امریکا داعش افغانستان را بزرگترین تهدید در جهان می داند
16:14 17.11.2022 (بازآوری شدن: 21:54 17.11.2022)
© facebook Ministry of Defenseتسلیم شدن ۴۰ جنگجوی گروه طالبان و داعش به دولت افغانستان در کنر
© facebook Ministry of Defense
عضو شوید
ایالات متحده امریکا داعش را بزرگترین تهدید می داند که از افغانستان سرچشمه می گیرد.
به گزارش اسپوتنیک، کریستین ابی زید، مدیر مرکز ملی مبارزه با تروریزم ایالات متحده گفته است که داعش افغانستان با انجام چندین حمله در خارج از کشور ثابت کرده است که توانایی های بسیار قابل توجهی در مقابله با طالبان دارد.
افغانستان در جریان تقریباً 50 سال درگیر بین الافغانی شده است که تلفات زیاد جانی و زخمی بجا گذاشته است. این نه تنها درد سر مردم بیچاره این سرزمین شده، بلکه بار سنگین به همسایگان نیز گذاشته است. بر علاوه، نیروهای تندرو مذهبی و قوم گراها از این کاستهگی سیاسی و اجتماعی استفاده نموده دست به حملات مسلحانه زدند که می توان از ایجاد احزاب سیاسی- مذهبی مانند اخوان المسلمین، حزب اسلامی افغانستان، جمعیت و غیره شد.
فرهاد ابرار تحلیلگر سیاسی افغانستان در این ارتباط گفت: "فکر میکنم پسأ خروج نیروهای امریکایی از افغانستان و آغاز جنگ در اوکراین، معادلات در حال تغییر و پیچیده شدن است. افغانستان جغرافیا حساس و احاطه شده با قدرتهای رقیب ایالات متحده از جمله چین و ایران و همینطور حوزه نفوذ سنتی روسیه، است. بنابراین هرگونه بحران میتواند در مرحلهی نخست این کشورها را نگران کند".
وی افزود که بحران امنیت به عنوان یک پدیدهای دست و پا گیر از مدت زمان طولانی افغانستان را ویران و منطقه را همواره در حالی از نگرانیها و آمادگی برای دفاع قرار داده است. با مسلط شدن طالبان بر افغانستان حداقل کشورهای یاد شده بالای دو مورد توافق جمعی داشتند؛ یکم اینکه امریکا را در افغانستان با شکست مواجه کردند و دوم اینکه امنیت به طور قابل ملاحظه ای تأمین خواهد شد. با گذشت بیشتر از یک سال شک و تردیدهای زیادی در مورد موضوع دوم ایجاد شده است، یکی از مواردی که این شک و تردیدها را بیشتر کرده، فکر می کنم نزدیکی امارت و امریکا و همین گونه افزایش حملات مبهم و پیچیده در امکان مختلف زیر عنوان داعش در افغانستان است.
کشورهای یاد شده هرگونه نزدیکی امریکا و امارت را به سود خویش نمی داند، زیرا نزدیکی این دو احتمال سناریوی های متحمل بر افزایش ناامنی را تقویت می کند.
وی افزود که بحران امنیت به عنوان یک پدیدهای دست و پا گیر از مدت زمان طولانی افغانستان را ویران و منطقه را همواره در حالی از نگرانیها و آمادگی برای دفاع قرار داده است. با مسلط شدن طالبان بر افغانستان حداقل کشورهای یاد شده بالای دو مورد توافق جمعی داشتند؛ یکم اینکه امریکا را در افغانستان با شکست مواجه کردند و دوم اینکه امنیت به طور قابل ملاحظه ای تأمین خواهد شد. با گذشت بیشتر از یک سال شک و تردیدهای زیادی در مورد موضوع دوم ایجاد شده است، یکی از مواردی که این شک و تردیدها را بیشتر کرده، فکر می کنم نزدیکی امارت و امریکا و همین گونه افزایش حملات مبهم و پیچیده در امکان مختلف زیر عنوان داعش در افغانستان است.
کشورهای یاد شده هرگونه نزدیکی امریکا و امارت را به سود خویش نمی داند، زیرا نزدیکی این دو احتمال سناریوی های متحمل بر افزایش ناامنی را تقویت می کند.
ابرار تاکید کرد که گفت: "با توجه به نشست فرمت مسکو و موضعگیری های کشورهای یاد شده فکر می کنم منطقه از افزایش و تقویت بحران امنیتی در افغانستان نگران است، یکی از دلایل هم داعش دانسته می شود".
ولی حالا سوالی خلق می شود که کدام داعش؟ آیا داعشی وجود دارد و اگر دارد کدام است؟
اینها سوالات ساده است اما پاسخ به این پرسشها به همین سادگی شبیه طرح آنها نیست.
