محمد ابن سلمان طی بازدید دو هفته یی وارد امریکا گردیده است. هدف او — بهبود اعتبار عربستان سعودی و کسب حمایت متحدان امریکایی می باشد.
ایمانوئیل دیوپیویی (Emmanuel Dupuy) میگوید: واقعاً هم، نمی توان تغییر بنیادی شعارها بین رئیس جمهور ترامپ (عربستان سعودی به هدف اولی بازدید خارجی او در ماه می سال گذشته مبدل گشت و امروز او از شهزاده ولیعهد محمد ابن سلمان را به حضور می پذیرد) و ترامپ نامزد ریاست جمهوری را که در اپریل سال 2016 عربستان سعودی را تهدید میکرد، یاداوری نکرد. او در آن وقت راجع به تصویب ممکن قانون در کانگرس صحبت میکرد که به خانواده های قربانیان اعمال تروریستی 11 سپتمبر سال 2001 مجال عارض شدن علیه عربستان سعودی جهت مطالبه جبران خساره فراهم سازد.
ترامپ نامزد ریاست جمهوری در آن وقت اعلام میداشت که امریکا از عربستان سعودی دفاع میکند «و در بدل عملاً هیچ چیز دریافت نمی کند» و افزود که «بدون حمایت ما آنها یک هفته هم تاب آورده نمی توانستند». دونالد ترامپ حتی وعده تجدید تحقیق راجع به حمایت ممکن که عربستان سعودی به عاملین اعمال تروریستی 11 سپتمبر مبذول داشته بود، سپرده بود. به هر صورت، رئیس جمهور از عربستان سعودی با قراردادهای به ارزش 380 میلیارد دالر که 110 میلیارد آن به مجتمع نظامی — صنعتی تعلق میگیرد، برگشت.
به این ترتیب، لحن شدید ترامپ نسبت به سعودیان که یک سال قبل مشاهده میشد تحت فشار الریاض تاب آورده نتوانست. بازهم در بین رای دهندگان او تا هنوز هراس ها به ارتباط مداخله بیش از حد فعال عربی در زندگی سیاسی امریکا (به کمک سازمان های زیاد که مصروف تبلیغات و فعالیت های حمایتی به سطح کانگرس می باشند) بسیار قوی می باشند. در جروبحث های جاری در ایالات متحده توجه بیشتر به انتقاد از دولت مبذول میگردد که بصورت علنی از وهابیزم که، به عقیده برخی، زمینه واقعی سازمان های تروریستی، یعنی مخالفان امریکا در عراق، افغانستان و حالا همچنان در سوریه و ناحیه صحرا — ساحل، شمرده میشود.
صنایع امریکایی و از جمله کمپنی های نفتی، از نقطه نظر اقتصادی، امروز به مراتب کمتر به ذخایر نفت و گاز سعودی وابسته می باشند. تا سال 2030 امریکا از نقطه نظر انرژی خودکفا میگردد و در عرصه استخراج نفت امریکا از عربستان سعودی تا سال 2020 پیش میشود. امریکا در سال 2015 گاز بیشتر نسبت به روسیه استخراج کرده است. به احتمال زیاد، همین واقعیت شهزاده محمد را به خصوصی سازی قسمی (به سطح 5%) کمپنی ملی نفتی «سعودی ارماکو» که به ارزش دو تریلیون دالر ارزیابی میشود، وادار می سازد.
وال ستریت با بازار سهام لندن در مورد این معامله ممکن بازاری آشکارا رقابت میکند. به این مساله دو مرحله سفر طولانی شهزاده محمد وقف شده که (ملاقات ها با نمایندگان بانک های امریکایی در نیویارک و کمپنی های نفتی در هیوستون) تقریباً سه هفته را در بر میگیرد. کسی در هر صورت ناراضی باقی خواهد ماند. گفته میشود که شهزاده لندن را در مرحله قبلی سفر او که در هفته گذشته در مصر آغاز شده بود، برگزدیده است.
بعلاوه این، دونالد ترامپ مجبوراً باید تائید کند که مناسبات بین واشنگتن و الریاض فقط بر منافع کمپنی های او متکی نیستند. پسران او ایریک و دونالد اکثراً از عربستان سعودی دیدار میکنند. علاوه بر این، داماد رئیس جمهور جیرارد کوشنیر (Jared Kushner) بصورت غیررسمی سه بار در سال 2017 به آنجا سفر نموده بود. آیا ترامپ سخنان را که در دوران مبارزات انتخاباتی اظهار داشته بود، تکرار خواهد کرد یا نه و آیا از شهزاده محمد مطالبه خواهد کرد، تا عربستان سعودی در امحای قروض امریکا سهم ایفا کند که در سطح 20 تریلیون دالر قرار دارد؟ این پیشبنی دشوار است. شهزاده در قدم اول جهت حمایت مالی از طرح «دیدگاه 2030» تلاش خواهد ورزید.
