سرگی رادچینکو (Sergey Radchenko) در مقاله منتشره در روزنامه « The New York Times» امریکا می نویسد، رویارویی هستوی. یک رهبر مست و دیگر مصروف هذیان گویی است. مادونان سعی می ورزند از بدترین انکشاف حوادث جلوگیری کنند. این فلم هیجان انگیز هالیوود راجع به روز قیامت یا صحنه از دیپلوماسی ناپایدار رئیس جمهور ترامپ نیست. این قصه راجع به اینست که چگونه ایالات متحده و اتحاد شوروی مقابل همدیگر در شرق نزدیک حرکت میکردند.
جنگ روز محشر که چند هفته در اکتوبر سال 1973 ادامه داشت، منازعه طوفانی بین اسرائیل و ایتلاف دول عربی تحت رهبری مصر و سوریه بود. این جنگ با پیروزی قاطع اسرائیل خاتمه یافت، اما بعد از گذشت 45 سال سوالات راجع به نقش دو ابرقدرت که در جنگ سرد باهم رقیب بودند، باقی مانده است.
حالا اسناد نو که توسط مرکز ویلسون جمع آوری و ترجمه شده نشان میدهند که کرملین دست و پاچه شده بود و مایوسانه سعی می ورزید به مصر، یکی از مهمترین دول — مشتری خود- کمک نماید. ما در جریان سالیان زیادی فکر میکردیم که برخورد خشن اتحاد شوروی در زمان جنگ حیله گری بود، تا نفوذ امریکا را تضعیف کند یا بر نفت و بنادر آب های گرم دسترسی پیدا کند. معلومات نو در این باره گواهی میدهند که این اصلاً بدترین مورد اداره ضد بحران بود.
صبح 6 اکتوبر سال 1973، با استفاده از اینکه در این روز پیروان یهودیت جشن یوم کیپور (روز محشر- تبصره مدیریت مسوول) تجلیل میکردند، مصر و سوریه حمله هماهنگ شده بر اسرائیل به امید اینکه اراضی را بازپس گیرند که در جنگ شش روزه اعراب — اسرائیل شش سال قبل از دست داده بودند، آغاز کردند. مصریان و سوریایان به کمک تامینات ترانسپورت هوایی اتحاد شوروی بر موفقیت های اولی، قبل از آن دست یافتند که ابتکار عمل در میدان نبرد را اسرائیل به دست بگیرد. اسرائیلیان، با نادیده گرفتن فراخوان های شورای امنیت سازمان ملل متحد، فشارآوردن را ادامه میدادند.
دو هفته بعد در واشنگتن که جنگ هنوز ادامه داشت، رئیس جمهور ریچارد نیکسون لوی سارنوال و معاون او، بعداً سارنوال خاص ارچیبالد کوکس، را برکنار کرد. در آن شنبه «قصابی شبانه» طوفان آتشین سیاسی را بوجود آورد و نیکسون که سخت خشمگین بود، در نوشیدن مشروب آرامش می پالید.
بعداً شام 24 اکتوبر هینری کیسینجر وزیر خارجه نامه نگران کننده از لیونید برژنف سرمنشی اتحاد شوروی به آدرس رئیس جمهور دریافت کرد. برژنف به نیکسون نوشته بود، اوضاع در شرق نزدیک به نقطه خطرناک رسیده است. مسکو و واشنگتن باید مشترکاً فعالیت نمایند، تا جلو اسرائیل را بگیرند. و اگر امریکایان موافقه نه کنند، پس اتحاد شوروی میتواند بصورت یک جانبه عمل نماید و نیروهای خود را وارد کند.
وقتیکه نامه از برژنف مواصلت ورزید، نیکسون، طوریکه خبر داده شده بود، مریض بود. کیسنجر و الکساندر هیگ رئیس اداره قصر سفید فیصله نمودند او را بیدار نه کنند. آنها سطح آمادگی هستوی را تا «دیفکون3» (Defcon 3، سطح آمادگی بلند محاربوی است. همه قطعات نظامی امواج رادیویی شان را مطابق سند محرم تغییر میدهند- تبصره مدیریت مسوول)، بلندترین سطح از زمان بحران راکتی کوبا، بالا بردند.
اسناد محرم افشاشده نشان میدهند که این اقدام عکس العمل ساده نسبت به تقویت حضور نظامی — بحری اتحاد شوروی در بحیره مدیترانه و معلومات کشف راجع به کشتی های شوروی با تهدید هستوی، طوریکه قبلاً خبر داده شده بود، نبود که به بندر اسکندریه مصر در حرکت بود.
آشکارترین نتیجه گیری اینست که اتحاد شوروی از جنجال واترگیت به نفع خود استفاده میکرد. طوریکه کیسینجر اظهار داشته، «شوراها می بینند که او (نیکسون) به عقیده آنها، قابلیت کار نه دارد». نظر به اینکه نیروهای امریکایی در سراسر جهان به حالت آمادگی بلند محاربوی درآورده شدند، سوال بدون جواب بوجود آمد: چرا برژنف کار مشابه کند؟ او فقط لاف میزند؟
به برخی از این سوالات امروز پاسخ وجود دارد. امروز ما میدانیم که تهدید برژنف راجع به ورود نیروها یگانه مفکوره دیوانه وار او نبود. در اوج بحران انورالسادت رئیس جمهور مصر پیوسته کمک میخواست و رهبر خشمگین شوروی از بیروی سیاسی خواست بود که اقدامات اضافی، مانند استقرار نیروهای بحری شوروی در نزدیک تل ابیب یا به مصر باید اجازه واردآوردن ضربات با راکت های شوروی بر عمق خاک اسرائیل، بررسی نماید.
ولی به زودی اتحاد شوروی در منازعات در افریقا درگیر شد و در سال 1979 در افغانستان مداخله کرد. جای شک است که بریژنف که وضع صحی او روز به روز وخیمتر میشد، بطور کل تمام جدیت اوضاع را درک میکرد. وقتیکه او در سال 1982 مرد، امپراطوری شوروی غرق بحرانات بود و در صحنه بین المللی منزوی شده بود. این همه در برابر چشم بریژنف و دقیقتر، زمانیکه او خواب بود، صورت می گرفت.
45 سال قبل ایالات متحده و اتحاد شوروی توانستند از جنگ جلوگیری نمایند. اگر از آن اوضاع میتوان درس عبرت گرفت که به آن رهبران امروزی باید گوش کنند، پس آن اینست که یاری بخت زود یا دی خاتمه می یابد.