قابل ذکر است که در سالهای گذشته داعش در عراق و سوریه به گونه ای آشکار و قابل توجهی شکست خورد و تا سرحد نابودی کامل رفت، ولی برعکس در افغانستان دوره جمهوریت این پدیده به یکباره خیلی سریع ظاهر و همینطور خیلی سریع با همکاری دولت وقت و طالبان شکست خورد. حالا، اما پسأ مسلط شدن امارت در افغانستان نگرانی ها از ظهور دوباره داعش در سپهر داخلی و خارجی افزایش پیدا کرده است. اینجا یک نکته قابل توجهی را باید اشاره کنم و فکر میکنم داعش کنونی متفاوت تر از داعش یا داعش ایجاد شده شورای امنیت نظام جمهوریت است. زیرا هر چند جغرافیا همان ولی نظام دچار تغییر شده است و این میتواند تأثیر قابل ملاحظه در افزایش روحیه نیروهای باقی مانده داعش در افغانستان و بیرون از افغانستان داشته باشد. با توجه به حرف های ذکر شده، باید اضافه کنم که داعش موجود در افغانستان از یک طرف توانایی قابل ملاحظه را در ایجاد جنگهای متعارف در برابر طالبان ندارد و از طرف دیگر، از ایجاد مانور در سپهر خارجی ناتوان و عاجز است، ولی اگر سناریو تقویت داعش در افغانستان باشد باز هرگونه احتمال ممکن است به واقعیت بپیوندد.
چاووش یحیی رئیس حزب خط سوم در این ارتباط به اسپوتنیک گفت: "در شرایط فعلی افغانستان تهدیدات تروریستی داعش وجود دارد. امریکا این تهدیدها را بیشتر تبلیغ می کند تا طالبان را تحت تاثیر خود قرار بدهد و به این شکل به اهداف خود برسد. گرچه همین اکنون امریکا سعی میورزد نه به شکل نظامی، بلکه به شکل دیگری تاثیرات خود را در افغانستان بگذارد و برگردد. عدم شرکت تحریک طالبان در جلسه ترک های اخیر، نشاندهنده این واقعیت است که ایالات متحده امریکا نفوذ و تاثیر گذاری خود را بر طالبان افزوده و می خواهد نفوذ خود را دوباره با طالبان بهبود ببخشد و از این بهبودی علیه کشور های آسیایی میانه، بخصوص علیه روسیه و چین استفاده کند".
در این مورد جنرال افغانی که نخواست اسماش علنی گردد، در این ارتباط ابراز نظر نموده به اسپوتنیک گفت: " سازمانهای تروریستی مانند داعش، القاعده و تعداد زیادی از این قبیل، که اکثراً استخبارات پلید دنیا به مثابه قوای نیابتی از آن استفاده می نمایند، در ابتدا ایشان را تربیهٔ می نمایند، استخدام و استحصال وظیفه می کنند. این اصلآ یک لشکر و بعداً در بعد بزرگ نقش می آفرینند تا اینکه ریشه دار می شود و در این وقت است که مهار شان هم مشکل می شود".
وی افزود که داعش توسط امریکا، بریتانیا، اسرائیل و چند کشوری دیگری ایجاد شد که یک قسمت آنها از ادارهٔ همین کشورها بیرون شدند و یک قسمت دیگر آنها هنوز هم در اختیار امریکا، بریتانیا و اسرائیل قرار دارند که واقعاً برای تمدن بشری، و معتقدین عقاید دیگری دینی و مذهبی و حتی برای پیشرفت جهان بسیار مضر می باشند. این تهدیدی بسیار جدی برای بشریت است، و در ضمن یک قوای نظامی غیرمحسوس امریکا بشمار می رود.
قایم پناه یک تن از شخصیت های سیاسی در این مورد ابراز نظر نموده گفت: "بدون شک که اکثریت مطلق گروه های تروریستی و رادیکل های تنظیمی مذهبی، و اسلامیست های ستیزه گر سیاسی، ساخته ها و بافته های ایالات متحده و بریتانیا اند ، و مسلماً جلو تحرک، تمویل و خنثی سازی شان نیز مطابق روحیه پروژه های استخباراتی امریکا میباشد".
وی افزود که تحویل قدرت از (جمهوریت) به طالب و از طالب به غالب دیگر که به سادگی میتواند داعش باشد و یا گروه تازه نفس دیگر کاملا بعید ازامکان نیست. بناً میتوان گفت که تقویهٔ داعش به مثابهٔ گروه دهشت افگن و ویرانکار و قاتل میتواند روی صحنه آید و تشنج را در افغانستان و کشور های آسیای میانه روی دست گیرد و تراژیدی قرن ادامه پیدا کند .