داعش سلاحی در دست امریکا

به گزارش اسپوتنیک به نقل شبکه اطلاع رساني افغانستان، داکتر احمد شکیب منتظری، استاد دانشگاه گفت: باید ابتدا پرسید آیا شبکه داعش یک شبکه نظامی یا استخباراتی است؟ مجرای ورود داعش به افغانستان از کجا است؟ این سوال برای ما خیلی از موضوعات را بازگو می کند که ما بدانیم کی ها دست به دست می کند تا جریان به اینجا برسد. جای سوال است که چرا حضور داعش از ننگرهار شروع می شود و به سمت شمال منتقل می شود؟ چرا به مرکز نمی آید که به سمت شمال افغانستان می رود. از جنگ سرد به این طرف دیگر اولویت رویارویی قدرت ها و تحکیم پایه های قدرت شان در جهان و در مناطق مورد نظرشان، تحرک نظامی خاص نیست. تحرکات استخباراتی با پشتیبانی اقتصادی، در مقاطع خاصش تحرکات نظامی است. حرف اول را استخبارات دنیا می زند. ستون فقراتش اتصال کشور ها و قدرت ها است. در مقاطع بسیار مورد نظر و خاص بعد نظامی پیدا می کند. بنابراین جریان داعش جریان استخباراتی بزرگی است که جایگزین القاعده می شود. القاعده یک شبکه کلان جهانی، یک بستر مناسب برای ایجاد طالبان بود، ولی شما می دانید که استخبارات دنیا هر مهره ای را تا آخر و تا ابدالآباد نگه نمی دارد.
وی، در خصوص ریشه های داعش در افغانستان بیان داشت: ریشه داعشی که در افغانستان وجود دارد، از داعش عراق و شام است اما سوژه ای است که برای عراق و شام و برای خاورمیانه ایجاد می شود ولی آن را منتقل به افغانستان می کنند. برای اینکه غربی ها به خوبی می دانند که جهان شرق، خاور میانه بزرگ، آسیا، از هزاران سال پیش بستری بسیار مناسب برای قهرمان پروری برای امپراطور پروری و برای قدرت پروری وجود دارد. بعد از جنگ سرد به این باور رسیدند که دیگر بنیادهای قدرت رقیب را در جهان شرق آنها برچیدند.
منتظری، معتقد است داعش در حقیقت برای افغانستان بوجود نیامده است و بیان داشت: ما یک لقمه بسیار کوچک برای جریان بسیار بزرگی مانند داعش هستیم. برای ما طالبان را ایجاد کرده بودند که کفایت ما را هم کرد. داعش یک جریان بسیار بزرگ با اهداف بسیار بزرگ است که ایجاد شده است چرا که جغرافیای افغانستان از نقطه نظر سوق الجیشی فوق العاده مفید برای عبور است برای جاهایی که حامیان داعش می خواهند برسند. کوهستانی بودن افغانستان برای پناه جریان های جدید که دولت افغانستان نتواند بزودی آن را تسخیر کند، جایگاه و بستر دارد. فقر مزمنی که در افغانستان وجود دارد و ملت افغانستان از آن به ستوه آمده است بستر مناسب دیگری است که با توزیع اندکی پول می تواند مردم را اقناع کند. در سرمرزهای پاکستان در ولایات سرمرزی افغانستان و پاکستان ایدولوژی افراطی اسلامی بیشتر است تا به سمت مرکز و برخی جاهای دیگر. این هم خود بستری است برای جریان های افراطی گرها و رادیکال اسلامی که جریان های تندوری مثل داعش را به خود بپذیرد و جای دهد و بتواند از بین آن سرباز گیری کند.
استاد دانشگاه، در خصوص اهداف اصلی ایجاد داعش توسط ابرقدرت ها بیان داشت: پس باور ما بر این است که داعش به عنوان یک شبکه استخباراتی نظامی جهان که نه خودجوش است، نه متعلق به جهان اسلام است، نه متعلق به اعراب اسلام است، از جاهایی طرح و دیزاین شده، ایجادشده، تمویل شده و روان می شود. برای اینکه شما می بینید بعد از دو سه دهه در همسایگی و در منطقه ما جمهوری خلق چین با این قدرت اقتصادی سرسام آور و با این پیشرفت جدی اقتصادی در حرکت است. امکان دارد تا سال 2025 به قدرت کاملاً رقیب امریکا در جهان تبدیل شود و می دانیم که امروز هم ستون فقرات سیاست اقتصاد است. امریکا نمی تواند بنشیند و بگذارد چین رقیب وی شود و وی را پس بزند. پس گروهی مانند داعش را بوجود می آورد تمویل و حمایت می کند تا بتواند رقیب های نظامی و اقتصادی خود را با آن کنترل کند. رقیب های اقتصادی هم خطرناکتر از رقیب های نظامی می باشد.