بی گمان ادبیات کودک بنیانگذار پایه های شخصیت آدمی در آینده است.اگر در کودکی عواطف انسانی و احساسات پاک کودکانه بارور شود در شخصیت آدمی همیاری، دوستی ومهرورزی از ویژگی های مردمان خواهد شد. کنشگران ادبی و فرهنگی افغانستان برای رساندن ادبیات کودک به چنین جایگاهی به تکاپو و تلاش افتاده اند و در این میان گروهی از جوانان فرهیخته نویسنده و مترجم، گروه گهواره را پایه گذاری کرده اند و کتابهای کودک را از چندین زبان خارجی به زبانهای فارسی، پشتو، اوزبیکی ترجمه یا تالیف نموده اند. برای شناخت کارکرد و ارزشمندی و جایگاه این گروه با یکی از هموندان این انجمن پرسشهای را در میان نهاده و پاسخ آنها را گزارش می کنیم.
حضرت وهریز به عنوان سردبیر و یکتن از مترجم نویسنده و پایه گذاران این سایت ادبیات کودک است. او درباره این که گروه گهواره از کدام زمان آغاز به کار کرده و بنیانگذاران این گروه چه اشخاصی می باشند، چنین می گوید:
کار گهواره کمی بیش از یک سال پیش، از آنجا آغاز شد که چهار جوان دانشجو از جاپان و فرانسه تصمیم گرفتند برای کودکان افغانستان کتاب ترجمه کنند. کتاب خوبی را به نام «ذغالی گک و دوستان شگفت انگیزش» ترجمه کرده بودند و برای من به خاطر ویرایش متن فرستادند. این چهار جوان برای گروه خود نام «گهواره» را انتخاب کرده بودند. این جوانان عبارت از ذبیح مهدی، نوید صدیقی، مهدی نایاب و فرشته مهدی هستند و این چهار جوان مؤسسان گروه گهواره اند.
او درباره اینکه مترجمان گروه گهواره از کدام زبان ها و نظر به کدام معیار کتاب ها را ترجمه می کنند، گفت:
حالا گهواره در چندین کشور عضو دارد: کانادا، امریکا، بریتانیا، فرانسه، آلمان، هالند، دنمارک، ناروی، سویدن، فنلند، بلاروس، روسیه، جاپان، هند، افغانستان، ایران و ترکیه، از زبانهای کشورهایی که برشمردم، کتاب ترجمه می کنیم. بیشتر کسانی که در کار ترجمهٔ کتاب هستند، خود پدر یا مادر هستند و یا شیفتهٔ کار با کودکان هستند. معیار انتخاب ما، متن هایی است که می شناسیم و تصور می کنیم، خواندن این کتاب ها برای کودکان ما در شناختن دنیا و ارزشهای زندگی سودمند است. این متنها را یا کودکان ما به ما می شناسانند یا خود در دورههای زبان آموزی شناخته ایم و یا در پی تحقیق در مورد داستان کودک به زبانهایی که می دانیم، یافته ایم.
این نویسنده مترجم گروه گهواره درباره هزینه این گروه که چگونه تمویل می شود، چنین توضیح داد:
یکی دو بار دوستان شخصی اعضای گهواره مقداری پول کمک کرده اند. تا آنجا که می دانم باری هزار دالر امریکایی را بانو فرشته عابدی که عضو گهواره است، با دوستانشان کمک کردند. باری هم بانو آدینه سنگین که دوست من است، مبلغ ۳۰۰ دالر کانادایی به گهواره اعانه دادند. اما بیش از این مقدار را خود اعضای گهواره برای ساختن وبسایت و صفحه آرایی کتاب های مان پرداخته اند. در یکی دو مورد به نقاش ها هم حق الزحمه پرداخته ایم. اما چنان که عرض شد، این هزینه ها را همکاران گهواره خودشان بر عهده گرفته اند و ما از هیچ مرجعی کمکی دریافت نکرده ایم.
