به جنگ سرد نو خوش آمدید

مایکل لیند (Michael Lind) در نشریه «The National Interest»، چاپ امریکا می نویسد، در تاریخ 28 نوامبر سال 2017، برای اولین بار بعد از ختم جنگ سرد، در هاوایی زنگ خطر حمله هوایی به صدا درآمد. این تمرین در چارچوب برنامه احیای سیستم هشدار راجع به حالات فوق العاده که ابتکار آن در پاسخ به تهدید بالقوه هستوی از جانب کوریای شمالی پیشکش شده بود، برگزار شد.
Sputnik

مولف می افزاید، اما صدای این زنگ خطر همچنان به سمبول نزدیک شدن جنگ سرد نو مبدل گشت. تاریخ دانان نتوانسته در این مورد به نظر واحد برسند که بصورت مشخص جنگ سرد اول چه وقت آغاز گردید. در سال 1964، وقتیکه امریکا و انگلستان با اتحاد شوروی در زمینه جنگ داخلی در یونان به رویارویی پرداختند؟ در مراحل نهایی جنگ دوم جهانی؟ یا بعد از انقلاب در روسیه در اکتوبر سال 2017؟ در باره سوال راجع به اینکه، چه وقت جنگ سرد خاتمه یافت، نیز اتفاق نظر وجود ندارد. وقتیکه در سال 1986 گورباچیف در سخنرانی خود در اسامبله عمومی سازمان ملل متحد امتناع از سیاست خارجی رویزیونیستی شوروی اعلام داشت؟ یا بعد از فروپاشی رسمی اتحاد شوروی در سال 1990، وقتیکه جای میخائیل گورباچیف را بوریس یلتسن گرفت و به اولین رهبر فدراسیون نو بیناد روسیه مبدل گشت؟ کاملاً محتمل به نظر میرسد که تاریخ دانان آینده دقیقاً همینطور راجع به این مناقشه خواهند کرد که جنگ سرد نو چه وقت آغاز شد. اما یک موضوع روشن است: طی چند سال اخیر آنچه که یلتسن در سال 1994 «صلح سرد» بین روسیه و ایتلاف غربی در راس امریکا نامیده بود، هنوز هم سردتر و کمتر صلح آمیز شده است. مناسبات بین امریکا و چین — در عرصه های نظامی، دیپلوماتیک و اقتصادی —  هرچه بیشتر متشنج تر میگردند. صلح سرد سال های 1990 و 2000 به گذشته تعلق گرفته است. ما وارد جنگ سرد نو گردیده ایم.

به جنگ سرد نو خوش آمدید

جنگ سرد دوم عبارت از مسابقه-انتقام جویانه بین همان تیم های می باشد که در طول بخش اعظم جنگ سرد اول در برابر همدیگر قرار داشتند. در یک طرف امریکا و متحدان آسیای شرقی و اروپایی آن، بشمول اعضای ناتو در اروپای مرکزی و شرقی و بالتیک قرار دارند. در طرف مقابل روسیه، چین و همچنان متحدان و مشتریان آنها قرار دارند.

در جنگ سرد دوم، مانند اولی، رقبا ایتلاف های متخاصم نظامی ایجاد کردند. امریکا بعد از ختم جنگ سرد پیمان ناتو را حفظ کرد و آنر ا تا سرحدات روسیه، باوجود اعتراضات علنی آن، توسعه بخشید. در آسیای شرقی امریکا ایتلاف خود را با جاپان، کوریای جنوبی و تایوان حفظ کرد و تحقق سیاست اعلام ناشده بازداری چین و روسیه بعد شوروی را ادامه داد. امریکا در پاسخ به رشد قدرت نظامی چین و تحکیم مواضع آن همچنان در دیالوگ چهارجانبه در باره مسایل امنیتی یکجا با جاپان، هند و استرالیا شرکت ورزید. این دیالوگ در واقع ایتلاف ضد چین و بخش آن محسوب میشود که اداره اوباما بنام روگردانی امریکا در پاسخ به رشد قدرت چین به سوی آسیا یاد نموده بود.

همه دول غیرشوروی که قبلاً عضو پیمان وارسا بودند، حالا در ترکیب ناتو تحت رهبری امریکا شامل می باشند. روسیه به مشکل جلو شمول گرجستان و اوکراین را در پیمان ناتو گرفت. برعلاوه این، روسیه سعی نمود برخی جمهوری های شوروی سابق را در اتحادیه اقتصادی ایورازیس باهم متحد سازد که در آن فعلاً روسیه، بیلوروسیه، قزاقستان، قرغزستان و ارمنستان شامل می باشند.

روسیه در عین حال نزدیک شدن با چین را ادامه داد. این دو قدرت بزرگ اروپایی آسیایی با چند کشور دیگر پیمان خودی اروپایی آسیایی — سازمان همکاری شانگهای — تشکیل دادند. در سازمان همکاری شانگهای که در سال 2001 تاسیس شده، متحدان امریکا، به استثنای پاکستان شامل نمی باشند. در سازمان همکاری شانگهای چین و هند، دو کشور پرنفوس جهان و روسیه بزرگترین کشور نظر به مساحت خاک عضویت دارند.

