اواخر سال 2017 «آلیسا میلانو» بازیگر آمریکایی در توییتی نوشت:«پیشنهاد یک دوست: اگر همه زنانی که مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته اند در استاتوس خود بنویسند metoo# «#من هم»، وسعت این معضل به چشم خواهد آمد.»
هر زن افغان می تواند بگوید که موارد آزار و اذیت جنسی در افغانستان بسیارگسترده است. نتیجه یک تحقیق در سال 2016 نشان داد 90 درصد زنان افغان حد اقل یک بار مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته اند.از هر سه زن و دختر مصاحبه شده یکی گفته است که در مکان های عمومی مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته اند. 91 درصد این آزار ها در محیط های آموزشی و 87 درصد در محل کار بوده است.
به نقل از صفحه "شبکه تحلیل گران افغانستان" در افغانستان زن ملک مرد حساب میشود عباراتی مانند ننگ و ناموس، نشان از ملک بودن زن است.
"در صورتی میتوانی تعریف شوی که دختر کسی، زن کسی یا فرزند کسی باشی. در جامعه آن قدر رسوم ناپسند هست که زنان را به عنوان انسانهای مستقل نمیشناسند و بحث نگاه خشک و واپسگرای دینی تاثیر زیادی دارد. فقط در حلقه زنان روشنفکر که از لابهلای متون دینی میخواهند راهی پیدا کنند، فقط این بحثها مطرح میشود. حضور زنان در فضای عمومی در کشورهایی مثل اندونزی، مالزیا و ایران تا حدودی حل شده است اما در افغانستان آنقدر سنتهای ناپسند در جامعه موجود است که زنان را به عنوان موجود مستقل نمیشناسند، عامل دوم نگاه خشک و واپسگراست."
در افغانستان، که جامعه محافظه کارانه است، برای درک بیشتر این مسئله با توجه به ویژگی ها فرهنگی و سنتی حاکم، سوالات زیادی مطرح می شود.
تا چی اندازه این کمپین در افغانستان موثر بود؟
خانم ، حمیرا ثاقب یک تن از فعالان زن افغانستان و بنیانگذار سایت نگاه زن است. او که روانشناسی خوانده است بعد از پایان جنگ در افغانستان از ایران به افغانستان رفته و در راه احقاق حقوق زنان افغانستان گام برداشته است.
او در مصاحبه با اسپوتنیک در مورد اینکه تا چه اندازه هشتگ # من هم #metoo در جامعه افغانستان موثر بود و آیا زنانی که در آن حصه گرفتند می توانستند آزادانه صحبت کنند یا خیر و بیشتر چی کسانی در آن حصه گرفتند چنین گفت:
البته موثریت این کمپاین یک بحث جدا و مسله اشتراک زنان و آزادانه صحبت کردن آنها در جامعه افغانستان یک بحث جداگانه است.
در ابتدا باید بگویم هر حرکتی که در راستای دفاع از حقوق زنان و برابری آنها و حد اقل به چالش کشیدن فرهنگ مرد سالاری باشد، موثریت خاص خودش را دارا است. مثلا در جامعه مثل افغانستان نیاز است تا چنین حرکت های صورت بگیرد واقلا کشف مسله شود که این خود یک گام مثبت به شمار میرود.
در قسمت اینکه بیشتر چی کسانی در این کمپاین سهم گرفتند، من بیشتر دختران جوان را تقدیر میکنم که با بسیار شجاعت وفعالانه در کمپاین" #من هم #metoo "اشتراک کردند.متاسفانه زنان سیاسی ما ازین کمپاین گوشه گیری کردند و با در نظر گرفتن ملاحظات ویژه ای در رابطه با سیاست و حوزه کاری خود شان، آنرا تقریبا نادیده گرفتند.
در مورد اینکه چرا زنان در اشتراک در این کمپاین از نام واقعی خود شان استفاده نکرده و از نام های مستعار استفاده می نمودند خانم حمیرا ثاقب یاد آور شده گفت:
متاسفانه که در جامعه ما زنان هیچوقت این قدر آزاد نیستند تا در مورد مسایلی چون آزار و اذیت جنسی آزادانه صحبت نمایند وفقط فیصدی کمی از خانم ها توانستند آزادانه در مورد این چالش صحبت نمایند و فیصدی زیاد از بیان حقایق به گونه ای آزاد هراس و شرم داشتند. چرا که انگشت اتهام در جامعه ما همیشه بطرف زنها دراز است و کسانی که در حوزه مشکلات زنان و بیان واقیعت ها کار میکنند بسیار مشکل است زیرا همزمان با تمام این چالش ها این خانم ها همیشه با انتقادات نیز روبرو می گردند. حتا زنان تحصیل کرده و آزاد نیز متاسفانه در بیان حقایق با محدودیت ها مواجه میشوند زیرا اگر فامیل های آنان متوجه قضیه شوند میتوانند آنها را از تحصیل و کار در جامعه مانع گردند. روی همین منظور بیشترخانم ها کمی هراس داشتند.اما با وجود تمام مسایل ما توانستیم این کمپاین را به راه اندازیم.