او در پیوند به معیار سنجش برای شناخت متون ادبیات کودک از نظر نویسندگان و مترجمان این گروه می گوید:
برای ما مهم است که در کتاب های گهواره به مسائلی که کودکان با آن ها درگیرند و تصور می کنیم برای حل این مسائل تنها می مانند، پرداخته شود. مسائلی مانند ترس، تنهایی، بی مادری، مقایسهٔ خود با دیگران و نارضایتی از وضعیت خود. همچنان به مسائلی که گمان می کنیم برای کودکان در جهت آشنا شدن با دنیا اهمیت دارند. در کل، متونی که ما ترجمه می کنیم و یا می نویسیم، حتمن عناصری چون مهربانی، دوست داشتن زندگی، زیبایی تنوع و… را دارند.
حضرت وهریز درباره جایگاه فرهنگ فولکلور افغانستان در ادبیات کودک و چگونگی بهره گیری از این گنجینه می گوید:
ما برنامه داریم که به فرهنگ آفرینش مردمی توجه کنیم. اما هنوز به آن نپرداخته ایم. داستان های زیادی از شمار افسانهها و حکایت های مردمی رسیده ولی بیشتر این افسانه ها و حکایت ها پر از خونریزی بوده. ما قصد داریم که در قصههای خود از کشته شدن و کشتن سخن نگوییم. بنابراین، در این زمینه هنوز موفق نشده ایم کاری کنیم. سر فرصت به این هم خواهیم پرداخت. قصد داریم با بازنگری افسانه های وطنی مطابق معیارهای آموزش و پرورش معاصر کارهایی بکنیم اگر فرصت و امکان میسر شود.
واژه ها در هر زبان خاصیتی جادویی دارد و گزینش واژه ها در ادبیات و مخصوصا در ادبیات کودک و برای پرورش ذهن کودک بسیار مهم است و اینکه نویسندگان و مترجمان گهواره در ترجمه آثار ادبی کودک سنجش گزینش لغات در ترجمه و انتخاب واژه متناظر را چگونه بر می گزینند، حضرت وهریز چنین می گوید:
ما در مرحلهٔ آزمایشی هستیم. هنوز در کتابهای خود کمبودهایی می بینیم که نباید می بودند. ما آگاهانه هر دو نوع زبان متن را در کتابهای خود به کار می بریم. در برخی کتابها شما سراپای افسانه را به زبان گفتاری می بینید، در برخی افسانه ها تنها گفتگو ها را به زبان گفتاری آورده ایم و در برخی سراپای متن به زبان کتابی است. می خواهیم بدانیم کدام یک از کتاب ها توجه بیشتری را برمی انگیزد و قصه های ما با استفاده از کدام نوع زبان برای کودکان جذابیت بیشتر دارد. با آن که بیشتر همکاران ما جوان هستند ولی در این میان عدهای، از جمله خودم، هستیم که از کودکی خود فاصلهٔ زیادی داریم و به خاطر نداریم قصه ها با کدام زبان برای ما در کودکی گیراتر بودند. البته هر سه نظر در میان اعضای ما هست و هر سه گروه، استدلالهای موجه و منطقی خود را دارند. اما ما تصمیم گرفته ایم، انتخاب زبان نهایی را بر عهده کودکان از طریق آمار استقبالشان بدانیم. در قسمت گزینش واژه های مناسب، در ترجمه وسواس داریم. ولی هدف اصلی ما رساندن قصه/افسانه به جذابترین شکل ممکن به دست کودکان به زبانهایی که ما نشرات داریم و در اینجا خیلی هم پروای حفظ اصالت متن زبان مبدأ را نداریم و به نظرم این کار درستی است.
