در تاریخ 28 دسمبر در شهرهای بزرگ ایران، منجمله در تهران، مشهد، اصفهان و رشت تظاهرات اعتراضیه آغاز شدند. علت آن بلندرفتن شدید قیمت های مواد غذایی بود. تظاهرکنندگان تغییر سیاست اجتماعی، مبارزه با فساد، اقدامات جهت کاهش بیکاری مطالبه میکردند. حسن روحانی رئیس جمهور جمهوری اسلامی اعلام داشت که علل اعتراضات — پرابلم های داخلی و تحریکات از خارج می باشند. تظاهرات به بی نظمی ها و برخوردها با ماموران امنیتی مبدل گشتند و طبق معلومات رسانه ها، حد اقل 20 نفر در نتیجه قربانی شدند.
مقامات رسمی تهران اعلام داشتند که اوضاع را بطور کامل کنترول میکنند. تظاهرات گسترده با شرکت هزاران نفر به حمایت از مقامات کشور به پاسخ به این میتنگ ها مبدل گشتند.
گمان نمیرود که بی نظمی های کنونی در ایران به کودتای دولتی یا انقلاب در کشور منجر گردند. این نظر را قرینی گیورگیان سیاست دان و شرق شناس هنگام بحث در رادیو Sputnik اظهار داشت. اساس واقعی برای این، حد اقل، در حال حاضر، وجود ندارد.
گیورگیان گفت:« من میخواهم بگویم، حالا وقت است. به خاطریکه برخلاف آن افسانه های که در رسانه های غربی و بخش از رسانه های روسیه پخش شدند، ایرانیان تا اندازه زیادی در جهان سفر مینمایند و بصورت متناسب تصور میکنند که در جهان معاصر چه میگذرد. یعنی، با تفاوت از اتباع شوروی در اوایل سال های 90 قرن گذشته که عقیده داشتند که در کدام جای وضع نزدیک به جنت است و ما در اینجا، میتوان گفت که در «سیاه چال» زندگی میکنیم… ایرانیان حوادث جاری را تا حدی زیاد هشیارانه ارزیابی میکنند. محصلان ایرانی در کشورهای مختلف، بشمول امریکا و انگلستان تحصیل میکنند (باید گفت که آنها را دوست دارند و نسبت به موسسات تحصیلی آنها با احترام برخورد میکنند)… و هرچه که رخ دهد جامعه (ایرانی — مدیریت مسوول) میداند که متزلزل ساختن اوضاع در کشور دورنما ندارد و این کار فقط به بدترشدن منجر میشود».
طوریکه قرینی گیورگیان اشاره نمود، مقامات نسبت به تظاهرکنندگان صلح آمیز اقدامات بسیار شدید بکار نگرفتند. برعلاوه این، رهبر دولت بطور خاص در یکی از سخنرانی های خود خاطرنشان ساخت که اتباع حق کامل قانونی در باره میتنگ های صلح آمیز دارند. و به عقیده سیاست دان، علل تظاهرات واقعاً هم بطور عمده اقتصادی و اجتماعی می باشند.
قرینی گیورگیان در اخیر گفت:« ایرانیان راجع به علل اعتراضات چه میگویند؟ اینکه گروپ رهبری کننده حکومتی از فیض دسترسی بر اریکه های اداره در اقتصاد، عواید بیش از حد بزرگ — بیش از 15 میلیارد دالر در سال، به دست می آورد. دوم اینکه — به آنها سقوط نرخ ریال را غیرحق جبران میکنند. و سوم — این افزایش نرخ ها می باشد. برعلاوه این، بیکاری به مثابه عامل اجتماعی ذکر میشود».