اگرچه رسماً هدف سازمان همکاری شانگهای مبارزه با تروریزم می باشد، همکاری روسه-چین در عرصه نظامی مرکز تمرینات متناوب نظامی این سازمان (تمرینات بعدی در سپتمبر سال 2018 برگزار میشوند) محسوب میشود.

به جنگ سرد نو خوش آمدید

چین، باوجود اعتراضات مکرر امریکا و بسیاری از همسایگان آن، ادعای خود بر استفاده از بخش بزرگ حوزه آبی بحیره چین جنوبی اعلام داشته و سعی نموده و در آنجا چند جزیره مصنوعی اعمار نماید و آنها را تحکیم می کند. «تار مروارید» — این سلسله پایگاه های نظامی — بحری، بنادر ملکی و پایگاه های چین اند که از بحیره چین جنوبی تا بنگله دیش و بندر گوادر در پاکستان که در آن برخی کارشناسان تلاش چین در مورد احاطه نمودن هند در حلقه استراتیژیک می باشد، اعمار میشوند. چین پایگاه نظامی در جیبوتی در شاخ افریقا، در نزدیک پایگاه امریکایی در کیمپ-لیمونیی اعمار کرده است. سرمایه گذاری های عظیم چین در افریقا و امریکای لاتین نیز به توسعه فعالیت وسیع تجارتی در جهان مساعدت مینماید، چون کمپنی های چینایی بدون چون و چرا از رژیم چین تابعیت میکنند.

مسابقه تسلیحاتی یک ثبوت دیگر آنست که جهان از مرحله صلح سرد به مرحله جنگ سرد گذار نموده است. زمانیکه روسیه پوتنسیال هستوی خود را توسعه می بخشد، چین، ظاهراً، از زرداخانه اصغری برای بازداری کار میگیرد.

امریکا اعلام داشته که اقدامات نظامی و اقتصادی در پاسخ به استقرار راکت های نو روسیه که به گفته واشنگتن، قرارداد راجع به نابودسازی راکت های برد متوسط و کم در اروپا را نقض میکند، اتخاذ مینماید. دونالد ترامپ در دسمبر سال 2016 در تویتر نوشته بود:««بگذار مسابقه تسلحاتی وجود داشته باشد». او بعداً اعلام داشته بود که امریکا «باید پوتنسیال هستوی خود را بطور قابل ملاحظه تا لحظه توسعه و تحکیم بخشد، وقتیکه جهان به ارتباط سلاح هستوی به حال می آید». پوتین به نوبه خود در پیام ماه مارچ خود در روی پرده راکت های مافوق سرعت صوت که توانایی حمل سرگلوله هستوی دارا می باشند و بر منطقه سرازیر شد که بسیاری ها در آن فلوریدا مشاهده کرد، نمایش داد.

جنگ سرد نو همین اکنون در عرصه جاسوسی وسبوتاژ جریان دارد. طبق گزارش کمیته علمی وزارات دفاع امریکا که در فبروری سال 2017 منتشر شده، امریکا مورد حملات سایبیری از جانب روسیه و چین و همچنان ایران و کوریای شمالی قرار میگیرد.

تحریمات اقتصادی — یک وسیله دیگر رقابت بین دول بزرگ در دوران جنگ سرد شمرده میشود. در مورد روسیه هدف سیاست تحریماتی امریکا اینست، تا کمپنی های روسیه و خارجی و همچنان اتباع روسیه و خارجیان را به مجازات نمودن حکومت روسیه به خاطر سیاست آن در اوکراین مجبور سازند.

نویسنده مقاله میگوید، دلیل اولی ما اینست که علت اساسی جنگ سرد دوم تلاش امریکا جهت دستیابی بر هژونی جهانی بعد از ختم جنگ سرد اول و آن مقاومت می باشد که روسیه و چین از خود نشان دادند. دلیل دوم من اینست که اگر پیروزی امریکا به مثابه دستیابی بر سلطه جهانی برخلاف مقاومت آنها — خاصتاً مقاومت چین — تعیین میشود، پس در زمان جنگ سرد امریکا شکست میخورد.

اگر به اساس اظهارات مدافعان جنگ سرد نو قضاوت نمود، پس در جمله اهداف اساسی امریکا میتوان این هدف را نام برد: چین باید با سلطه دایمی امریکا در آسیای شرقی موافقه نماید؛ چین باید قواعد تجارت جهانی را بپذیرد که امریکا و متحدان اروپایی و آسیاسیی آنها بدون چین ترتیب نموده اند؛ روسیه باید با حضور دایمی امریکا/ناتو در سرحدات خود موافقه نماید؛ روسیه باید کریمیا را به اوکراین برگرداند.

به جنگ سرد نو خوش آمدید

بطور خلاصه میتوان گفت، در جای که مساله منافع واقعی و ایتلاف های مفید امریکا مطرح بحث باشند، ایالات متحده باید فعالانه در برابر چین، روسیه و هر کشور دیگر از خود دفاع نماید. ولی برابرساختن منافع ملی امریکا به ایجادنمودن و دفاع از جهان امریکایی جهانی — نظم که مخالفان امریکا رد میکنند و متحدان امریکا از آن قاطعانه دفاع نخواهند کرد، احمقانه می باشد. فقط با متوازن ساختن منابع و تعهدات خود، ایالات متحده میتوانند در مورد خارج ساختن جهان از جنگ سرد نود به صلح سرد نو کمک نمایند.

 

 

بحث و گفتگو