این عضو گروه گهواره درباره پیوند آموزش رسمی کودکان و آموزش غیررسمی ازلحاظ محتوا و شکل ارایه مطالب در نزد نویسندگان و مترجمان این گروه چنین توضیح می دهد:
البته که پیوند تنگاتنگی هست. اما آموزش رسمی أفغانستان افتضاح است. هیچ واژهٔ دیگری واقعیت آن چه را در آموزش رسمی أفغانستان جریان دارد، بیان نمی کند. آموزش رسمی ما که مدیریت آن را وزارت معارف بر عهده دارد، بیشتر به شکل یک ان جی اوی وطنی که منظورش ارائه گزارش از چگونگی هزینهٔ وجوه مالی است که دریافت کرده است نه آموزش و پرورش کودکان. آنها به کمیت اهمیت بیشتر قائل هستند تا کیفیت. نگاه سطحی به کتابهای درسی أفغانستان شما را نیز به درستی استنتاج ما از وضعیت معارف کشور می رساند. مهمترین آماج یک آموزش مدرن، یاد دادن شیوهٔ اندیشیدن و یافتن راه حل برای مسائل بر مبنای پرورش دادن قدرت تخیل شاگردان است. اما وقتی یک ساعت درسی معمولی یک مکتب معمولی را بررسی کنید، صرف نظر از این که چه مضمونی همان ساعت تدریس می شود، در می یابید که سیاست آموزش و پرورش ما درست خلاف آن مهمترین، بنیادیترین و اصلی ترین آماج حرکت می کند، که آن را می توان هم در سطح کتاب درسی، هم در سطح نصاب آموزشی، هم در سطح کیفیت این نصاب و هم در سطح روش تدریس دید. البته نیت ما در گهواره نقد وزارت معارف و سیاست هایش نیست. آن چه هم در این پیوند گفتم، نگاه شخصی من به فعالیت های وزارت معارف است و تضمین نمی کنم همه همکاران ما در گهواره با من همنظر باشند.
اینکه آیا این گروه برنامه ای و پیشنهادی برای تدوین کتاب های درسی دارد و یا نه. دیپلمات پیشین افغانستان و نویسنده مترجم امروز چنین می گوید:
تألیف و تدوین کتاب درسی یک کار حرفهای است. این کار را نمی توان به صورت داوطلبانه انجام داد. اما تا وقتی وزارت معارف أفغانستان راه رشد برخی زبانها را ببندد و مثلن واژه «ویرایش» را مجاز نداند و به جای آن از واژهٔ انگلیسی «ادیت» استفاده کند، گروه گهواره برای چنین کاری «مناسب» و مجاز نیست. هرگاه این وزارت هدفش را پرورش نسل آینده به عنوان انسانهای آگاه، صلح طلب، خواستار زندگی در هماهنگی و پذیرش رنگارنگی أفغانستان به عنوان خانهٔ مشترک همهٔ ما تعیین کند، اعضای گروه گهواره و دوستان گهواره آماده اند در هر مقطعی به این وزارت مشورت بدهند، کتاب های درسی موجود را هم به لحاظ املایی و انشایی و هم به لحاظ محتوایی ویرایش و یا سر از نو تولید کنند. گهواره یک ابتکار کوچک است. اما افق دید این گروه خیلی گسترده است. شاید گهواره یگانه سازمانی باشد که از هیچ جا کمک مالی دریافت نمی کند. به هیچ کس پاسخگو نیست جز به کودکان أفغانستان و پیداگوژی فردای أفغانستان. در حال حاضر این گروه تنها امکان تولید کتاب به زبان های پشتو، اوزبیکی و فارسی را دارد. آرزو داریم به تمام زبانهای موجود در أفغانستان کتاب تولید کنیم. بنابرین، همینجا صلای عام می زنم، هر کسی که مایل به همکاری با گهواره باشد، بتواند به زبانهای تورکمنی، بلوچی، نورستانی، پشهای و… بنویسد، ترجمه کند و یا توانایی نقاشی و صفحه آرایی را داشته باشد، قدمهای شان روی چشم.