه میکند، در حدود دوصد میلیون انسان را نجات داد و شخص فلیمینگ به خاطر اختراع خود در سال 1954 جایزه نوبل دریافت کرد.

داروی قلبی محبت را معالجه میکند

اولین دارو در تاریخ برای عارضه های جنسی (به عباره دیگر، ایمپوتینشن) را کاملاً تصادفی اختراع کردند. در سال های 90 قرن گذشته کارمندان کمپنی داروسازی Pfizer بالای ساختن داروی علاج ستینوکاردی و امراض دیگر قلبی کار میکردند.

تحقیق کنندگان میخواستند ماده را دریافت کنند که رگهای خون را به توسعه مجبور می ساخت، به خاطریکه ستینوکاردی قلب کمبود اکسیجن را احساس میکند. اما آزمایشات کلینیکی هر بار با ناکامی مواجه میشدند. یا داروی UK-92480 هیچ تائثیر نمیکرد و یا تائثیر آن بسیار کوتاه بود و مصرف نمودن دایمی دارو توسط داوطلبان باعث دردی های عضلاتی میشد.

فورمول کیمیاوی سیلدینافیل (نام تجارتی آن «ویاگرا») — اولین دارو در جهان بر ضد ایمپوتینشن یا ضعف جنسی می باشد.

تابلیت ها باعث یک عارضه جنبی دیگر نیز میگردد که تحقیق کنندگان در ابتدا به آن توجه نکردند — بعد از چند روز مصرف دارو در داوطلبان قوه شهوانی بهبود می یافت.

کمپنی یکبار دیگر آزمایشات کلینیکی (این بار موفق) سازماندهی نمود که در آن در حدود سه هزار داوطلب شرکت ورزیدند. در اوایل سال 1998 دارو نام تجارتی «ویاگرا» کسب کرد و به بازار عرضه شد.

 

بحث و گفتگو