- آیا پیشنهاد حمایت کامل از شهزاده محمد ابن سلمان در حال حاضر خطرناک نیست ، در حالیکه او تا به حال خود را تبارزه نه داده و سیاست تنوع اقتصادی و محدودساختن نفوذ موسسات مذهبی او در سطح نظری قرار دارد و فقط به اقدامات سمبولیکمحدود میگردد؟
— شهزاده ولیعهد به امریکا به صفت نماینده تجارتی طرح «دیدگاه 2030» خود میرود که باید اصلاحات در عرصه اقتصادی و اجتماعی به بار آورد… محمد ابن سلمان جهت سرمایه گزاری در عربستان سعودی تلاش خواهد کرد.
به این ترتیب، با درنظرداشت ضرورت تنوع اقتصاد عربستان سعودی12 برنامه را در شرایط سقوط نرخ نفت، در اپریل سال 2017 پیکش گردید که شهزاده را به آن وادار ساخت، تا کار برخی شرکای عنعنوی مالی موسسات امریکایی را یک طرفه سازد. این، بطور مثال، به میلیاردر الولید ابن طلال نیز مربوط میگردد که مجبور شد به خاطر هوتل «ریتز» در الریاض ضمانت (در حدود یک میلیارد دالر) بپردازد و قبل از این در کمپنی های امریکایی صدها میلیون دالر سرمایه گذاری میکرد.
محمد ابن سلمان همچنان قصد دارد به دره سلیکانی برود، تا موسسات محلی را به سرمایه گذاری در عربستان سعودی متقاعد سازد.
- این نزدیکی بر منازعات در شرق نزدیک چه تائثیر منفی بجا گذاشته میتواند؟ آیا دونالد ترامپ خود را با ریسک تحریک نمودن روحیه منفی شرکای دیگر نظر به این مواجه نمی سازد که از مداخله عربستان سعودی در یمن حمایت میکند؟
— در مناسبات متقابل امریکا و عربستان سعودی بعد از امضای پیمان کوئینسی در فبروری سال 1945 راجع به روابط خدشه ناپذیر بر پایه وابستگی مقابل مالی — انرژیتیک چند تشدید وجود داشت. مهمترین آنها، طوریکه عجیب به نظر میرسد، حوادث 11 سپتمبر سال 2001 (15 شرکت کننده اعمال تروریستی از جمله 19 نفر عرب بودند) نه، بلکه اختلاف استراتیژیک در دوران اداره اوباما بعد از «بهار عربی» د ر سال 2011 بود. این به موضعگیری امریکا در باره اوضاع در مصر، منازعه در سوریه و جنگ آغاز شده در یمن و ایران مربوط میشد. پادشاه سلمان و شهزاده محمد ابن سلمان موافقت نامه راجع به پروگرام اتمی ایران را که در 14 جولای سال 2015 عقد شد، شدیداً انتقاد میکنند.
- تحکیم مناسبات عربستان سعودی و امریکا بر منازعه موجود با ایران چه اثر بجا گذاشته میتواند؟
— اگر کسی هنوز راجع تلاش شهزاده محمد و رئیس جمهور ترامپ در مورد هدف قرار دادن ایران تردید داشته باشد، اعلامیه اخیر شهزاده ولیعهد (او علی خامنه ای رهبر مذهبی ایران را با هیتلر تشبیه ساخت) باید ما را به این امر متقاعد سازد که در شمال خلیج فارس میتواند در هر لحظه جنگ شعله ور شود.
محمد همچنان تهدید کرد که عربستان سعودی میتواند تشکیل زرادخانه هستوی را برای مقابله با ایران آغاز کند (عربستان چندی قبل تحقق پروگرام اتمی صلح آمیز خود را بطور قابل ملاحظه تسریع کرد).
میخواهیم یاداوری نمائیم، که دونالد ترامپ در تاریخ 12 می میتواند بصورت نهایی از پلان جامع مشترک عملکرد در باره پروگرام اتمی ایران که پنج عضو دایمی شورای امنیت ملل متحد و آلمان از اتحادیه اروپایی امضا کرده، خارج گردد.