لیونید بیرشیدسکی (Leonid Bershidsky) در مطلب منتشره در نشریه بلومبیرگ «Bloomberg» امریکا می نویسد، پلان های رئیس جمهور دونالد ترامپ در باره آغاز جنگ تجارتی رسماً بر ضد اروپا متوجه نیست، ولی شخص ترامپ، تا جای که معلوم میشود، فکر میکند که این علیه اروپا متوجه است. در روز سه شنبه، مورخ 6 مارچ، او اعلام داشت که «اتحادیه اروپایی با امریکا برخورد جدی نموده»، و حالا بیزنس با آن برای امریکا «تقریباً ناممکن شده است». بررسی نمودن سخنان ترامپ در مورد مطابقت با حقایق بی مفهوم است، اما لازم به یاداوری است که حالا ایالات متحده در سرحد آن قرار دارد، تا چاه دوست داشتنی خود را بدون هرگونه علل آشکار مسموم سازد.
اگرچه شایعات راجع به اینکه کانادا و مکسیکو، ممکن، از محصول بر المونیم و فولاد رهایی خواهند یافت، وجود دارند. اگر این کار صورت گیرد، پس محصول بر فولاد بیشترین زیان را به برازیل، کوریای جنوبی و روسیه وارد خواهد کرد که سهم آنها در واردات فولاد امریکا به 32% میرسد. سهم جرمنی که بزرگترین صادرکننده اروپایی به امریکا می باشد، به 3% میرسد. وضع نمودن محصول بر واردات المونیم بر روسیه، امارات متحده عربی و چین ضربه وارد می سازد.
تولید المونیم مصرف زیادی انرژی برق میخواهد، از همینرو اروپا، جای که انرژی برق بسیار گران می باشد، تولیدکننده بزرگ شمرده نمی شود. اما اروپا آشکارا از پلان های ترامپ شکایت میکند و همین اکنون پاسخ آگاهانه توهین آمیز آماده ساخته و تهدید نموده که بر پطلون های کوبای Levi's، موترسیکل های Harley Davidson ، بوربون و حالا بر روغن بادام زمینی و شربت های مالته و غیره محصول وضع خواهند کرد. ژان کلود یونکر (Jean-Claude Juncker) رئیس کمیسیون اروپایی، ضمن تبصره بر این پلان ها گفت:«ما نیز میتوانیم حماقت ها انجام دهیم».
از نقطه نظر اقتصادی این جنگ به اروپا ربط ندارد. ولی از نقطه نظر سیاسی اروپایان خوش دارند، وقتیکه اتحادیه اروپایی به تکبر امریکا پاسخ میدهد.
امریکا باید اروپا را از لست کشورهای حذف میکرد که بر آنها محصول وضع شده آنها عملی میشود و به این جنجال خاتمه می بخشید. در غیر این صورت آنها با خطر برهم زدن بهترین مناسبات اقتصادی روبرو خواهند شد که آنها کدام وقتی داشتند. در روز چهارشنبه، مورخ 7 مارچ، اتاق تجارت امریکا در اتحادیه اروپایی گزارش نوبتی سالانه خود «اقتصاد ماوری اتلانتیک» را منتشر ساخت که در آن راجع به خلط شدن اقتصادی گفته شده که بنیاد اقتصاد معاصر جهانی را تشکیل میدهد و تذکر بعمل آمده که حجم مجموعی فروشات شعبات اروپایی کمپنی های امریکایی و شعبات امریکایی کمپنی های اروپایی را 5،5 تریلیون دالر تشکیل داده است. در گزارش گفته شده:«در آخرین تحلیل همین مشارکت امریکا و اتحادیه اروپایی تجارت جهانی، سرمایه گذاری ها و جریانات پولی را اداره میکند و جهت آن را تعیین مینماید، چون در جهان بیش از این چنین شبکه بزرگ تجارتی و همچنان شبکه سرمایه گذاری وجود نه دارد که امریکا و اروپا را باهم وصل میکند».
پله ترازو حالا به سوی امریکا سنگینی میکند. حجم تولید کمپنی های امریکایی در اتحادیه اروپایی — در سال 2016 به 720 میلیارد دالر رسیده بود که از حجم تولید کمپنی های اروپایی در امریکا — 584 میلیارد دالر — بطور قابل ملاحظه بیشتر است. در عین حال اروپایان، نسبت به امریکایان در اروپا، پول بیشتر جهت تحقیقات علمی در امریکا — 41 میلیارد دالر در مقابل 3،31 میلیارد دالر در سال 2015 مصرف میکنند. در بیلانس تجارتی نیز عدم توازن وجود دارد: تقریباً 60% واردات امریکا از اتحادیه اروپایی — این واردات محصولات تولیدشده کمپنی های امریکایی می باشند. در مورد کشورهای منطقه آسیا — بحرالکاهل این سهم فقط 40% را تشکیل میدهد.
حتی ترامپ باید بداند که تجارت — این فقط بخش از مناسبات کاری می باشد. از نقطه نظر اروپایان این مناسبات به نفع امریکا، خاصتاً وقتیکه صحبت راجع به جعل کاری های مالیاتی مطرح بحث می باشد، غیرمتناظرند.
جنگ تجارتی هنوز آغاز نشده است: ترامپ به نفع طرفداران خود و ماموران اتحادیه اروپایی — به نفع جامعه اروپایی بازی میکنند که نسبت به ترامپ با بی اعتمادی برخورد مینمایند. ولی اگر چنین جنگ آغاز گردد، سطح دشمنی به شدت افزایش خواهد یافت. اروپا وسایل برای آن دارد، تا به کمپنی های بین المللی امریکایی زیان برساند، حتی اگر حالا اروپا این کار را نمی کند. اگر ترامپ به فکر اساس اقتصادی امریکایی باشد، او باید نرمش اتحادیه اروپایی را ارزش دهد — و اروپا را آرام بگذارد.