جامعه روسیه پس از انقلاب ۱۹۰۵ به این معنا رسید که خوش بختی و بدبختی هر انسانی در دستان خودش است و پادشاه، دین و روحانی و هیچ نیرویِ مافوق بشری از گرفتاری و درد ورنج، آدمی را نمی تواند برَهاند و خودانسان باید چاره ی گرفتاری خود رابیابد. واین خودباوری و خوداتکای حاصل شد صدها سال ظلم و رنجی که بر طبقه زحمتکش روسیه وارد می گردید، بود.
در فاصله ی سالهای (میلادی) ۱۸۹۰تا انقلاب ۱۹۰۵روسیه (بین ۲۵۰۰ تا ۲۰۰۰۰ نفر) کارگر ایرانی شاغل در معادن نفت باکو-آذربایجان و معادن مس ارمنستان، اخبار مربوط به دگرگونی ها و رویدادهای منجر به انقلاب ۱۹۰۵ روسیه را وارد ایران می کردند و روایت کارگران از تحولات روسیه را روزنامه الحدید و عدالت (چاپ تبریز) نشر می دادند.
از دلایل ظهور نهضت عدالت خواهانه مشروطه ی مردم ایران (به سال ۱۹۰۵ میلادی)، قطع امید مجاهدین و مبارزین مشروطه خواه از نهاد سلطنت و روحانیت بود و باورمندی مجاهدان به اینکه سرنوشت انسان در دست خودش است وکسی نمی تواند برای انسان سعادت و خوشبختی آورد، مگر به اراده خود انسان.
البته آشنایی طبقه اشراف ایرانی تحصیل کرده ی اروپا و تجار ایران در انتقال مفاهیم انقلاب مشروطه با نشر کتاب و نوشتن سفرنامه از بلاد فرنگ که در بین طبقات اشراف، زمینداران و روحانیون نشر می یافت و به تشریح و توصیف دلایل رفاه و انظباط و نظم اجتماعی حاکم بر اروپا می پرداخت و چون اکثریت مطلق مردم ایران بی سواد بودند، این روشنگری بر آحاد مردم اثر گذار نبود، اما اخباری که بواسطه ی کارگران، وارد ایران و پخش می شد باعث گسترش روندِ خود باوری و تکیه بر اتحاد و خرد جمعی در بین عموم زحمت کشان گردید و برای نخستین بار در تاریخ ایران زمین، طبقه فرودست ورنجبر، توانست با اتکا بر نیروی خودباوری و اتحاد جمعی، نهادروحانیت و نهاد سلطنت را با هم به عقب رانده و وادار به قبول خواسته های خود کند. این خود باوری وخود اتکای مردم، برای روحانیون و سلطنت طلبان که خود را مقام برتر و مافوق و دارای جایگاه شبه خدای و مردم عامی را رعیت و نوکر خود می دانستند، بسیار گران آمد و با برنامه های مرموز، مخفی وبا روشهای پیچیده توانستند مردم را از ادامه نهضت عدالت طلب و آزادی خواهانه مشروطه باز دارند. و از سوی دیگر سلطان مستبد وقت، محمد علی شاه قاجار از نظامیان وابسته به تزار روسیه درخواست کمک کرد تا برای سرکوب آزادی خواهان در تهران و تبریز وارد عمل شوند.
دستاورد بزرگ، مبارزه ی آزادی خواهان ایرانی ،الغای نظام ارباب رعیتی، برافتادن نظام ملوک الطوایفی و قوم گرای، اعطای حق شهروندی به مردم وحذف نام رعیت و حذف عنصر ملیت، قومیت و دین در ثبت هویت ساکنان ایران زمین دراسناد هویتی می باشد، که تاکیدی است بر اینکه آدمی آزاد بدنیا می آید و دارای حق آزادی است و حق انسانی تقدم بر ملیت، نژاد، دین و قومیت دارد. این بزرگترین و اساسی ترین دسترنج هزاران مجاهد و مبارزی بود که هویت انسانی در جامعه ی ایرانی را برهویت ملی، هویت مذهبی و هویت قومی در موقعیتی بالاتر و ارجمندتر قراردادند. وجامعه ی ایران امروز، برهمان پیمان وعهد مبارزان راه آزادی و عدالت است.
(امروزه در شناسنامه و اسناد هویتی ایرانیان ملیت، دین و قومیت درج نمی شود) تاثیرپذیری عموم مردم ایران از رویدادها وتحولات جامعه روسیه در قرن گذشته به حاکمان امروزایران، نکته ی گرانقدر را آموخته است که مردم ایران در الگوبرداری و تاثیر پذیری از جامعه ی متنوع و کثیره المله روسیه بسیار هوشمندانه عمل می کنند.
بنابراین حاکمیت فعلی ایران با هر روشِ ممکن از نزدیک شدن این جوامع به هم جلوگیری می کنند، چون جامعه ایران آماده اقتباس و الگوبرداری از جامعه ی روسیه برای بازسازی و تقویت نهادهای مدنی و آزادی های فردی و احیای حقوق انسانی و تقویت جایگاه خویش در جامعه جهانی است و چون با تحریم های بانکی و اقتصادی امریکا علیه ایران، جامعه و عموم مردم ایران، دسترسی آسان به دنیای آزاد را نخواهند داشت.
این اراده و خواست آزادی خواهانه ی و عدالت طلبانه ی ملت ایران با ارزشهای انقلاب اسلامی که به دنبال احیای امت اسلامی است در تناقض می باشد. شاید این ادعا به نظر برخی مضحک وخنده دار باشد! اما با مقایسه ی ارزش دالری کالاهای مبادله شده ایران و روسیه با ارزش دالری تبادلات ایران با کشور کوچک امارات متحده عربی، می توان فهمید، اراده برای توسعه روابط ایران و روسیه تا چه اندازه جدی است!! و یا اینکه در حد مانورسیاسی می باشد! که فاقد اثر سازنده بر اقتصاد دو کشور است!
هرچند بر جامعه ایرانی، حکومت اسلامی مسلط است اما مردمان ایران زمین برای حفظ شرافت انسانی خود و جلوگیری از گسترش تعصبات نژادی، ملی، دینی و مذهبی تلاش می کنند تا بتوانند به عنوان عضوی از جامعه بشری باشند و مسئولیت انسانی خود را بانجام رسانند.
این روحیه ی عدالت طلبانه و آزادی خواهانه ی مردمان ایران زمین، مانع از سقوط و فساد جامعه ایرانی در ورطه ی جهالت وتعصب می شود و جامعه ایرانی به عنوان عضوی زنده، فعال و معتبر از جامعه بین الملل به همگان شناسانده می گردد.
نویسنده: حمید تبرزن
ممکن است عقاید نویسندگان مقالات با سیاست های اسپوتنیک مطابقت نداشته باشد.