در مورد ریشه های این پنهان کاری و اینکه بطن چنین هراس ها در چه نهفته است؟
خانم حمیرا ثاقب گفت:
"ریشه این پرابلم بر میگردد به جامعه سنتی افغانستان. جامعه ما آنقدر جامعه سنتی و محافظه کارانه است که حقوق زن در اینجا همیشه از بین رفته است. به این معنا که ما با مفاهیم بسیار کلان مثل آبرو، مثل ناموس و غیره روبرو میشوییم ما حتا با یک پوست فیسبوکی جهل میتوانیم شاهد بی آبرویی یک فرد کاملا شناخته شده در جامعه باشیم.و تا زمانی که فرد بتواند بی گناهی خود را ثابت کند ممکن بسیار دیر شده باشد زیرا در افغانستان با قضاوت های بیجایی که موجود است حتا فرصت دفاع کردن هم به انسان میسر نمی شود پس در چنین شرایط بسیار مشکل است که ذهن مردم را تغییر داد.
دربسیاری موارد چنین تهمت ها حتا به طلاق ها و فروپاشی خانواده ها و حتا کشتن و سنگسار زن ها منجر گردیده است.
از طرف دیگر جامعه ما امروز به سمت افراط گرایی روان است و دین سنتی نتوانسته جایش را با دین مدرنیزه شده تبدیل نماید و از سویی هم معلومات جدید در مورد دین در افغانستان کم است وپس چنین کمبودی حضور زن را در جامعه به چالش می کشاند. واین بحث دیگری است که میتواند احکام را در دست افراطیون قرار دهد و این خود شرایط را برای محدود کردن زنان و از بین بردن آزادی های آنان برابر بسازد. لذا با در نظر داشت تمام این چالش ها کمپاین" # من هم #metoo"در جامعه ضرور بود تا زن ها جرات پیدا نموده و مرد سالاری را به چالش ببرند.
خانم حمیرا میگوید زنان اکنون در بخش سایبری و دیجتالی نیز مورد اذیت قرار می گیرند. اما زمانی که آنها شکایت میکنند اینجا خلا قانونی نیز دیده می شود.حتا در جایی که قانون هم ذکر کرده باشد مثلا در موارد آزار های جنسی بسیار سوالات مطرح می شود که بعضا زنان از بیان آن هراس نشان میدهند و در صورت بیان حقایق نیز نظر به فسادی که در جامعه گسترده است بسیار وقت قانون تطبیق نمیگردد.دلیل دیگر اینست که مجریان قانون همان پدرانی است که فکر میکنند تمام این زن ها دختران خواهران و همسرا خود آنها است و عوض تطبیق قانون "نصایح پند آموز" خود شان را پیش کش میکنند و میخواهند که زنان را از اقامه دعوا منصرف کنند.
زنان در بسیاری موارد برای حل مشکل شان در بسیاری مراجع با آزار های جنسی مواجه میگردند. زیرا در افغانستان اگر" واسطه و پول" نداشتی پس تن خود را باید پیش کش کنی که متاسفانه چنین مثال های در مراجع دولتی و غیر دولتی بسیار گسترده است.
هدف و موثریت این کمپاین در چی بود؟ و مسیر آغاز شده به زنان کمک خواهد کرد؟
در مورد موثریت چنین کمپاین ها باید بگویم که چنین کمپاین در دو صورت می تواند موثر باشد: با وجود فساد گسترده ای که در درون حکومت وجود دارد ما نمیتوانیم منتظر نتایج خوبی در جامعه باشیم. هدف این کمپاین به نظر خانم ثاقب، آوردن تغییر در ذهنیت عامه بود و خوشبختانه تا حدودی این کمپاین در جامعه سنتی افغانستان با شرکت فعال جوانان موثر ثابت شد و امیدواری برای آن وجود دارد تا در ذهنیت مردم تغییرات وارد شده تا اندازه ای بتواند برای شان روشن نماید که همیشه در موارد آزار و اذیت جنسی خود زنان مقصر نمی باشند. و اکثر وقت زنان بیچاره قربانی بی عدالتی ها میباشند.